Sunday, December 31, 2006
Saturday, December 30, 2006
Sunday, December 24, 2006
متحد شویم
سرود کمپین یک میلیون امضا
ما امضا کنندگان این بیانیه خواستار رفع تبعیض از زنان در کلیه قوانین بوده و از قانون گذاران می خواهیم که نسبت به بازنگری و اصلاح قوانین بر اساس تعهدات بین المللی دولت اقدام نمایند.
بيانيه راامضا کنيد
Tuesday, December 19, 2006
Thursday, December 14, 2006
Sunday, December 10, 2006
Wednesday, December 06, 2006
گرامی باد 16 آذر روز دانشجو
دانشگاه زنده است
شانزده آذر، اتحادي بزرگ ، اعتراضي قدرتمند
روز دانشجو، روز اتحاد و مبارزه و روز مقابله با ارتجاع و استبداد و اختناق است
اینان هراسشان زیگانگی ماست
سرود 16 آذر بشنوید
Monday, December 04, 2006
Thursday, November 02, 2006
ایران خانم زیر چادر سیاه
روی آدرس کلیک کنید
http://www.iranpressnews.com/media/Iran_Khanom_384.wmv
Sunday, October 22, 2006
مهرگان
پائیز آمد،تابستان رفت و بزودی زمستان هم خواهد آمد و پس از آن بهار شکوفا خواهد شدو آنگاه تابستان.............
پائیز هم دیری نخواهد پائید و باز زمستان چهره خواهد گشود تا بهار بیاید و او را بتاراند
بدین ترتیب بی وقفه همه چیز تکرار خواهد شد و چه بزرگ و با اقتدار است این طبیعت که چنین منظم و به قاعده تغییر شکل می دهد.............
دستت را به من بده تا با هم به تماشای برگ و بار درختان برویم که آتش خزانی سرخ و زرنشان ساخته است و پای بروی برگ های خشگی گذاریم که موسیقی پائیز را می سرایندو می سرایند که سیاست چیزی است و عشق و موسیقی چیز دیگری...........
موسیقی آدمی را نرمتر ،بزگوارتر و پرجلاتر می سازد. موسیقی می تواند جهان را بهتر از آنچه هست بسازد........
دستت را به من بده تا به تماشای دست نقاش خزان برویم که این همه رنگ ها بر باغ ها و بوستان ها و جنگلها ریخته است.....و به تماشا بایستیم که شاخه ها با هم نجوا دارند و ریشه ها با هم به ستیزند........
شاخه ها و جوانه ها با هم و در هم عاشقانه می پیچند و ریشه ها با هم دشمنانه می ستیزند.........
آه ای شاخه های سرفراز که سر به آسمان دارید ،خورشید می طلبید و پیوند باد را پذیرائید.
طوفانتان زهم نمی گسلد و رگبار و سیل و صاعقه ،پیوندتان را پربارتر می سازد.بوسه هایتان را گرم تر سازید و نجواهایتان را عاشقانه تر ،شاید این صداقت بی غش بر ریشه ها اثر گذارد و ستیزشان را از بن براندازد..
http://www.vcn.bc.ca/oshihan/Audi_Video/Jashni_Mehrgaan_KK.rm
Wednesday, October 11, 2006
فروش کلیه در ایران
http://svt.se/content/1/c6/67/48/80/reapanjure.ram
فيلم مستندفروش كليه در ايران
اين فيلم درباره خريد و فروش اعضای بدن انسانها در ايران است. بازاری كه امروز در آن تعداد فروشندگان اعضا, از تعداد متقاضيان آن بيشتر است و در نتيجه نرخ و قيمت اعضای بدن در آن "افت" كرده است.
مهرداد و سهيلا دو نفر از صدها انسان جوان و تنگدست در ايران هستند كه تصميم گرفته اند كليه خود را بفروشند. ايران يكی از معدود كشورهای جهان است كه فروش كليه در آن آزاد است و حتی از يارانه های دولتی برخوردار است. مهرداد بی كار است و جهت سقط جنين غير قانونی همسرش احتياج به پول دارد. سهيلا خرج دو خواهر خود را نيز ميدهد. او نيز در تنگدستی بسر می برد. آنها متوصل به يكی از صدها بنگاه واسطه جهت فروش كليه ميشوند كه با تاييد دولت در ايران وجود دارند. در آنجا ميتوان خريداران را ملاقات نمود و بر روی قيمت چانه زد. 137 بنگاه كليه يابی درايران فعال است. فروشندگان اغلب جوان و حتی دارای تحصيلات عالی هستند.
مهرداد ميگويد: از زمانی كه قيمت بنزين بالا رفته است فقر نيز بيشتر شده است. و چون تعداد هر چه بيشتری با روند فروش اعضای بدن آشنا ميشوند الان ديگر تعداد فروشندگان كليه بيشتر از تعداد متقاضيان آن است. قيمت كليه پايين آمده است و در بسياری موارد اين آخرين راه باقی برای جوانان است. البته اگر نخواهند خودفروشی كنند, پيشنهادی كه مقامات دولتی به سهيلا دادند.
بخش عمده اين فيلم مستند در يك بنگاه كليه يابی و سپس يك كلينيك در تهران فيلمبرداری شده است و از نزديك, بازی پيرامون خريد و فروش اعضای بدن و حلقه های زنجيره ای و مختلف وابسته به آن را دنبال می كند. كليه ها اغلب به اروپا منتقل می شود.كارگردان فيلم, نيما سروستانی است. او متولد 1958 در ايران است و در سال 1984 به سوئد مهاجرت كرده است. او در ايران بعنوان روزنامه نگار فعال بود، اما در سوئد به فيلم روی آورد.
Tuesday, October 03, 2006
خجسته باد روز جهانی معلم
خجسته باد روز جهانیی معلم
روز جهانی معلم با هدف 'تربيت يک نيروی آموزشی قوی تر
چهارشنبه پنج اکتبر، از سوی یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد، روز جهانی معلم نامگذاری شده است..
بیش از یکصد کشور جهان، از جمله ایران، در جریان تصمیم گیری برای این نامگذاری که در سال 1994 اتخاذ شد حضور داشتند و هدف این بود که انتخاب آن باعث توجه بیشتر نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس شود.
Saturday, September 30, 2006
Friday, September 22, 2006
بیست وهشت سال جنایت جمهوری اسلامی و یادمان قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان 1367
برنامه ها با سرود ای ایران ای مرز پرگوهر رسمیت یافت،آنگاه خانم سهیلا صولت زاده 28 سال نقض حقوق بشر در ایران را برشمردند و در ادامه فیلم فقر و فحشا به نمایش در آمد. سپس خانم صفیه شجاعی باگرامیداشت یاد و خاطره همه جانباختگان راه آزادی متنی در ارتباط با کشتار سال 67 را قرائت نمودند.آنگاه کلیپ 28 سال جنایت جمهوری اسلامی به نمایش در آمد.پس از تنفسی کوتاه حاضرین در سالن به سخنان آقای مهندس هارون مهدوی پیرامون علل عدم موفقیت اپوزسیون در 28 سال حاکمیت استبداد مذهبی پرداختند و رمز موفقیت و رسیدن به آزادی را در اتحاد و همبستگی همه گروه ها ارزیابی نمودند در ادامه آقای دکتر ساسان هارون مهدوی مسئول سازمان جوانان جبهه ملی به جمعبندی بر نامه پرداختند، بحث آزاد پیرامون مسائل و مشکلات ایران پایانبخش برنامه ها بود
Wednesday, September 20, 2006
مسلمانی ،نماز می خوانی ،حاضر به محکوم کردن سازمانت هستی ،حاضر به مصاحبه در جمع زندانیان هستی
در تابستان 67 زندانبانان در برابر شنیدن پاسخ نه به سوالات کوتاه خود و با نظارت هیئت مرگ متشکل از اشراقی و نیری ورئیسی و پورمحمدی و با فرمان مستقیم شخص خمینی به قتل عام خونین هزاران هزار تن بر آمدند
در تابستان مرگ 67 قتل عام زندانیان سیاسی که با هزاران للهجه برای پیروزی مردمشان نغمه آزادی مسرودند در دستور کار قرار گرفت تا خمینی طعم تلخ جام زهری را که نوشیده بود برای احظه ای از یاد ببرد
فراموش نمی کنیم، عفو هم نمی کنیم!
در پوشش سالهای جنگ گروه گروه عزیزان مارا, شکوفه های نشکفته مارا پرپر کردند.
پر پر کردنی که داغ آن خانه های ما را بی سو کرد. هزاران جوان را بطور گروهی به جوخه های تیرباران و اعدام سپردند. به دختران نو بالغ قبل از اعدام تجاوز کردند، تنها به جرم آزادیخواهی.
مرتجعین زن ستیز جمهوری اسلامی جز حبس, شکنجه و مرگ پاسخی به معترضان خود نداده است, حتی به کسانی که تا چندی پیش هم پیاله بودند. حال همپالکی های شان, آن مجریان جوخه های اعدام, ندای بخشش و اتحاد و آزادی سر داده و راهی ممالک غرب میشوند تا برای کالای خود مشتری و حامی پیدا کنند. غافل از انکه پونز هایی که ایشان برای محکم کردن حجاب زنان بر سرشان استفاده میکردند، با این روکش ها مخفی نمیماند.
تاریخ دستگیری و کشتار زنان و مردان آزادیخواه و انقلابی نه از تابستان 67 شروع شد و نه در تابستان 67 پایان یافت. سران جمهوری اسلامی از بدو به قدرت رسیدن تنها راه ثبات حاکمیت ننگین خود را در کشتار زنان و مردان ، انقلابی و آزادیخواه دیدند. با کشتار و سرکوب مردم کرد در بهار 58 و قتل رهبران ترکمن آغاز کردند. با دستگیری و قتل هزاران هزار دانشجو و استاد در سال 59 آغاز کردند. با دستگیری و اعدام گروه گروه جوانان و نوجوانان در سال های 60 ادامه دادند. با قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 و قتل های زنجیره ای نویسندگان و روشنفکران تداوم یافت و امروز نیز در سوگ اکبر محمدی دانشجوی زندانی هستیم که بدست جلادان اوین به قتل رسید.
فرصت طلبان دوم خردادی که امروز رخت ناراضی رژیم به تن کرده اند، سعی کردند قتل مخالفین را به قتل های زنجیره ای تقلیل دهند، اما نتوانستند. بازماندگان هزاران هزار زندانی سیاسی قتل عام شده با پیگیری و خستگی ناپذیری خود سند این جنایت را تا به امروز زنده نگهداشته اند، حال می خواهند جنایات رژیم را به قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان 1367 تقلیل دهند. این خط قرمز همکاران سابق این رژیم است که امروز جایزه های "دمکراسی خواهی و حقوق بشر" یکی پس از دیگری می گیرند. آنان نمی توانند از سرکوب و شکنجه و قتل نیروهای آزادیخواه از سال 58 تا 67 حرفی بزنند چرا که خود از مهره های اصلی سرکوب مردم در این دوره بوده اند. وقیحانه تر اینکه این جنایتکاران دیروزی و "دمکرات" های امروزی سخاوتمند شده و شعار "ببخش و فراموش کن" را پرچم "دمکراسی" خواهی خود کرده اند.
بخشیدن جنایتکاران، بخشیدن عاملان و عامران بیش از دو دهه جنایت زنان و مردان ایران یعنی تائید کلیه قوانین، ارزشها و تفکری که طبق آنها حکم به این جنایات داده شد. یعنی تائید کلیه قوانین و افکار قرون وسطایی مذهبی حاکم بر جامعه، یعنی تائید این حکم اسلامی که باید قبل از اعدام دختران باکره به آنان تجاوز کرد، یعنی تائید قتل دگراندیشان و مخالفین رژیم اسلامی تحت عنوان کافر و مشرک و مرتد، یعنی تائید حاکمیت مدهب بر شئونات زندگی مردم، یعنی تائید آپارتاید جنسی و دهها قانون و حکم عقب مانده و متحجر اسلامی، یعنی بخشیدن کل نظام زن ستیز و جنایتکار جمهوری اسلامی!
رهآورد رژیم جمهوری اسلامی برای مردم ایران جز نابودی, فقر, فساد , بد بختی و مرگ نبوده, که با تاراج دادن منابع و صنایع کشور بسود سرمایه داران دولتی, شتاب آنرا چندین برابر میکند. مبارزات زنان، کارگران ، دانشجویان و جوانان نشان می دهد که مردم با نظام جمهوری اسلامی نه سر سازش دارند و نه عاملان و عامران این جنایات را می بخشند. خواست "فراموش نمی کنیم، عفو هم نمی کنیم" از دل مردمی بیرون آمده است که در پی ساختن جامعه ای آزاد و دمکراتیک هستند جامعه ای که
ذره ای با نظام کنونی سر سازش ندارد.
با ياد همه ياران و مبارزانی كه در تابستان 67 پس از «محاكمه» چند دقيقه ای و به جرم پايداری بر عقايد سياسی و ايدئولوژيك خود وحشيانه كشتار شدند. با ياد كاشفان فروتن شوكران، مشعلداران آگاهی در شب جهل، پيام آوران مقاومت و نبرد در سياهچال های استبداد مذهبي. با درود به مادران، همسران، پدران و فرزندانی كه تسليم نشدند، جنايات را فراموش نكردند، جنايتكاران را نبخشيدند، و خاوران ها را گلباران.
نگاه داشتند
حافظه بشریت با بخاطر سپردن خاطره آن قهرمانی ها ، جنایتکاران را به پاسخگوئی فرا خواهد خواند
جاودان باد یاد و خاطره آنان که در راه آزادی و عدالت اجتماعی جانباختند
مستحکم باد صفوف مبارزان علیه استبداد مذهبی حاکم بر ایران
پاینده ایران و مردم ایران
آلمان مونیخ
Monday, September 04, 2006
Monday, August 21, 2006
Saturday, August 05, 2006
Friday, August 04, 2006
در سوگ اکبر محمدی
Wednesday, August 02, 2006
با یاد اکبر محمدی
بر سينه ات نشست زخم عميق و كاري دشمن اما نيافتادي اين رسم توست كه ايستاده بميري
اکبر محمدی، اسطوره قیام 18 تیر سرانجام در راه آزادی جانباخت
درآستانه هیجدهمین سالگرد کشتار تابستان خونین 67 رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر جنایت آفرید ..
مسئول مرگ اکبر محمدي، جمهوري اسلامي است. اين رژيم طي بيست و هفت سال گذشته نشان داده است که از هيچ توطئه اي عليه زندانيان سياسي دريغ نمي کند . روزي كه خلق بداند . هر قطره قطره خون تو محراب مي شود. اين خلق، نام بزرگ ترا، در هر سرود ميهني اش آواز مي دهدنام تو ، پرچم ايران، خزر به نام تو زنده است
Tuesday, July 11, 2006
Tuesday, June 13, 2006
قطعنامه تظاهرات 22 خرداد زنان در تهران
از زمان صدور فرمان مشروطیت تاكنون یكصدسال میگذرد. در طول این صد سال كه در كشور ما، قوانین مدون شده حقوق انسانی زنان نادیده گرفته شده است و از همان زمان، زنان ایرانی برای دستیابی به حقوق برابر و انسانی تلاشهای بسیار كردهاند. اما همچنان این روند ناعادلانه تداوم یافته است. اكنون ما شاهد آن هستیم كه بنبستهای قانونی و قوانین تبعیضآمیز، زندگی زنان جامعه ما را دچار مشكلات بسیاری كرده است و موقعیت آنان را چه در خانواده و چه در جامعه متزلزل ساخته است. این قوانین تبعیضآمیز خود منجر به تصویب قوانین و آییننامههای ناعادلانهی گستردهتری از جمله قانون قرارداد موقت كار شده كه فشار آن عمدتا بر زنان وارد میشود.
ما زنان در ۲۲ خرداد سال گذشته اعتراض خود را به كلیه قوانینی كه حقوق زنان را نقض كرده، ابراز داشتیم اما مطالبات بهحق ما همچنان بیپاسخ مانده است. آن روز اعلام كردیم كه ”تا دستیابی به حقوق برابر و انسانی از تمام شیوههای مسالمتآمیز بهره میجوییم تا با یاری یكدیگر صدای اعتراض خود را به قوانین تحقیرآمیز موجود هرچه رساتر اعلام كنیم“. از اینروست كه در سالروز ۲۲ خرداد دوباره گردهم خواهیم آمد و خواستههای مشخص خود را اعلام خواهیم كرد، خواستههایی ابتدایی كه عدم دستیابی به آنان، زندگی ما زنان از فارس و كرد و بلوچ و ترك و عرب و.... را دچار بنبستهای جدی كرده است. از اینرو مطالبات ابتداییمان را بار دیگر با صدای رسا اعلام میكنیم و میگوییم:
۱ ـ ما خواهان حق برابر طلاق با مردان هستیم. در قوانین ما دقیقا ذكر شده است كه ”مرد هر وقت كه بخواهد میتواند زنش را طلاق بدهد“ اما تقاضای طلاق از سوی زن چنان مشروط به مواردی خاص شده است كه گاهی زنان 10 سال برای گرفتن طلاق باید در دادگاهها سرگردان شوند و از سوی دیگر تجربهی زندگی زنان نشان داده است كه قانون ”شروط ضمن عقد“ نه تنها نمیتواند بار مشكلات زنان را حل كرد، بلكه در بسیاری موارد در همان اوایل ازدواج، منجر به درگیریها و سوء تفاهمهای بسیاری میشود.
۲ ـ ما خواهان ممنوعیت تعدد زوجات هستیم و میخواهیم در قانون صریحا چندهمسری ممنوع اعلام شود.
۳ ـ ما خواهان حقوق برابر در ازدواج هستیم از جمله لغو قانون مشروط شدن شغل زن به اجازهی مرد، بالا بردن سن ازدواج دختران (از ۱۳ سال) و پسران به ۱۸ سالگی، لغو اجازه پدر و جد پدری در ازدواج دختران، لغو قانون تمكین، لغو مشروط كردن سفر و خروج از كشور زنان متاهل به اجازهی مرد، لغو قانونی كه ریاست خانواده را بهطور مطلق در اختیار مرد قرار میدهد و عدم مشروط شدن تابعیت زنان و فرزندان به تابعیت شوهر و...
۴ ـ ما خواهان حضانت و بهویژه ولایت فرزند توسط پدر و مادر بهطور مساوی هستیم. در قانون مدنی ما مادر، هیچوقت نمیتواند سرپرست فرزندش باشد و حتی در صورت نبود پدر و جد پدری نیز سرپرستی فرزندان به مادر تعلق نمیگیرد و زن میتواند تنها قیم فرزند خود باشد. از اینرو ما میخواهیم سرپرستی و ادارهی امور مالی، تصمیم در مورد تحصیل، محل زندگی، اجازه خروج از كشور، اظهار نظر و اجازه در مورد مسائل درمانی كودك و بسیاری از موارد دیگر برعهدهی پدر و مادر به طور مشترك قرار گیرد و مادر نیز مانند پدر حق ولایت و سرپرستی بر فرزند خود را داشته باشد.
۵ ـ ما خواهان آن هستیم كه سن مسئولیت كیفری برای دختران و پسران به ۱۸ سال تغییر یابد. یعنی اگر دختری ۹ ساله و پسری ۱۵ ساله مرتكب خطایی شود او را مانند یك فرد بزرگسال مجازات نكنند، چون طبق قوانین حقوق بشری و نیز كنوانسیون حقوق كودك، افراد زیر ۱۸ سال كودك بهحساب میآیند. از اینرو ما میخواهیم كه مسئولیت سن كیفری هم برای دختران و هم پسران به ۱۸ سال تغییر یابد.
۶ ـ ما خواهان حق شهادت برابر با مردان و حق قضاوت برای زنان در دادگاهها هستیم. ما میخواهیم در همهی موارد، شهادت ما در مجامع قضایی مانند یك مرد پذیرفته شود و زنان از حق قضاوت برخوردار باشند و بتوانند مانند مردان در دادگاهها رای صادر كنند و نه صرفا به عنوان مشاور استخدام شوند.
۷ ـ و بالاخره ما خواهان آن هستیم كه ”قراردادهای موقت كار“ كه زندگی زنان شاغل را بیش از مردان دچار تزلزل و فروپاشی میكند بهسرعت لغو گردد و زنان و مردانی كه استخدام میشوند با قراردادهای رسمی كار، آیندهی شغلیشان تضمین گردد.
و در نهایت اعلام میكنیم كه چنانچه به خواستههای برحق ما زنان پاسخ داده نشود به اعتراض مسالمتآمیز خود ادامه خواهیم داد.
Friday, June 09, 2006
حمایت از راهپمائی زنان در تهران
اگر مخالف سنگسار هستید!
اگر مخالف حجاب اجباری هستید!
اگر مخالف بازداشت و آزار زنان هستید!
اگر مخالف فرود آمدن شلاق بر پیکر زنان هستید!
اگر مخالف هر شکلی از مرد سالاری هستید!
اگر مخالف کلیه قوانین نابرابر و قرون وسطایی جمهوری اسلامی علیه زنان هستید!
به راهپیمایی بزرگ زنان علیه قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی در 22 خرداد 1385
تهران میدان هفت تیر ساعت 5 الی 6 پیوندید
Thursday, June 08, 2006
گردهمآئی زنان در اعتراض به قوانين زن ستيز
Tuesday, May 30, 2006
زنان و انقلاب فرانسه
هیچ انقلاب توده ای در تاریخ نبوده است که بی مشارکت زنان رخ داده باشد. با اینهمه،بسیاری از انقلابات و جنبش های سیاسی در تاریخ، از فهمیدن جایگاه برابر و انسانی زن با مرد غافل ماندند. پاره ای دیگر، حل مساله زن را همانند دیگر مسائل اجتماعی، اگر برآن توجهی داشتند، در نهایت باز آنر به تابعی از هدف دیگر خود قرار دادند.
انقلابات بزرگ پایان قرن هیجدهم نیز که پژواکی جهانی داشتند و پایه های دولت های مدرن امروزی را ریختند، از این قاعده مستثنی نبودند..
در عصر روشنگری، که بنای ایدئولوژیک انقلابات پایان قرن هیجدهم و آغاز قرن نوزدهم ریخته میشد، زنان اشرافی، درهای سالن های خود را بروی برجسته ترین روشنفکران زمانه خود گشودند که بذر های اندیشه بزرگترین تحولات تاریخ را می پروراند. این زنان که معروف به" زنان سالنی"( Femmes de Sallones ) بودند آغاز کنندگان طرح اولیه مساله حقوق زنان بودند. .پاره ای از آنان، نظیر مادام شاتوله، همسر ولتر، دانشی وسیعتر از شوهران خود داشتند. با اینهمه، نبوغ روشنگرانی چون دیدرو، دالامبر و روسو و دیگران، که بر این سالن ها تردد می کردند، در نگرش خود به زن و حقوق اجتماعی او از بار خرافه تاریخی و تحقیر آمیز به زن تغذیه میکرد.
با انقلاب فرانسه، بسیاری از زنان عادی، همپای مردان در انقلاب شرکت کردند. لیک اعلامیه حقوق بشر انقلاب در فرانسه ، حقی را برای آنان بر سمیت نشناخت. در چالش با زبان مردانه بیانیه انقلاب بود که اولمپ دو گوژ (Olympe De Gouge ) که دختر یک قصاب بود، " اعلامیه حقوق زن" را نوشت. او را می توان صریح ترین و جسور ترین مدافع حقوق برابر زنان در زمان خود دانست. رهبران انقلاب او را بجرم خیانت به انقلاب محکوم کردند و در نوامبر 1793، سر او به تیغ تیغه گیوتین سپرده شد. انچه در زیر می خوانید، فراز هائی از خطابیه پر شور اوست :
اعلامیه حقوق زنا ن، 1791
نوشته شده توسط Olympe De Gouge، 1791
حقوق زنان
مرد، آیا تو دم از عدل و انصاف می زنی؟ این سوالی است که یک زن می پرسد. تو نخواهی توانست زن را از حقوق خود محروم سازی. به من بگو، چه چیزی بتو این قدرت مطلق ستم بر جنس من را می دهد؟ می اندیشی که با استعداد تری؟ به حکمت پروردگار بنگر، در تمام عظمت طبیعتی که میخواهی با آن در هم آهنگی باشی، به جستجو بپرداز و بمن اگر می توانی نمونه ای از این امپراتوری ستم گرانه خود در طبیعت را نشا ن بده! به دنیای حیوانات رجوع کن، به مطالعه عناصر و گیاهان بپرداز، به تحولات ماده ارگانیک نظر بینداز و اگر من ابزار شهود را فراهم کردم، تسلیم شهودی باش که دیده ای. به جنسیت ها در اداره طبیعت به کنکاش و جستجو بپرداز و اگر توانستی تفاوت در بین آنها را به من نشان بده. در تمام طبیعت در خواهی یافت که آنها در هم آمیخته اند. در همه جا در خواهی یافت که آنان در این شاهکار جاودانه، با هم در یگانگی موزونی همکاری میکنند.
تنها بشر، وضعیت استثنائی خود را به یک اصلی تبدیل کرده است. مرد، این موجود غریب و کور، در قرن روشنگری و خرد، که باد تفرعن علم اورا به حضیض جهالت کشانده است، میخواهد همچون مستبدی بر جنسی که تمام استعداد های وی را در تملّک کامل گرفته است، حکومت کند. مرد تظاهر به انقلاب و دفاع از حقوق برابر می کند، تا چیزی در حق برابری نگفته باشد.
اعلامیه حقوق زنان و شهروندان زن
برای مجمع ملی برای تصویب در آخرین نشست خود، و یا در اجلاس قانونگذاری بعدی خود.
مقدمه
مادران، دختران و خواهران نماینده ملت، خواهان این هستند که جزوی از مجمع ملی باشند. با اعتقاد بر اینکه، نادیده گرفتن، حذف و یا تحقیر حقوق زنان، تنها به بد بختی عمومی و فساد حکومت ها می انجامد، زنان مصمم هستند که با صدائی بلند، حقوق طبیعی، جدائی ناپذیر و مقدس خود را عنوان کنند، تا این بیانیه بطور مداوم، در برابر انظار تمام اعضای جامعه قرار گیرد، تا بی وقفه به آنان حقوق و تعهدات خود را یاد آوری کند. تا اعمال قدرتمند زنان و اعمال قدرتمند مردان در هر لحظه ای، در تمام نهاد های سیاسی مورد احترام، در مظان قیاس و داوری قرار گیرد. برای اینکه، خواسته های شهر وندان، که ازاین پس بر پایه اصول غیر قابل اعتراضی قرار گیرد، و همواره از قانون اساسی، اخلاقیات نیک و سعادت همگانی حمایت کند. در نتیجه، جنسی که در زیبائی و شجاعت تحمل درد های مادرانه برترشناحته شده است، در پیشگاه خداوندگار متعال، " حقوق زنان و شهروندان زن" را بشرح زیر اعلام می دارد :
ماده 1
زن آزاد به دنیا آمده است و حقوق مساوی با مرد دارد. تفاوت های اجتماعی، تنها بر پایه کارکرد عمومی آنان می تواند استوار باشد.
ماده11
هدف هر تجمع سیاسی، حفظ حقوق طبیعی و جدائی ناپذیر زن و مرد است. این حقوق عبارتند از آزادی، مالکیت، امنیت و بویژه مقاومت در برابر ستم.
ماده111
اصل حاکمیت، اساسا به ملت تعلق دارد، که چیزی نیست جز اتحاد زن ومرد. هیچ کس و هیچ فردی حق اعمال قدرتی را که از ملت ناشی نگردیده باشد، را ندارد.
ماده 1V
آزادی و عدالت عبارتند از باز گرداندن همه آن چیز هائی که به دیگران تعلق دارد. از اینرو، تنها مانع اعمال حقوق زنان، ستمگری جنس مرد بوده است. این موانع باید توسط قوانین طبیعت و خرد، مورد اصلاح قرار گیرند.
ماده V
قوانین طبیعت و خرد، اعمال مضر بحال جامعه را منع می کند. هیچ امری که این قوانین خرد و ملکوت منع نکرده اند، نمیتوان مانع از انجام آن شد. هیچ کسی را نیز نمیتوان از ارتکاب آنچه که منع نشده است، محدود کرد.
ماده V1
قانون باید بیان اراده همگانی باشد. تمامی شهروندان زن ومرد، چه بطور شخصی و چه از طریق نمایندگان خود، بايد در شکل گیری این اراده همگانی، سهم خود را ادا کنند. این قانون باید برای همه برابر باشد : با تلقی برابر شهروندان مرد وزن در چشم قانون، باید آنان بطور برابر به همه مقامات و موقعیت ها و استخدام مشاغل دولتی، بدون تمایز، وبر اساس شایستگی های خود درا داشته باشند. تنها تفاوت باید تفاوت در استعداد ها و فضیلت های آنان باشد.
ماده V11
هیچ زنی استثناء شمرده نمی شود. او بر طبق قانون، متهم، دستگیر و باز داشت می شود. زنان نیز مانند مردان از حکم قانون تبعیت می کنند.
مادهV111
قانون فقط باید آن جرائمی را وضع کند که آشکارا بدیهی است.
ماده1X
وقتی زنی مجرم شناخته شد، قانون با تمام کمال مورد اجراء قرار می گیرد.
ماده X
هیچ کسی را نمیتوان بخاطر عقاید پایه ای او از بیان عقاید خود باز داشت. اگر حق فرستادن زنان به بالای چوبه دار وجود دارد، بنابراین آنان باید حق بالا رفتن بر بالای کرسی خطابه را نیز داشته باشند، بشرط آنکه تظاهرات آنان، نظم قانونی را مختل نکرده باشد.
ماده X1
آزادی تبادل اندیشه و نظر، گرامی ترین حقوق زنان است، زیرا این آزادی، بر سمیت شناختن کودکان توسط پدران را مورد تضمین قرار می دهد. یک زن شهروند ممکن است که آزادانه بگوید که من مادر کودکی هستم که بتو تعلق دارد، بی آنکه مجبور شود بدلیل پیش داوری بربرمآب، ناگزیر از کتمان حقیقت شود. برای جلوگیری از سوء استفاده از این آزادی، می توان استثنائاتی را قائل شد که موارد آنها را قانون تعیین می کند.
ماده X11
تضمین حقوق زنان و شهروندان زن، متضمن فوائد عمده ای است. این تضمین باید بنفع همگان انجام گیرد، و نه فقط در جهت منافع اشخاص معینی که مورد اعتماد هستند.
مادهX111
برای حمایت از قدرت عمومی و هزینه های دستگاه اداری دولت، کمک های زنان و مردان باید مساوی باشد. زن در تمام وظایف و تعهدات سنگین و دردناک سهیم است، بنابراین، باید در توزیع تمام موقعیت ها و مناصب و استخدام و افتخارات و اشتغال نیز بهمان اندازه شریک شود.
ماده X1V
شهروندان زن ومرد حق دارند که چه بطور مستقیم وچه از طریق نمایندگان خود، در مورد این کمک های خود به تحقیق بپردازند. اگر به زنان سهم مساوی تفویض شد، نه فقط در مورد ثروت، بلکه در اداره دولت و تعیین نسبت آن، در مبنا، جمع آوری و دوره شمول مالیات، در آن صورت این امر فقط مشمول خود زنان در این رابطه خواهد بود.
ماده XV
اجلاس مشترک زنان با مردان در موارد مربوط به مالیات، حق دارد خوا هان حساب رسی از در نحوه اداره مالیات از هر عامل دولتی شود.
مادهXV1
هیچ جامعه ای نمی تواند بدون تضمین های لازم در مورد تفکیک قوا، قانون اساسی داشته باشد. قانون اساسی، بدون مشارکت اکثریت افراد ملت در تدوین آن، ملغی و باطل است.
ماده XV11
مالکیت به هر دو جنس تعلق دارد، چه با هم زوج باشند و چه از هم جدا.زیرا هر یک حق تخطی ناپذیر و مقدس خود را دارند و هیچ کسی حق محروم کردن آنان از این حق را ندارد. زیرا این حق واقعی تملک با تولد است، مگر اینکه نیاز قانوناً مصّرح دولتی ، خلاف آنرا الزامی کرده باشد، و مستلزم پرداخت غرامت پیشا پیش و عادلانه ایست.
موخره :
هان ای زن بیدار شو! صدای طنین خرد در گستره جهان شنیده میشود! حق خود را کشف کن! امپراتوری پر قدرت طبیعت، دیگر در محاصره پیش داوری، فاناتیسم، خرافات و دروغ قرار نگرفته است. پر تو حقیقت، ابرهای نیرنگ و سلطه را محو کرده است. مرد برده بر توان و نیروی خود افزوده است و برای شکستن زنجیر های خود بر تو متوسل میشود. لیکن بمحض رهائی خود، راه بیداد بر همیار خود آغاز کرد. آه ای زن، ای زن، ای زن! پس کی کور چشمی تو پایان خواهد یافت؟ حاصل تو از این انقلاب چه بوده است؟ تنها تحقیر و خفتی آشکار تر! در توالی قرن های فساد، تو تنها بر ضعف های مرد حکومت کرده ای. باز خواست حق تو، بر فرامین خردمند طبیعت استوار است. از اجرای فرمان شریف طبیعت چه پروائی داری؟ از سخن حکمت آمیز قانونگذار در ازدواج در شهر باستانی است؟ آیا از این هراس داری که قانون گذاران فرانسوی ما، این اصلاح گران اخلاق، که دیر زمانی در دام کردارهای سیاسی متحجّر ی بودند، دوباره بتو بگویند که : هان ای زنان ! آخر بین ما و شما چه نقطه اشتراکی وجود دارد؟ تو باید به همه این سوال ها پاسخ دهی! اگر آنان با این شیوه تمسخر آمیزی بر ضعف خود در تعارض با اصول خود اصرار ورزیدند، شجاعانه نیروی خرد را در برابر تظاهر تو خالی دعوی برتری آنان گذار. خود را در کنه معیار های فلسفه متحد کن! تمام توان خصلت خود را بکار گیر، آنگاه خواهی دید که که این مردان دماغ بالا، اگر همچون ستایشگران مطیعی بزیر پاهای تو نیافتادند، مفتخر خواهند بود که در نعمات خداوند گار جهان با تو سهیم شوند. بی اعتنا به دشواری ها ئی که پیش روی تست، تو قدرت رهائی خود را داری، فقط باید بخواهی که رها شوی..
ازدواج گورستان اعتماد و عشق است. زنان ازدواج کرده می توانند با مصونیت تمام به شوهران خود حرامزاده هائی تحویل دهند، همچنین به آنان ثروتی را عرضه کنند که به آنان تعلق ندارد. زنی که ازدواج نکرده است تنها حق نا چیزی دارد. قوانین نا انسانی و عهد بوقی، از زن حق نامگذاری بر کودکان خود و بهره مندی از ثروت پدر را دریغ داشته است. قانون تازه ای نیز در این باب نیامده است. اگر غریب و نا ممکن می نماید که من تلاش کنم که بر جنس خود پایداری عادلانه و در خور شانی عرضه کنم، افتخار وصول به آنرا به مردان واگذار میکنم. لیک ضمن انتظار رسیدن به آن، راه را باید از طریق آموزش ملی، احیاء اخلاقیات انسانی و کنوانسیون های مربوط به ازدواج هموار کرد.
فرم مربوط به قرارداد اجتماعی بین زن و مرد
ما........ و.........، بنا به میل خود می خواهیم که پیوند اتحاد برای تمام عمر خود برقرار سازیم، وبرای تداوم این میل خود، تحت شرایط زیر این پیوند را بر قرار می سازیم:
ما میل داریم و میخواهیم که ثروت ما مشترک باشد، ضمن اینکه هر یک بر خود این حق را حفظ می کنیم که این ثروت را بنفع فرزندان خود و یا بهر آنکسی مورد نظر خاص ماست تقسیم کنیم. ما بطور متقابل می پذریم که دارائی ما مستقیما به فرزندان ما، از هر رختخوابی که زاده شده باشند تعلق دارد، و همه آنان بدون هیچگونه تبعیضی،نام پدر و یا مادر خود را که صحت فرزندی شان را پذیرفته اند، بر روی خود بگذارند. و ما متعهد به به پایبندی به قانونی هستیم که انکار ذریّه خود را مجازات می کند.
همچنین ما خود را متعهد می دانیم که در صورت جدائی، ثروت خود را تقسیم کنیم، و پیشاپیش سهمی را که قانون معین کرده است برای فرزندان خود کنار نهیم. در صورت پیوند مطلوب، اگر یکی از طرفین بمیرد، نیمی از ثروت او به فرزندان تعلق خواهد گرفت، و اگر بی فرزند بود، باز مانده این حق را به ارث خواهد برد، مگر اینکه متوفی، نیمی از دارائی خود را بهر آنکس که مناسب دانسته است، تخصیص داده باشد.
این تقریبا فرمولی از قرارداد ازدواج است که من پیشنهاد می کنم. با خواند ن این سند عجیب، تمام ریاکاران، تمام خشکه مقدس ها و کشیش ها علیه من الم شنگه را ه خواهند انداخت. لیکن برای آدم های خردمند، این سند یک وسیله اخلاقی برای دستیابی به کمال در یک حکومت خوب را عرضه می کند!.
همچنین من خواهان یک قانونی هستم که به زنان بیوه و دخترانی که فریب و عده های پوچ مردی را خورده و خود را وابسته آنها کرده اند ، یاری کند. میخواهم بگویم که این قانون باید مرد بی ثبات را وادار به تعهدات خود کند، یا دستکم، غرامتی برابر ثروت خود بپردازد. باز مایلم تکرار کنم که این قانون باید با همان قدرت، علیه زنانی، بکار بسته شود که، با گستاخی همان قوانینی را که خود بدان متوسل میشوند، و بنا بر شواهد با رفتار نادرست خود نقض کرده اند. همچنین، همانگونه که من در 1788 در Le Bonheur primitit de l’homme عنوان کرده ام، برای زنان فاحشه، باید محلات معینی اختصاص داده شود. این فواحش نیستند که برفساد اخلاقیات کمک میکنند، بلکه زنان جامعه سهم اصلی در این امر را دارند. با باز تولید اخلاقیات، زنان فاحشه نیز تغییر خواهند کرد. این پیوند دوستانه بین زنان جامعه و فواحش، در ابتدا ممکن است نابسامانی بوجود آورد، لیکن سر انجام می تواند به همنوایی بیانجامد.
من طرح قابل اعتمادی برای ارتقاء روحیات زنان عنوان می کنم. و آن عبارتست از پیوستن زنان به تمام عرصه های فعالیت مردان. اگر مردی این طرح را غیر عملی می داند، بگذار که ثروت خود را، نه بر اساس بلهوسی های خود، بلکه بر مبنای خرد قوانین، با زن سهیم سازد. پیش داوری ها کاسته میشوند، روحیات صیقل می یابند و طبیعت تمام حق و حقوق خود را دوباره بدست می آورد. بر این ها، باید ازدواج کشیش ها و استواری شاه بر تخت سلطنت را بیافزائیم، در آن صورت، حکومت فرانسه با ناتوانی روبرو نخواهد شد.
بر گرفته شده از :
Darlin Gay Levi, Harriet Branson Applewhite. And Marry Durham Johnson, Eds: Women in Revolutionary Paris, 1789-1795( Urbana University Illinois press ,1980
Tuesday, May 02, 2006
امروز اول ماه مه جشن بزرگ انسانها، جشن خجسته کار است
روز مبارزه برای جهانی بهتر
اول ماه مه 1886 که کارگران شیکاگو با تظاهرات خود هشت ساعت کار روزانه را بر کارفرمایان تحمیل کردند.
جهان با هر موفقیت جنبش کارگری در کسب حقوق اولیه اش در برخورداری از یک زندگی انسانی در قبال کار خود ، یک گام به پیش بر داشته و سیمائی انسانی تر یافته است .
بسیاری از دست آوردهای این جنبش هم چون حق کار ، بیمه همگانی ، محدودیت ساعا ت کار ، بیمه بیکاری ، 40 سلعت کار در هفته ، مرخصی سالیانه و ......... که در بسیاری از کشورها هم اکنون امری بدیهی تلقی می شود ، در ازای تلاش نسلهای بزرگی از مبارزان جنبش کارگری بدست آمده اند . و به دستاوردهای کل بشریت تبدیل شده اند .
کارگران کشور ما هم آوا با کارگران سراسر جهان هر سال و تحت هر شرایطی همواره اول ماه مه را جشن گرفته اند و همبستگی خود را با مبارزات کارگران سراسر جهان در تلاش برای جهانی عادلانه و عاری از ستم و
Monday, March 20, 2006
Monday, March 13, 2006
روز جهانی زن و کنفرانس بین امللی پاریس
كنفرانس بينالمللي پاريس به مناسبت روز جهاني زن، يك كنفرانس بينالمللي به دعوت فدراسيون بينالمللي زنان عليه بنيادگرايي و براي برابري و با حمايت دهها تن از نمايندگان پارلمان، انجمنهاي زنان و انجمنهاي حقوقبشري از كشورهاي مختلف جهان، تحت عنوان «رهبري زنان ضرورت مبارزه با بنيادگرايي» و با حضور بيش از هزار تن از شخصيتها و فعالان و مدافعان حقوق و برابري زنان روز شنبه، 25فوريه در پاريس برگزار گرديد. در اين كنفرانس، شماري از چهرههاي فعال مبارزه براي حقوق و برابري زنان از آمريكا، كانادا، استراليا، فرانسه، انگلستان، آلمان، بلژيك، سوئيس، ايتاليا، هلند، يونان، هندوستان و عراق و نمايندگاني از سوي مقاومت ايران حضور يافته و به سخنراني پرداختند
Wednesday, March 08, 2006
(گزارش گردهمائی روز جهانی زن (مونیخ/آلمان
در روز يكشنبه 12.3.2006 به دعوت :
جمعيت آزاديخواهان ايران
سازمان جوانان جبهه ملي ايران
سازمان جوانان ايران آزاد
حزب مشروطه ايران شاخه مونيخ
(كميته رفراندم مونيخ)
و به مناسبت هشت مارس روز جهاني زن جمعي
از ايرانيان مقيم مونيخ گرد هم آمدند .
آمدند تا صداي در گلو خفه شده زنان ايران را به گوش
جهانيان برسانند .
آمدند تا با زنان ستمديده ميهنمان همصدا شوند كه جهان
ديگري ممكن است .
آمدند تا به قوانين زن ستيز بنيادگرايان اسلامي در ايران
اعتراض كنند .
آمدند تا با اتحاد خود خط بطلاني بر جمهوري اسلامي بكشند
و بگويند كه اين درد مشترك هرگز جدا جدا درمان نمي شود .
برنامه ها با قطعه شعري بنام سلام توسط خانم ونوس لجتي آغاز
و با سرود ملي ايران رسميت يافت .
آنگاه خانم آزيتا خليق تاريخچه اي از هشت مارس روز
جهاني زن را قرائت نمودند .
سرود كارزار زنان تقد يم به زنان رنجديده ميهنمان كه توسط خانم
گيسو شاكري خوانده شده است گرمي بخش برنامه اين روز شد .
سپس خانم زهرا صداقت متني را در ارتباط با اين روز خواندند .در
ادامه برنامه شعر افتخار سروده مرضيه احمدي اسكوئي توسط
خانم ملوك عبدالهي قرائت گرديد .
آنگاه خانم صفيه شجاعي متني را بنام هشت مارس روز مبارزه
حهاني زنان عليه ستم جنسي و نابرابریرا خواندند .
سرود جهان ديگري ممكن است كه توسط زنان آزاده و مبارز كه در
تظاهرات روز هشت مارس در پارك دانشجوی تهران خوانده شده
بود پخش گرديد .
در ادامه برنامه قطعنامه تظاهرات روز جهاني زن در تهران
توسط خانم ونوس لجتي قرائت گرديد و آنگاه صداي يك بانوي
رنجديده ايراني از داخل ايران حاضران را از رنج و ستمي كه بر
زنان ميهنمان روا داشته ميشود محزون كرد .
پس از تنفسي كوتاه همراه با پذيرائي بانو زهره محسني پور از
وكلاي داد گستر ی در باره زن و جامعه بحث و سخنراني نمودند.
در پايان اعلام حمايت حزب دموكرات ايران از برگزاری
اجتماعات مسالمت آميز روز جهاني زن و حمايت از مطالبات
زنان ايران توسط خانم لجتي و متن پيام به اعضایكميسيون حقوق
بشر سازمان ملل كه از طرف كنفد راسيون دانشجويان مدافع صلح
و حقوق بشر نوشته شده بود توسط آقاي غلامرضا نيری خوانده شد .
برنامه با سرود ملي ايران به پايان رسيد .
تهيه و تنظيم گزارش از خسرو خواجه نوری