Friday, December 26, 2008

برای آزادی شهنازغلامی


برای آزادی شهناز غلامی
خانم شهناز غلامي در بند قاتلين و معتادان زندان تبريز محبوس است . خانم شهناز غلامي در صبحگاه روز 9/8/ در منزل مسكوني اش در تبريز از سوي چندين نفر از نيروهاي امنيتي با ضرب و شتم و توهين دستگير شده است پس از دستگيري مأمورين اطلاعات اقدام به برداشتن كليه لوازم و وسايل شخصي خانم غلامي از جمله شناسنامه، پاسپورت، كيس كامپيوتر، موبايل؛ كتاب ها و جزوات، دفترهاي تلفن و حتي دفترچه ي حساب بانكي و كوپن كرده اند.در حال حاضر خانم شهناز غلامي در بند قاتلين و معتادان زن زندان تبريز در بدترين وضيعت و به صورت كف خواب در حال بازداشت است . هيچ گونه لباس گرم و وسايل گرمايشي در اختيار خانم غلامي وجود ندارد و تنها زير انداز وي يك پتو است كه بر روي كاشي هاي كف بند مياندازد كه به همين علّت دچار درد شديد در ناحيه ي پا ها و كمر شده است. تنها اتهام خانم غلامي خبررساني در مورد فعالّان مدني آذربايجان است چيزي كه در هيچ جاي دنيا جرم و گناه حساب نمي شود.از سوي ديگر خانم غلامي عهده دار مسئوليت دختر خردسال و مادر مريض اش كه بيش از بيست سال در تختخواب مي باشد، نيز هست و در اين مدّت كه در زندان به سر مي برد از وضيعت نامساعد آنها خبري در دست نيست.خانم غلامي، علاوه بر قرار داشتن در بند زندانيان عادي و خطرناك و نداشتن امكانات اوليه يك زنداني، در زمان بازداشت در اداره ي اطلاعات مورد شديدترين شكنجه هاي روحي و جسمي قرار داشته است.احتمالًا در روزهاي آينده آقاي نقي محمودي وكالت و دفاع از خانم غلامي را قبول نمايد.

برای اعتراض به دستگیری شهناز غلامی و ثبت اسامی خود می توانید
به آدرس زیرارسال کنید
.
barayeshahnaz@gmail.com
گفتگوی خانم شهناز غلامی با رادیو برابری در مورد آخرین وضعیت زندانیان سیاسی آذربایجان

قوانين نابرابر از مرتكبان خشونت دفاع مي كند


در نشست کاهش خشونت مبتنی بر جنسیت مطرح شد

قوانين نابرابر از مرتكبان خشونت دفاع مي كند
سه شنبه 3 دی 1387

كانون زنان ايراني :تغییر رویکرد پژوهشگران خشونت مبتنی بر جنسیت از قربانیان به مرتکبان آن که عمدتا مردان به جای زنان هستند و تغيير قوانين نابرابر یکی از رویکردهای اصلی جلسه روزگذشته انجمن دفاع از قربانیان خشونت بود. ژاله شادی طلب استاد دانشگاه تهران منظور خود از تغییر رویکرد پژوهشگران به قربانیان یعنی مردان به جای زنان را بیشتر توضیح می دهد :"متاسفانه تاکنون همه پژوهشگران خشونت مبتنی بر جنسیت و از جمله خودم برای مطالعه سراغ قربانیان خشونت رفته ایم در حالیکه زنان عاملان این پدیده نبوده و ما گروه هدف مان را اشتباه تعریف کرده ایم . زمانی که از قربانی چرائی موضوعی را می پرسیم تصویر خود و دنیایش را ارائه می دهد که لزوما تصویر واقعی نیست ."
جامعه شناسي مردان
ژاله شادی طلب که همه تحقیقات صورت گرفته در این حوزه را از سال 75 به بعد بررسی کرده تاکید می کند که در هیچ یک از این تحقیقات به جز یکی گروه هدف همواره زنان بوده اند .در حالیکه خشونت یک مساله تعاملی است که در یک سوی آن زنان و در سوی دیگر آن مردان ایستاده اند .اوپیشنهاد می دهد که پژوهش های همسر آزاری رویکرد متفاوتی بیابد و بر مرتکبان خشونت متمرکز شود .
او بحث نسبتا جدیدی را که در جامعه شناسی به "مردانه بودن" معروف است برای توجه بیشتر به این موضوع مطرح می کند :"جامعه شناسی مردانگی از 1980 به بعد مطرح شده و طبق آن می توان گفت مفهوم مردانگی به هیچ وجه صفت ذاتی نیست و محصول شرایط جامعه است . مردان با مردانگی متولد نمی شوند و در فرایند جامعه پذیری مردانگی را می آموزند .شرایط فرهنگی مردان را با هویت مردانه بار می آورد و این فرایند چنان درونی.و ذاتی تلقی می شود که مردان علاقه مند به حفظ و صیانت از آن می شوند ."
به گفته او مردانگی صفت های مختلفی همچون خشن بودن ؛ بی باک بودن و بروز ندادن عواطف و احساسات و ...را در برمی گیرد و بدین شکل سلطه مردانه بخشی از مردانگی محسوب می شود و مردها می خواهند این شرایط را در همه دوران زندگی تجربه کنند .
او برای گفته هایش مثالی می آورد :" شاید بر اساس همین تعریف و تجربیات است که ابراز خشونت برای مردان اشکالی ندارد و گاه در شرایط اجتماعی تقویت هم می شود . اگر پسران در مدرسه همدیگر را بزنند امری طبیعی تلقی می شود اما پذیرش آن در میان دختران بسیار تعجب آور است .پس بارزترین صفت مردانگی خشن بودن است و کسانی که آن را یاد گرفته اند همواره از آن استفاده می کنند ."
یافته های تنها تحقیقی که به روش علمی از"مردان"دراین باره سوال کرده تحقیق ملی دکتر قاضی طباطبائی و همکاران است که هشت نوع خشونت رابرای زنان و مردان نشان می دهد . نتایج حاکی از ان است که میزان خشونتی که زن ها تجربه کرده با میزانی که مردها اعمال آن را اعلام کرده اند از لحاظ میانگین تفاوت زیادی داشته؛ به این معنا که که میزان خشونت اعمال شده از سوی مردان بسیار کمتر از میزانی است که زن ها گزارش کرده اند .به خصوص درباره دو خشونت فیزیکی و روانی مردان یک دهم زنان اعمال این خشونت ها را پذیرفته اند .
شادی طلب از نتایج این تحقیق نتیجه می گیرد :" اگر فرض کنیم مردان در این باره دروغ نگفته یا به دلایل اجتماعی از گفتن واقعیت پرهیز نکرده اند می توان گفت که آنها رفتارهایشان را اصلا خشونت تلقی نمی کنند .و رفتار خشونت امیز برای آنها بخشی از مردانه بودنشان است و اگر به ان عمل نکنند مردانه رفتار نکرده اند ."
چرا پژوهشگران از این موضوع غفلت کرده اند ؟این استاد دانشگاه تهران به سوالی که خود مطرح کرده این گونه پاسخ می دهد :"شاید فرهنگ مردانه در ذهن ما زنان پژوهشگر هم ریشه دوانده تا انجا که فکر می کنیم درباره این موضوع فقط باید به زنان فکر کنیم و حتی پرسیدن در این باره را از مردان خلاف می دانیم .اما این تفکری غلط است و دور باطلی از خشونت را رقم می زند . خشونت علیه زنان آفتی علیه مردان نیز هست. مردانی که زنان خود را با کلمات خشونت بار تحقیر می کنند .پسران آنها در بزرگسالی این رفتار را نسبت به همسرشان اعمال می کنند و این چرخه ادامه می یابد. او از موج شديد خشونت عليه زنان در جامعه خبر مي دهد : موجي كه شادي طلب تا پيش از اين ان را اين گونه نديده بوده است .
او توصیه می کند که مردان برای مبا رزه با این دور باطل سکوت خود را بشکنند و وارد میدان مبارزه با خشونت شوند
شهلا اعزازی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی دیگر سخنران این نشست تخصصی بود .او خشونت را پدیده ای جهانی می داند :"وقتی درباره خشونت صحبت می کنیم نگاه مان خاص ایران نیست چون خشونت در همه کشورهای دنیا وجود دارد اما تفاوت در نگاه کشورها به این پدیده است اینکه دولت و افراد هر جامعه چقدر این موضوع را مهم می دانند".
او معتقد است : "در این سالها حساس سازی جامعه نسبت به این موضوع و تقبیح آن به ویژه در جوامع شهری صورت گرفته و در این میان مطبوعات نقش اصلی و تلویزیون کمترین نقش راداشته و همواره خشونت را در جامعه ترويج كرده است "
به گفته او در یک جمع بندی کلی مشخص شده که این پدیده در همه اقشار جامعه از باسواد تا بیسواد و مرفه و فقیر دیده شده است .
او برابر نبودن زنان با مردان را در ساختار جامعه یکی از علل خشونت می داند و تغییرات قانونی را در این باره ضروری قلمداد مي كند قوانيني نابرابر كه از مرتكبان خشونت دفاع مي كند
او راهکارهائی را برای مقابله با خشونت پیشنهاد می دهد :" تقویت عاملیت زنان یکی از راههای جلوگیری از این پدیده است توانمند سازی زنان به رشد قابلیت های انان می انجا مد و به تغییر شرایط اجتماعی و اقتصادی شان منجر می شود . این استاد دانشگاه اگاه کردن مسولان کشور را نسبت به خشونت در جامعه امری مهم می داند اینکه مسئولان دریابند که خشونت هزینه های اقتصادی ؛اجتماعی و روانی زیادی را به جامعه تحمیل می کند .
تغییر نگرش به خانواده نیز از دیگر نکاتی است که این جامعه شناس به آن می پر دازد :"در خانواده مدرن وظیفه زن انطباق با مرد نیست بلکه باید هر دو با یکدیگر انطباق پیدا کنند. ما باید کودکان را از روابط طبیعی درون خانواده اگاه سازیم. من گاه می شنوم که پدر و مادری جلوی فرزندان شان می گویند دعوا و کتک نمک زندگی است چنین تفکراتی درباره خانواده غلط است و باید تصویر درستی از خانواده را به فرزندان ارائه داد."
او کیفیت روابط خانوادگی را بسیار مهم می داند :"نباید فقط به آمار و ارقام و افزایش ازدواج ها دلخوش کنیم .ارائه الگوی خانواده موفق باید مطرح شود .خانواده یک مکان خصوصی نیست و نظارت عرصه عمومی بر برخی مسائل خانواده ضروری است "
آموزشهای قبل از ازدواج ؛ارائه راه حل های حل تضاد ؛ برگزاری جلسات خانواده درمانی ؛ تغییر در کلیشه های جنسیتی ؛ تشدید مجازات مجرم های خشونت خانوادگی ؛امکان دسترسی قربانی به سازمانهای حامی ؛ ایجاد خانه های امن ؛ آگاهی دهی مساجد به مردم درباره رفتار صحیح با همسران از دیگر راه کارهائی است که این جامعه شتاسبرای حل این مساله ارائه می دهد .
نقش دو گانه زن در ساختار خشونت
افسانه کمالی عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا از منظر دیگری به این موضوع می نگرد :"یکی از ویژگی های خشونت خانگی پنهان بودن و خصوصی بودن ان است . این ویژگی موجب می شود حتی قر بانیان ان را پنهان کنند .طبق یک پژوهش تقریبا 50 درصد از زنان با نقش فرمانبرانه خود در خانواده موافق بوده اند آنها شوهر را به عنوان فرمانده خانواده پذیرفته اند. پذیرش این اصل ایدئولوژی تحمل را در خانوادها بالا می برد ."
او این مسله را موجب تداوم خشونت در جامعه می داند هر چند می پذیرد که زنان به دلیل بی اطلاعی از حقوق اجتماعی خود این گونه رفتار می کنند .
به گفته او بسیاری از زنان به خاطر ترس از متلاشی شدن خانواده نقش قربانی را تحمل می کنند .نداشتن پشتوانه اقتصادی ؛امید به بهتر شدن مرد و تشویق به صبر و تحمل موجب می شود انها خشونت را یک راز خانوادگی بدانند و درباره آن سخن نگویند.گاهی اوقات این افکار تابه آنجا می رسد که زنان دربه وجود آوردن خشونت خود را مقصر قلمداد می کنند .
او تاکیدمی کند ": بنابراین زنان دراین باره نقش دوگانه دارد آنها قربانی اصلی خشونت هستند اما با ایدئولوژی تحمل به ساختار خشونت تداوم می بخشند و ان را مدام علیه خود و دیگران باز تولید می کند ."
او به مبحث یادگیری مشاهده ای بندورا روان شناس اجتماعی اشاره می کند :"یادگیری مشاهده ای زمانی رخ می دهد که فرد عملی را انجام و دیگران آن را مشاهده می کنند .با مشاهده این اعمال توانائی تکرار عمل افزایش پیدا می کند و هر چه فرد آن عمل را بیشتر مشاهده کند احتمال آنکه خود بیشتر بتواند آن را اجراکند بیشتر می شود . فرزندان با نگاه به والدین و رفتار خشونت بارشان یاد می گیرند چگونه باید خشونت را اعمال کنند ."
او در پایان گفته هایش تغییر ایدئولوژِ ی تحمل زنان را بسیار مهم ارزیابی می کند ":این تحمل به نفع زنان و در نهایت کودکان شان و خانواده های اینده نیست. زنان باید راه کارهای حل تضاد در خانواده و از بین بردن خشونت را بیابند و سعی در حل این معضل کنند. تحمل خشونت راه حل این معضل نیست و مدام به بازتولید آن می انجامد . جامعه ما به دنبال استحکام خانواده است و خانواده های امن این کار بزرگ را به عهده می گیرند ."

صیغه و عقوبت رابطه جنسی


صیغه و عقوبت رابطه جنسی
نوشین احمدی خراسانی-2 دی 1387
مدرسه فمینیستی: چندی پیش به دنبال طرح شدن نظرات آقای دکتر محمد برقعی در خصوص «صیغه» (که ایشان در گفتگوی شان با جواد موسوی خوزستانی در سایت مدرسه فمینیستی، به طور مختصر و در میزگرد «زن امروز» صدای آمریکا به طور مفصل به آن پرداخته است) نگارنده این سطور در نقد بحث ایشان، نامه حاضر را روانه ایمیل آقای برقعی کردم. ایشان با فروتنی و احساس مسئولیت، تاکید کردند که این نامه را منتشر سازم تا زمینه برای عمومی تر شدن این بحث فراهم آید. از این رو متن نامه ام را با افزوده هایی، منتشر می کنم به این امید که با مشارکت دیگران شاید بتوان به باز شدن ابعاد ناشناخته یا کمتر شناخته شده این موضوع، یاری رساند. چرا که بحث «صیغه» در مقام «قانون»، یکی از چالش هایی بوده است که از همان ابتدا، در میان برخی از اعضای کمپین یک میلیون امضاء نیز بحث هایی برانگیخت و البته پی گرفته نشد. از این منظر است که به نظر می رسد طرح این موضوع چالش برانگیز می تواند به هرچه روشن تر شدن مطالبات ما در کمپین یک میلیون امضاء نیز یاری رساند.
جناب آقای برقعی
ابتدا باید بگویم که با این بخش از نظر شما موافق هستم که باید در زمینه مسایل مربوط به صیغه و رابطه جنسی زن و مرد خارج از ازدواج، گفتگو و تبادل نظر شود بنابراین، بحث در مورد صیغه به عنوان یکی از ده ها مورد که در این زمینه مطرح است، می تواند کمک کند. البته یکی از جنبه های مهم رابطه جنسی زن و مرد در خارج از چارچوب ازدواج، همانطور که شما مطرح ساخته اید از زاویه آسیب شناسی اجتماعی است. از این رو به سهم خودم از شما که سعی دارید تا زمینه بحث و گفتگو درباره معضلی چنین بغرنج و مسئله ساز را فراهم آورید، سپاسگزارم.
با این وصف، به نظرم بررسی «صیغه» در لباس و هیئت «قانون»، بدون در نظر گرفتن دیگر قوانین موجود در ایران و نیز مسائل جانبی مربوط به «نظم جنسی حاکم بر کشور»، بعید است که حتا کاربرد آسیب شناسانه پیدا کند. یعنی به نظرم نمی توان طرز مواجهه شما را نسبت به این مشکل اجتماعی پذیرفت چراکه اساسا نمی توان مسئله تعدد زوجات، حق بلامنازع طلاق از سوی مردان، بحث حضانت کودکان، گسترش چند همسری در ایران بعد از انقلاب، و موضوعاتی از این دست را از یکدیگر جدا فرض کرد و فقط برای یکی از معضلات موجود (یعنی مسئله جنسی خارج از ازدواج) بحث صیغه را بدون در نظر گرفتن این موارد تبعیض آمیز _ که فجایع و نابرابری حاکم را پشتیبانی می کند _ مطرح ساخت. یعنی اگر این نوع برخورد یکجانبه را در دستور کارمان قرار دهیم مسلم بدانید که جامعه زنان واکنش منفی نشان خواهد داد و در نتیجه امکان ندارد این مسئله را به جز با قهر و زور و داغ و درفش به جامعه تحمیل کرد

Wednesday, December 24, 2008

کریسمس مبارک

Frohe Weihnachten

سحرگاه چهارشنبه۹ نفر در تهران اعدام شدند


شمار اعدامها در سال جاری به 317 نفر رسید

رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی تنها ظرف یک هفته دست کم 17 نفر را در شهرهای مختلف ایران اعدام کرده است.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی از تهران نوشت دستگاه قضايی رژیم اسلامی سحرگاه امروز 9 تن دیگر را در زندان اوین بدار آویخت. اتهام این افراد قتل عنوان شده است. در میان اعدام شدگان یک زن جوان 30 ساله به نام طیبه نیز وجود دارد.
خبرگزاری فرانسه در گزارش خود به اعدامهای گروهی در ایران در سال 2008 اشاره کرد و نوشت جمهوری اسلامی سال جاری میلادی را با اعدام 13 نفر آغاز کرد. در اواسط سال در ماه ژوئیه نیز 29 نفر را در زندان اوین بدار آویخت. در ماه نوامبر 10 نفر را اعدام کرد و در روزهای پایانی سال هم 9 نفر از جمله یک زن را حلق آویز کرده است.
این خبرگزاری نوشت با اعدامهای امروز تهران، شمار اعدامها در ایران در سال 2008 به 317 نفر رسیده است.
گفتنی است این آمار تنها مواردی را شامل می شود که اخبار آن در رسانه های حکومتی درج شده و مسلما شمار واقعی اعدامها بیش از اینها است.
اعدام گروهی امروز در زندان اوین درست چند روز پس از تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران صورت می گیرد و یک دهن کجی آشکار دیگر از سوی جمهوری اسلامی به عالیترین مرجع بین المللی بشمار می رود

Sunday, December 21, 2008

گزیده مهمترین رویدادهای سیاسی اجتماعی


صدای میلیونها ایرانی زیر خط فقر مطلق

صدای میلیونها ایرانی زیر خط فقر مطلق

دفتر کانون مدافعان حقوق بشر پلمب شد





دفتر کانون مدافعان حقوق بشر پلمب شد


نیوشا بقراطی
مأموران امنیتی و انتظامی ایران، روز یکشنبه، با یورش به دفتر کانون مدافعان حقوق بشر در یوسف‌آباد تهران، اقدام به پلمپ این دفتر کردند.
نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در گفت و گو با راديو فردا گفت که نيروهای انتظامی، مأموران کلانتری و لباس شخصی‌ها ساعت سه بعد از ظهر بدون ارائه کردن حکم قضایی وارد ساختمان شدند.
بشنوید:
گفتگو با نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر
وی افزود: حدود ۱۰ تا ۱۵ نفر وارد ساختمان شده و اقدام به فيلمبرداری از داخل ساختمان کردند.
به گفته خانم محمدی کانون مدافعان حقوق بشر قصد داشت روز يکشنبه، با چند روز تاخیر، به مناسبت شصتمين سالگرد تصويب اعلاميه حقوق بشر، جشنی برگزار کند.
وی اضافه کرد که این کانون می‌خواست در این مراسم به تقی رحمانی، از فعالان اجتماعی-سیاسی جايزه دهد و همچنين قرار بود ۱۰ نفر در این مراسم سخنرانی کنند.
به گفته وی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر ميهمان از جمله فعالان حقوق زنان، فعالان دانشجويی و کارگری به جشن روز يکشنبه دعوت شده بودند.
خانم محمدی می‌گويد وی نمی‌داند که به چه جرمی در کانون مدافعان پلمب شده است.
در همین حال کانون مدافعان حقوق بشر بيانيه ای در مورد پلمب شدن دفترش انتشار داده و اعلام کرد که «عدم ارائه حکم قانونی و قضايی به مسئولان کانون مدافعان حقوق بشر با اعتراض آنان مواجه شد. اين اعتراض با برخورد توهين آميز برخی از نيروهای مسئول در محل همراه شد که برخورد فيزيکی هم وجود داشت.»
کانون مدافعان حقوق بشر با مشارکت خانم شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل و آقایان محمد سیف‌‌زاده، محمدعلی دادخواه، عبدالفتاح سلطانی و محمد شریف از وکیلان دادگستری فعال در پرونده‌های حقوق بشر در ایران پایه‌گذاری شده است.
فعالیت این کانون علاوه بر پیگیری موارد نقض حقوق بشر، دفاع از زندانیان سیاسی - عقیدتی و نیز حمایت از خانواده زندانیان سیاسی را نیز شامل می‌شود.
بر اساس این گزارش اقدام نیروهای امنیتی و انتظامی متشکل از مأموران پلیس امنیت و پلیس کلانتری یوسف آباد، با برخورد فیزیکی با اعضای کانون مدافعان حقوق بشر از جمله آقای اسماعیل‌زاده و خانم محمدی همراه بوده و این اقدام در زمان حضور خانم عبادی در دفتر کانون صورت گرفته است.
این گزارش همچنین حاکی است که مأموران امنیتی و انتظامی بدون ارائه کارت شناسایی اقدام به برخورد با اعضای کانون و پلمب این دفتر اقدام کرده‌اند.
پیشتر در مرداد ماه سال ۸۵، دبيرخانه کميسيون ماده ‪ ۱۰‬قانون فعاليت احزاب و جمعيت‌ها در ايران با صدور اطلاعيه‌ای اعلام کرد که فعاليت کانون مدافعان حقوق بشر غير قانونی است و اگر اعضای اين کانون به فعاليت ادامه دهند تحت پيگرد قضایی قرار خواهند گرفت
.

پنج اعدام دیگر در ایران؛ آمریکا: وضعیت وخیم تر شده


پنج اعدام دیگر در ایران؛ آمریکا: وضعیت وخیم تر شده

بنا به گزارشهای منتشرشده در رسانه های حکومتی، پنج تن دیگر در شهر قم به اتهام "قاچاق مواد مخدر و افساد فى الارض" به دار آويخته شدند.
این در حالیست که بدنبال تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت نقض وحشیانه حقوق بشر در ایران، پاركس راگنز، معاون مدیركل وزارت خارجه آمریكا در امور حقوق‌ بشر اعلام کرد متاسفانه وضعیت حقوق بشر در ایران وخیم تر شده است.
خبرگزاری فرانسه هفته گذشته در گزارشی، تعداد اعدامها در ایران طی سال جاری میلادی را دست کم 300 نفر اعلام کرده بود
.

صدور قطعنامه و اظهار نگرانی ژرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد در باره وضعیت حقوق بشر در ایران


صدور قطعنامه و اظهار نگرانی ژرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد در باره وضعیت حقوق بشر در ایران
مجمع عمومی سازمان ملل متحد بر اساس گزارش دبیر کل این سازمان قطعنامه صادر کرد. ۲۸ آذر ۱۳۸۷ - امروز مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۶۹ رای موافق و ۵۴ رای مخالف با صدور قطعنامه ای نگرانیهای عمیق خود را از نقض حقوق بشر در ایران ابراز کرد. اعضای این مجمع در کنار همه موارد نقض حقوق بشر، نسبت به موارد مستند شده شکنجه، اعدامهای وسیع و اعدام نوجوانان بدون اینکه از روند حقوقی عادلانه بهره مند شده باشند، محاکمه فعالان زن که خواستار حقوق برابر خود هستند، تبعیض علیه اقلیتها و حمله به گروههای اقلیت از جمله بهائیان در رسانه های دولتی، و نقض وسیع حقوق سیاسی در ایران عمیقا ابراز نگرانی کرد.ارون رودز؛ سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در این زمینه گفت: “اقدامات حقوق بشر در ایران ناقض کرامت انسانی است و این گونه اقدامات باعث می شود که توافق های بین المللی درمورد عزت و کرامت انسانی و شیوه های حفاظت از آن تضعیف شوند.” رودز در مورد رای مجمع عمومی سازمان ملل متحد اضافه کرد که “این رای نشان می دهد که یک توافق وسیع در سطح جهان وجود دارد در اینکه دولت ایران مردم را از حقوق بشر خودشان محروم می کند و این توافق بر این موضوع تاکید دارد که مقامات ایرانی سیاستهایی را دنبال می کنند که دولت و مردم را در بهره مندی از همکاری ها و مشارکتهای بین المللی منزوی می کند.”در این قطعنامه از حکومت ایران خواسته شده است که برای سفر و تحقیق و تفحص گزارشگاران ویژه سازمان ملل به ایران اقدام کند. همچنین مجمع عمومی از حکومت ایران خواست که به مجازاتهای خشن و غیر انسانی، اعدام در ملا عام، اعدام نوجوانان، سنگسار، تبعیض علیه زنان و اقلیتها و آزار و اذیت بهاییان پایان دهد. حکومت ایران به همکاری با کمیسیار عالی حقوق بشر سازمان ملل برای احترام به حقوق بشر و اصلاح سیستم قضایی ترغیب شده است
.

Friday, December 19, 2008

سلام به روشنايی، در کنار سرو يلدا













سلام به روشنايی، در کنار سرو يلدا
در بلندترين و تاريک ترين شب زمستانی سرزمين مان، در
کنار سروهای آراسته با نور و روشنايي، سرود خوانان و پر انرژی، به پيشواز خورشيد، آن فا تح شکوهمند تاريکی بشتابيم،

یلدای ما

هوا سرد است. برف هم کم‏کمک می‏آید و نمی‏آید. زمستان است. امشب شب اول دی ماه است و من راز فصل‏ها را نمی‏دانم... نمی‏دانم پدر با کرسی قدیمی‏مان که روی پشت‏بام مانده بود و برف و باران می‏خورد تا سال‏ها، چه کرد. فقط یادم هست چهارشنبه سوری یکی از همین سال‏های نزدیک، آتش بزرگی وسط حیاط روشن شد؛ بزرگ‏تر از همیشه. چوب زیاد بود و نمی‏توانستیم از روی آتش بپریم. آن وقت‏ها اما از روی کرسی آسان می‏پریدیم. دعوا که می‏‏شد سر مداد‏تراش شمشیرنشان، سنگر خوبی بود. بلندترین بلندی برای بازی بالابلندی بود. صدای جیرجیر پایه‏هایش که بلند شد مادر دیگر نگذاشت برویم روی گرمی‏اش بنشینیم و مشق بنویسیم. دفتر و کتابمان هر شب روی کرسی ولو بود و بزرگترها از زیر لحاف سربداران را تماشا می‏کردند؛ در سکوت. خیلی گذشته بود از آن سال‏های امیرارسلان‏خوانی دور کرسی. مال دوره ما نبود. مال دوره پدرها و پدربزرگ‏ها بود. قصه‏خوانی در شب چله، خاطره ما نیست. انار و آجیل و هندوانه چرا. می‏چیدند روی کرسی و خیره می‏شدیم به موسیقی سیاه و سفید سال‏های دور از خانه. قصه‏خوانی شب‏های یلدا خاطره ما نیست. پدر‏بزرگ که می‏آمد گاه به گاه دهانش گرم می‏شد و می‏گفت؛ ای خردمند عاقل و دانا/ قصه موش و گربه برخوانا. توی ظرف آجیل دنبال راحت‏الحلقوم می‏گشتیم و پدربزرگ در آلزایمر حافظه‏اش می‏گشت دنبال موش و گربه که صدایی در اتاق می‏پیچید... ای لشگر صاحب زمان...
حالا برگشته‏ایم به دورها. همیشه همین است. آدم میل به بازگشت دارد. حالا پدربزرگ نیست. موش و گربه هست. زیاد هم هست. هم موش زیاد است در خیابان‏ها و هم گربه. حالا پدر نیست. کرسی هم نیست. هر چند کرسی دانشگاه و (...) هست. اما آنجا قصه نمی‏خوانند. موش و گربه بازی در می‏آورند. اصلا کار همه شده موش و گربه بازی. ما اما خواسته‏ایم برگردیم. برگردیم به سال‏های داستان‏خوانی در شب دراز یلدا. کرسی مجازی‏ ما هنوز گرم است. والس نمی‏گذارد سرد شود، سرد شویم. باید قصه خواندن را از سر بگیریم. گرم می‏شویم. در این مجموعه که نامش را یلدای والس گذاشته‏ایم، داستان‏هایی گرد آورده‏ایم تا به رسم کهن پدربزرگ‏ها شب دراز یلدا را با خواندن قصه‏ کوتاه کنیم.
ممنونم از دوستان نویسنده و مترجم که با آثارشان یلدای والس را گرم کرده‏اند.
...و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید.

Thursday, December 18, 2008

بدون شرح

اتوبوس درایران

عکس از سایت هادی خرسندی

Tuesday, December 16, 2008

دروغ گویی ملی: «مینیاتور» خودرو صددرصد ایرانی


دروغ گویی ملی: «مینیاتور» خودرو صددرصد ایرانی

خبرنامه امیرکبیر: دروغ گویی های دولت و حامیانش این بار در خبر تولید خودرو صددرصد ایرانی آشکار شده است.

خودرو “مینیاتور” که هفته گذشته به عنوان یک خودرو ملی کاملا ایرانی معرفی شد، خودرویی است که بخش های بسیاری از آن ساخته کشورهای خارجی است. بنابر گزارش ها طراحی بدنه این خودرو توسط شرکت های ایتالیایی و تولید موتور آن نیز به یک شرکت آلمانی سفارش داده شده است. به گزارش روزنامه اعتماد، موتور این خودرو در واقع همان موتور پراید است که آلمانی ها حجم آن را افزایش داده اند تا به قدرتش افزوده شود.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر دولت با همکاری صدا و سیما طی روزهای متوالی به دروغ پردازی در ملی بودن این خودرو کرده و آن را حاصل زحمات دولت نهم دانسته است. اما جدا از اعتراضاتی که به این تبلیغات دروغین انجام شده است، بسیاری نیز معرفی پیش از موعد این خودرو را بی ارتباط با احتمال حضور مهرداد بذرپاش در وزارت کشور نمی دانند. بخشی از این اقدام سیاسی هم از این لحاظ انجام شده است که ادعا شود تحریم های گسترده ایران، تاثیری بر صنعت خودرو سازی نداشته است در حالیکه بنابر نظر کارشناسان و مهندسان فعال در زمینه صنعت خودرو، تحریم های ایران مشکلات بسیاری را برای صنعت خودرو سازی به وجود آورده است.

به اعتقاد کارشناسان به دلیل شرایط اقتصادی، توانایی علمی و جغرافیایی کشور، تولید کامل خودرو در ایران هیچ گاه قابلیت تبدیل شدن به یک صنعت در آمدزا ندارد بلکه طی سالهای گذشته ایران نیز می توانست همچون کشورهایی مثل مالزی با سرمایه گذاری در بخش تولید قطعات خودرو از این صنعت به عنوان یک صنعت درآمدزا برای کشور استفاده کند. اما طی سالهای گذشته بیش از آنکه به واردات صنعت خودورسازی به ایران از منظر اقتصادی نگاه شود، از منظر سیاسی و باج دادن به کشورهای قدرتمند نگاه شده است.

محمد رضا عاطفی یکی از کارشناسان خودرو نیز در زمینه اعلام خبر تولید خودرو “مینیاتور” گفته است اینکه سایپا تاکید دارد طراحی و تمام مراحل تولید این خودرو در ایران و توسط مهندسین داخلی صورت گرفته، نقطه ضعفی بزرگ است و ارزش بیان کردن و افتخار ندارد. فریب بوده است و در اصل یا وام گرفته از دیگران بوده یا جایی درون خود ایرادهایی داشته که در پشت ظواهر پنهان مانده است. داریوش قنبری نماینده ایلام د رمجلس در این زمینه گفته است: بعید است که مینیاتور خودرویی کاملا ملی باشد چون تا جایی که من اطلاع دارم در تولید خودروی ملی با وجود همه تبلیغی که در این باره انجام شده است مشکل داریم.

در ادامه گزارش روزنامه اعتماد و سایت خبری ایران را در این زمینه می توانید بخوانید.
ادامه مطلب
دروغ گویی ملی: «مینیاتور» خودرو صددرصد ایرانی

شلاق پاسداران بر بدن یک فعال کرد در هوای سرد


شلاق پاسداران بر بدن یک فعال کرد در هوای سرد

یک فعال کرد در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران مریوان تحت شکنجه‌ قرار دارد
دانشجویان مدافع حقوق بشر کردستان: یک فعال کرد که‌ حدود 20 روز پیش دستگیر شده‌ است در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران مریوان تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار دارد.
نیروهای امنیتی وابسته‌ به‌ سپاه پاسداران ساعت 3 نصف شب به‌ منزل یک فعال کرد به‌ نام “رفیق ذوالقدر” فرزند صادق و ساکن سرو آباد مریوان یورش برده‌ و پس از تفتیش منزل ، وی را همراه با خود برده‌ و سپس به‌ بازداشت گاه اطلاعات سپاه مریوان انتقال دادند.
در گفت و گوی دانشجویان مدافع حقوق بشر کردستان با یکی از اعضای خانواده‌ نامبرده،‌ ایشان اعلام داشتند که‌‌ چند روز پیش توانسته‌اند مدت 5 دقیقه‌ با وی ملاقات حضوری داشته‌ باشند،اما با بدن به‌ شدت شکنجه‌ شده‌ی رفیق ذوالقدر مواجه‌ گردیده‌اند.
بنا به‌ اعلام این عضو خانواده‌ ، نامبرده‌ اظهار داشته‌ که‌ مکررا در هوای سرد و بدون لباس آب بر بدن او ریخته‌ و سپس توام با توهین و تحقیر لفظی شلاق زده‌ می شود
.

Saturday, December 13, 2008

حکایت دل


حکایت دل

زهره محسنی پور
«دل» را حکایتی است غریب و«دلشدگان» را حکایتی غریب تر.
حکایت «دل» را، بر کس نتوان عرضه کرد مگر برآنکه، وی نیزاز «دلشدگان» باشد. مرا سری است سرگشته و جانی به آتش برافروخته.
روزی «دل» را گفتم :
«ای دل ! ترا چه حکایتی است که آرام و قرارت نباشد، از چه رو، چنین به فغان وغوغایی؟ آیا ترا دردیست؟ بازگو! که هر درد را درمانی است. آن سوز سینه را چه موجب است وین ناله و فریاد را چه سبب؟»
دل گفت : مرا«دلی» است، «دلشده».
گفتم: این نه عجب است؛ آن ساعت که دل آفریده شد، دلشدگی نیز به همراه اش زاده شد. از اول و ازل، دل و دلشدگی یار و همراه بودند و تا به ابد نیز چنین خواهد بود.
دل گفت : من نیز این می دانم. کیست که حکایتهای «دل و دلشدگی» را نشنیده باشد. اما در کار«دل» ، مرا حکم دیگری باشد.
گفتم : آن حکم چه باشد؟
دل گفت : چگونه از آن گویم چون «دل» خود نمی داند که آن چیست یا کیست ! همین بس که می داند گمشده ای دارد. روز را در آتش هجرانش می سوزد و شب را در خیال وصالش می گرید. به نامها او را جسته است و به نشانی ها پرسیده ، لیک تا به امروز او را نیافته است. همین بس، که دل می داند مبتلا است به ابتلاء عشق.
گفتم : باید چاره ای کرد؛ شاید که مصلحت آن باشد که این حکایت به نزد عقل بریم و از او چاره جوییم.
دل گفت: حاشا و کلا ! که عقل را به این وادی راهی نیست.
گفتم : پس چاره چیست؟
دل گفت : آن به که راه « دل » ، برگزینیم.
گفتم : کدامین راه ؟
دل گفت: جستن و نیافتن؛ و این مرتبتی از مراتب عشق است؛ و عشق آن عشاق را که عزیز دارد، این مرتبت دهد؛ چنانکه آنان همیشه عاشق بمانند براین عشق و بمیرند نیز بر همین عشق
.

Thursday, December 11, 2008

هشتاد و سومین سالگرد تولد «احمد شاملو

اگر امروز اینجا بودی هشتادوسومین تولدت را در کنار آیدا و آینه ات جشن میگرفتیم

هنوز هم پریای خسته کوچک مان میگریند

و هنوز هم دهان هایمان را می بویند مبا دا گفته باشیم دوستت داریم

Tuesday, December 09, 2008

روز جهانی حقوق بشر را گرامی ميداريم

روز جهانی حقوق بشر را گرامی ميداريم

زهره شجاعی
شصتمین سالگرد روز جهانی حقوق بشر، روز دهم دسامبر، را در شرايطی گرامی می داريم که در نگاهی کلی به جهان، رعایت حقوق بشر روند بهبود يابنده ای يافته، در بسیاری از کشورهای جهان حقوق بشر نهادینه شده، و رعایت این حقوق در این کشورها در جايگاه بخشی از فرهنگ مردم قرار گرفته است. در جهان ما ديگر هيچ نيرویی را نمی توان يافت که بتواند بدون رسوایی به انکار رسمی حقوق بشر بپردازد. اينکه حرمت و شان انسانی خدشه ناپذير است؛ اينکه همه انسان ها صرفنظر از نژاد، عقيده، مذهب، جنس، تعلق قومی و موقعيت اجتماعی، بايد از حقوق برابر برخوردار باشند؛ اينکه همه انسان ها بايد از آزادی بيان و نشر عقايد و آفرينش هنری برخوردار باشند و در مقابل تعرضات حکومت و شکنجه و رفتار غير انسانی مصون باشند، در بخش اعظم جهان حداقل رسما پذيرفته شده است. منشور جهانی حقوق بشر اينک به ميثاق مشترک و مبنای تنظيم مناسبات در جوامع بشری و در جايگاه غير قابل حدف در مناسبات بين المللی قرار گرفته است. ديگر نقض حقوق بشر در هر کشور امری داخلی تلقی نمی شود. هر روز بيش از پيش جامعه جهانی بشری بمثابه يک پيکر، مسئول وضعيت حقوق بشر در هر کشور شناخته می شود. خواست اجرای منشور جهانی حقوق بشر و ملحقات آن پايه ای از استراتژی سياسی نيروهای مدافع دموکراسی در کشورهای مختلف و نيز طرفدار استقرار مناسبات عادلانه در عرصه بين المللی و در راه استقرار "جهانی ديگر" و انسانی را تشکيل می دهد. اما اوضاع در ايران متاسفانه به گونه ای ديگر است. کشور ما جزو معدود کشورهایی است که رسما قوانين و نظام سياسی و حقوقی آن، چنين حقوقی را برای انسان ها منکر می شود. وضعیت نقض حقوق بشر، شدت و حدت بیشتری یافته است. حقوق گروه های مختلف اجتماعی: زنان و جوانان ایرانی، و کارگران و حقوق بگیران و دگر انديشان و صاحبان مذاهب و تعلق قومی و ملی ديگر، زندانیان سياسی و حقوق احاد ملت ایران، به طرز خشنی ضایع میشود. ایران تحت حکومت فقها عنوان زندان روزنامه نگاران را دریافت کرده است، روزنامه نگارانی که بخواهند مسئولانه سهم خبر رسانی خود را ادا کنند، با شکایت مدعی العموم و یا شاکیان حرفه ای روبرو شده و راهشان جز به زندان ختم نخواهد شد. نویسندگان ما در نشر نظرات خود آزادی ندارند و در صورت اصرار بر نگارش اثار خلق شده خود، یا باید در انتظار پرداخت بهایی سنگين چون زندان و شکنجه باشند و یا اینکه از انتشار نظرات خود صرف نظر کنند. کانون نویسندگان حتی هنوز موفق نشده است که مجوز یک نشست قانونی برای انتخاب نمایندگان خود را کسب کند. وکلای ما در صورتیکه بخواهند وکالت پرونده ای سیاسی و یا پرونده هایی که طرف مقابل دعوی از مسئولین حاکم هستند را در دست گيرند، باید مجازات هایی چون زندان و شکنجه را به جان بخرند. به این ترتیب همه شهروندان ایران که حقوق انها توسط افراد و ابسته به حکومت ضایع میشود، عملا از حق داشتن وکیل محروم میمانند. کارگرانی که علی رغم کار روزانه خود از دریافت حقوق ماهانه خود در ماه های متوالی محرومند، با توجه به اینکه درصد بالایی از صاحبان و مدیران این کارخانه ها یا نهادهای حکومتی و یا وابستگان حکومتی هستند، مورد حمایت هیچ مرجع قانونی قرار نمی گیرند و شکایاتشان بی ثمر می ماند. در مورد زنان شرایط بسیار منفی تر است. در شرايط وجود يک حاکميت ايدئولوژيک و تئوکراتيک که نقض حقوق زنان در جامعه مردسالار ما را به سطح قوانين رسانده، پس از انتخابات و پس از افزايش قدرت بنياد گرايان تضییق حقوق زنان تشديد شده است.در بسياری عرصه های ديگر نيز وضعيت به همين منوال است. با تمام این شرایط منفی، و تمامی تلاش های سرکوبگرانه جمهوری اسلامی برای محدود کردن ازادیها، و سرکوب جنبش ازادیخواهانه و عدالت طلبانه و ترقی خواهانه مردم ایران، اما روحیه عمومی مقاومت در مقابل این فشارها افزایش یافته است حرکات اعتراضی و مطالباتی و برای کسب حقوق پايمال شده بويژه در عرصه کارگری، دانشجوئی و زنان افزايش چشمگير داشته و تلاشهای پیگیر فعالین حقوق بشر چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، موثر واقع شده است. در روز جهانی حقوق بشر، ياد همه قربانيان نقض حقوق بشر در ايران را گرامی می داريم و از شهامت و پايداری کسانی که علی رغم پرداخت بهائی سنگين و تحمل فشار، زندان و شکنجه، سکوت نکرده و بر باورها و تلاشهای خويش پای فشرده اند، قدردانی می کنيم. با اين اميد که اين روز، روز جهانی حقوق بشر، روز ١٠ دسامبر، بتواند در ایران جایگاه یک روز ملی را پیدا کند
.

جلسه نقد دولت نهم در دانشگاه شیراز

Monday, December 08, 2008

سخنرانی پرستو فروهر سهراب مختاری سیما صاحبی همسر زنده یاد محمد جعفر پوینده

زنان زحمت می کشند ،مردان پول پس انداز می کنند


زنان زحمت می کشند ،مردان پول پس انداز می کنند

ترجمه ی کانون زنان ایرانی : هانا وامیتا کشاورز زن کنیایی با دست های بزرگ و زمخت خود محل پول هایش را که از شوهرش پنهان کرده نشان می دهد . پول هایی که باید برای خرید بذر ،تهیه غذا برای خانواده و پرداخت هزینه تحصیل چهار فرزند و دو نوه اش ، صرف شود . او تلاش می کند که این پول را در قفسه های اشپزخانه و هر جای دیگری مخفی کند . اما بهترین و مطمئن ترین روش مخفی کردن آن زیر لباس هایش است .
" این کار را برای این می کنم چون ممکن است شوهرم بو ببرد که پول در کجا مخفی شده است ." این را وامیتا می گوید . او 63 سال سن دارد و مراقبت از حیوانات و انجام کار زراعت در مزرعه کوچکشان را در شیب های کوهستانی مرکز کنیا برای تمام عهمر خود بر عهده داشته است . او می گوید ": شوهران ما طرز تلقی شان از زنانشان این است که ما برده های انها هستیم ."
وقتی " وامیتا" هر روز شیر را به کارخانه شیر می برد کارمند شرکت شیر آن را به حساب شوهرش می نویسد و پول را به او نمی دهد ، وقتی او محصول قهوه درختان زمین کوپکش را به تعاونی محل می فروشد ، به او فقط مبلغ کمی داده می شود و دوباره تمام پول به حساب شوهرش واریز می شود . انها برای افزایش حساب بانکی شوهرانشان مثل یک برده کار می کنند .
در اثنای کمبود شدید مواد غذایی که به خاطر شورش های گسترده از سنگال تا سومالی ادامه داشت ، متخصصان و تحلیل گران در تلاش هستند تا مشکلات مربوط به بازدهی اندک کشتزارها و مزارع آفریقا را پیدا کنند .آنها دریافتند که مشکل پول بسیار کم زنانی مثل "وامیتا " می تواند عامل اصلی مشکل گسترده مواد غذایی جهان باشد : فغرهنگی که در آن مرد صاحب دارایی ها است و کنترل سرمایه گذاری را دراختیار دارد ، دولت برنامه های اموزشی خود را برای مردان و بر اساس خواست مردان انجام میدهد و حتی کمک های بین المللی به نیروهای کار کشاورزان به مردان تعلق می گیرد . مردانی که کمترین کاری در مزارع و کشتزارها انجام نمی دهند .
"روث انیانگ " مدیر ارشد و موسس بنیاد برنامه توسعه روستایی کنیا می گوید :" زنان کنیا کسانی هستند که عمده غذای کشور را تهیه می کنند . اما آنها به خوبی این کار را انجام نمی دهند . بر ای اینکه انها از کمترین حمایت مناسب و شایسته برخوردار نیستند . چالش اصلی در کنیا این است . بر اساس فرهنگ اجتماعی و سنت های به شدت رسوخ کرده در اجتماع ، زنان صاحب زمین نیستند و به مردانشان وابسته اند . در حالیکه آنها بیشترین کار را در این زمین های کشاورزی انجامی دهند ."
بر اساس براورد های اداره غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد بیش از 80 درصد مواد غذایی کنیا را زنان تولید می کنند .در حالیکه بر اساس سنت ها زمین و فواید آن به مردان تعلق دارد . بانک ها وام های کم بهره کشاورزی خود را به مردان می دهند و زنان به دلیل این که فاقد اسناد مالکیت زمین هستند از این امکان بی بهره اند . دولت هم آموزش های مربوط به افزایش تولید را به مردان ارائه می دهد . مردانی که کمترین کار را در زمین های کشاورزی انجام میدهند . خرید و یا در اختیار گرفتن ابزار و ادوات کشاورزی برای زنان هم معمولا بسیار پر هزینه و زمانبر است و از این باین انها نمی توانند در مزاذع خود از این ابزارها استفاده کنند .
" اونیانگ" می گوید: اگر شما 20 شیلینگ به یک زن بدهید در پایان روز شما خواهید دید که با این 20 شیلینگ چه کارها کرده است . اما اگر همین پول را به مرد کنیایی بدهید و با او به خانه اش بروید به گونه ای رفتار می کند که گویا هرگز شما را ندیده است .
پروفسور ماما از بنیاد " اونیانگ" می داند که در میان کشاورزان استان غربی کنیا و در زمانی که هنوز یکی از مستعمرات انگلستان محسوب می شد فقر در حال رشد بود . اما زندگی نسبت به حالا خیلی بد نبود . تپه های سرسبز به سمت ساحل دریاچه بزرگ ویکتوریا کشیده شده اند و در میان این سرزمین پربار ترین زمین های کشاورزی شرق افریقا قرار دارد . در دهه 80 میلادی بنیاد "اونینگ" ئتوانست که از یک فرصت مطالعاتی در زمینه تغذیه و علوم غذای در آمریکا استفاده کند و این شانس به " ماما " داده شد . وقتی در ابتدای دهه 90 به کنیا بازگشت او به شدت شوکه شد . جمعیت به صورت انفجاری افزایش یافته بود فقر و سوء تغذیه فراگیر شده بود . ایدز در حال کشتن تعداد زیادی از مردم در هر نقطه از کنیا بود .
"ماما " با ناراحتی می گوی:"د در اینجا زنان و بچه ها کشت و زرع می کنند و زحمت می کشند و در نهایت این مردان هستند که پول را پس انداز می کنند . "
هم اکنون بنیاد آنها در حال آموزش مبازره با ایدز آموزش سلامت و بهداشت به کارگران است و به زودی مرکزی را برای توسعه مراقبت و آموزش کودکان راه اندازی خواهد کرد. در حقیت انها روی کشاورزی کار می کنند .
"اونیانگ" معتقد است ":اگر یک مادر باید از فرزند بیمارش پرستاری کند ، او هرگز نمی تواند یک کارگر خوب در مزرعه خودش یاشد ."
هم اکنون صدها زن با پیوستن به این بنیاد برای گروهای خودشان اساسنامه می نویسند ، رهبران محلی و شوراهای محلی را انتخاب می کنند و مهمتر از همه بانکی را تاسیس کرده اند که هر ماه هر کدام از اعضا 50 سنت در آن پس انداز می کند .
" ما اکنون با پولی که در جیب های خودمان داریم می خوابیم " این را "سلفا سناح " 50 ساله که یکی از زنان وابسته به گروه است می گوید " با 300 دلاری که آنها از طریق این برنامه به دست آوردند توانستند یک مزرعه با تعدادی گاو تهیه کنند که گروه هایی ازفقیرترین افراد را در خود جای می داد . در سال 2005 آنها با قرض گرفتن 900 دلار توانستند یک محل برای نگهداری محصولات زراعی خو بسازند و آنها را در زمانی که قیمت بالا است بفروشند . سه سال بعد این گروه تمان قرض

تجمع دانشجویان به مناسبت روز دانشجو

شانزده آذر روز دانشجوهمواره زنده است







تجمع بزرگ «دانشگاه فریاد آزادی» با حضور بیش از سه هزار دانشجو برگزار شد


تجمع بزرگ «دانشگاه فریاد آزادی» با حضور بیش از سه هزار دانشجو برگزار شد

خبرنامه امیرکبیر: تجمع بزرگ دانشجویی «دانشگاه فریاد آزادی» امروز، یکشنبه، به میزبانی دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه تهران برگزار شد. در این تجمع که با استقبال گسترده گروه های مختلف دانشجویی همراه بود بیش از ۳۰۰۰ نفر شرکت داشتند. دفتر تحکیم وحدت در خصوص تجمع خود در نامه ای به وزارت علوم و دانشگاه تهران از مسئولین این دو نهاد خواسته بود با دانشجویان در برگزاری این برنامه همکاری کنند. وزارت علوم و دانشگاه تهران موضعی مبنی بر مخالفت با تجمع اتخاذ نکرده بودند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر حرکت دانشجویان ابتدا از مقابل دانشکده حقوق و علوم سیاسی آغاز شد. دانشجویان با راهپیمایی در صحن دانشگاه و خواندن سرود یار دبستانی به مقابل دانشکده فنی رسیدند. پس از ملحق شدن دانشجویان دیگر به تجمع، اعلام شد تعداد زیادی از دانشجویان پشت درها مانده اند و انتظامات و حراست دانشگاه اجازه ورود به آن ها نداده است. بنا بر این دانشجویان برای وارد کردن دانشجویانی که در خیابان مانده بودند به سمت در خیابان ۱۶ آذر حرکت کردند.

دانشجویان در حین حرکت سرود یار دبستانی و ای ایران را می خواندند. انتظامات دانشگاه حتی پس از رسیدن دانشجویان به پشت در، قفل در را باز نکرد. از این رو فشار جمعیت از داخل و خارج دانشگاه باعث شکسته شدن در و ورود دانشجویان پشت درها به داخل دانشگاه شد. دانشجویان شعار می دادند «دانشجوی آزاده حمایتت می کنیم»، «پلیس به این بی غیرتی هرگز ندیده ملتی»، «نیروی انتظامی خجالت خجالت» و… در این لحظه تعداد معدودی از شرکت کنندگان در تجمع قصد داشتند با تحریک جمعیت وارد خیابان ۱۶ آذر شوند اما اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت مقابل در ایستادند و اجازه خروج به دانشجویان ندادند.

دانشجویان سپس برای برگزاری تجمع بار دیگر به مقابل دانشکده فنی حرکت کردند. مقابل دانشکده فنی اعلام شد چند نفر از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر توسط حراست دانشگاه تهران بازداشت و در کیوسک نگهبانی نگه داشته شده اند، یک نفر دیگر نیز در درگیری با نیروهای حراست به شدت زخمی شده بود که به علت خونریزی شدید بلافاصله به درمانگاه منتقل شد. جمعیت بار دیگر به طرف در شمالی دانشگاه، در پزشکی، حرکت کرد. اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت با یکی از مسئولین حراست دانشگاه که این دانشجویان را بازداشت کرده بود مذاکره کردند. آن ها به این مسئول اعلام کردند کلیه عواقب تجمع به عهده آن هاست و از او خواستند اجازه دهد اجازه دهد این سه دانشجو به داخل دانشگاه بیایند و در تجمع شرکت کنند
.

زیر پای تئاتر شهر را می خواهند خالی کنند

زیر پای تئاتر شهر را می خواهند خالی کنند
سال ستیز با تئاتر و تقویت تعزیه و بنای صدها و بلکه هزاران مسجد خالی از مردم، سرانجام رسیده اند به محاصره تئاتر شهر. بهانه این محاصره بنای یک ایستگاه جدید مترو تهران است.



Friday, December 05, 2008

شعر طنز نیما دهقانی

تقديم به دانشجويان آزاده‏اي که در برابر دانشگاه تهران، دست در دست يکديگر ترانه آزادي می خوانند


تقديم به دانشجويان آزاده‏ای که در برابر دانشگاه ، دست در دست يکديگر ترانه آزادی می خوانند
پاييز 1332، شبهاي سکوت و سياهي و خفقان. از آن شبهايي که صداي آواز مرغي هم به گوش نمي‏رسد(رجوع کنيد به پاورقي) کفتارها، در خيابانهاي شهر پرسه مي‏زنند و کرکسها بر بام منازل نشسته‏اند. قرار است که صبحدم، بر سينه‏هاي پليد گرگي گرسنه، بالهاي خونين کبوتر را بياويزند! سيب زميني‏ها به خواب هميشگي خود فرو رفته‏اند، بيدارهايشان نيز، در کوچه‏هاي لاله زار، به هنرنمايي مشغولند!... در اين ميان، تنها سه تن- آذر شريعت رضوي، مصطفي بزرگنيا و احمد قندچي- آن سکوت را شکستند و با خون خود، هم گرگها را رسوا کردند و هم سيب زميني‏ها را!... سالها بعد دکتر شريعتي درباره آن ماجرا چنين نوشت: «اگر اجباري که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش مي‏زدم. همانجايي که بيست و دو سال پيش، «آذر»مان در آتش بيداد سوخت. او را در پيش پاي نيکسون قرباني کردند!... اين سه يار دبستاني که هنوز مدرسه را ترک نگفته‏اند، هنوز از تحصيلشان فراغت نيافته‏اند، نخواستند- همچون ديگران- کوپن ناني بگيرند و از پشت ميز دانشگاه به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خويش فرو برند. از آن سال، چندين دوره آمدند و رفتند، اما اين سه تن ماندند تا هر که را آيد بياموزند و هر که را مي‏رود سفارش کنند. آنها هرگز نمي‏روند هميشه خواهند ماند، آنها شهيدند. اين سه قطره خون که بر چهره دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است.» از آن به بعد هزاران نفر آمدند و رفتند. خيلي‏هايشان هرگز ديوارهاي دانشگاه را نديدند. خيلي‏هايشان هم هرگز صداي مظلوميت آن سه تن را نشنيدند. من نمي گويم که خونهاي آن سه شهيد عزيز و راهشان فراموش شد، اما مي گويم سيب زميني ها همچنان نفس مي‏کشند و گرگها نيز خونخواه آن شهيدان شده‏اند! پس عجيب نيست که پوران شريعت رضوي (خواهر آذر شريعت رضوي و همسر شريعتي) مي‏گويد:«چرا نبايد در حال حاضر، دانشجويان ما اطلاع دقيقي از 16 آذر سال 1332 داشته باشند؟