Thursday, April 29, 2010

گزارشگران حقوق بشر در دادسرای اوین و دادگاه انقلاب


گزارشگران حقوق بشر در دادسرای اوین و دادگاه انقلاب
برگرفته از سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر

در چند روز گذشته چندتن از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر با حضور در دادسرای مستقر در زندان اوین و دادگاه انقلاب تفهیم اتهام شده و آخرین دفاعیات از آنان اخذ گردید.

سعید جلالی‌فر که پیش از این بیش از ۱۰۰ روز را در زندان اوین سپری کرده بود با اتهام «تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی» روبرو شد. جلالی‌فر تمامی اتهامات وارده را رد کرده است.

پیش‌تر، شیوا نظرآهاری، کوهیار گودرزی و سعید حائری نیز با اتهاماتی مشابه روبرو شده بودند.

همچنین روز گذشته سعید کلانکی و علی کلایی، دو عضو دیگر کمیته نیز جهت بررسی پرونده در دادسرای اوین و دادگاه انقلاب حاضر شدند.

همچنین، رسیدگی به پرونده سعید کلانکی دیگر عضو کمیته نیز با حضور وی در دادسرای اوین انجام شد. به گفته کلانکی اتهامات تفهیم‌شده به او «تبلیغ علیه نظام به نفع گروه‌های معاند» و «توهین به رهبری» است.

کلایی، دو پرونده در دو شعبه ۳ و ۴ بازپرسی امنیت داشته که پس از مراجعه وی به دادگاه انقلاب اعلام شده دو پرونده او در شعبه ۳ تجمیع شده است. ظاهرا اتهامات منتسب به علی کلایی «ارتباط و همکاری با منافقین» و «نشر بیانیه اختلاف‌ برانگیز میان ارتش و سپاه» است اما ادامه تحقیقات در مورد پرونده وی به جلسه بعد موکول شده است.

حکم ممنوعیت خروج از کشور اعضای کمیته از جمله سعید کلانکی و سعید جلالی‌فر به آنان ابلاغ شد.

در حال حاضر شیوا نظرآهاری، کوهیار گودرزی و نوید خانجانی سه عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر در بازداشت به سر می‌برند. در سال گذشته ۹ نفر از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر در تاریخ‌های مختلف بازداشت شدند که اکنون سه تن از آنان در زندان اوین به سر می‌برند.

Tuesday, April 27, 2010

سخنرانی و پرسش و پاسخ


اول ماه مه روز جهانی کارگر گرامی باد

سخنرانی و پرسش و پاسخ
جنبش آزادیخواهانه مردم ایران
و
نقش طبقات اجتماعی درگذار به دموکراسی
محمد ابراهیم محمودی
جامعه شناس و پژوهشگر: تاریخ و توسعه بین المللی

Wir verehren den ersten Mai, den Arbeitertag
Einladung zum Vortrag:
„Die Demokratiebewegung im Iran und die Rolle der sozialen Klassen
für den Übergang zur Demokratie“
von
Mohamad Ebrahim Mahmoodi
(Forscher und Soziologe)

زمان: جمعه 30.04.2010 از ساعت 19:00 تا 22:00
Freitag, 30.04.2010, 19:00 - 22:00 Uhr
مکان: Brienner Str. 39, 80333 München
(KKV HANSA e.V. München)

برگزار کننده:
کانون ایرانیان آزادیخواه مونیخ

یک بانوی ایرانی - هلندی تحت شکنجه در بند 209 اوین

یک بانوی ایرانی - هلندی تحت شکنجه در بند 209 اوین


بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" یکی از زنان دستگیرشده در روز عاشورا از زمان دستگیری تا به حال دربند مخوف 209 زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برد. خانم زهرا بهرامی مقیم کشور هلند می باشد و دارای ملیت ایرانی- هلندی است. او برای دیدن فرزندش به ایران سفر کرده بود.

زندانی سیاسی زهرا بهرامی 45 ساله از دستگیر شدگان روز عاشورا از زمان دستگیری تا به حال در بند مخوف 209 زندان اوین بسر می برد. او در سلولی همراه با 2 نفر دیگر زندانی است و از زمان دستگیر تا به حال از داشتن ملاقات حضوری با خانواده اش محروم بوده است. خانم بهرامی در اثر شکنجه های شدید روحی و جسمی دچار افسردگی شده است .
خانواده بهرامی در چند ماه اول بازداشت از وضعیت و شرایط عزیزشان بی خبر بودند و تاکنون از داشتن ملاقات حضوری محروم هستند.آنها در طی این مدت تحت فشارهای روحی و تهدیدات بازجویان قرار دارند که از انتشار وضعیت وشرایط خانم بهرامی خوداری کنند و گرنه آنها هم دچار مشکل خواهند شد.
خانم بهرامی در جریان اعتراضات گسترده روز عاشورا با یورش مامورین سرکوبگر دستگیر و به بند 209 زندان اوین منتقل شد سپس او را به سلولهای انفرادی بند سپاه در زندان گوهردشت کرج انتقال دادند.در آنجا او تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی و توهینهای اخلاقی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت تا او را به مصاحبه تلویزیونی وادار کنند. خانم بهرامی دوباره بعد از چند هفته به بند 209 زندان اوین منتقل شد و بیش از 3 ماه در سلولهای انفرادی بسر برد. او بصورت مستمر تحت بازجوئیهای طولانی و شبانه بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت. بازجویان او را به زیر زمین بند 209 می بردند و در آنجا وی را تحت شکنجه های جسمی و روحی و توهینهای اخلاقی قرار می دادند در اکثر بازجوئیها 3 نفر از بازجویان وزارت اطلاعات حضور داشتند.خانم بهرامی چندین بار وادار به مصاحبه تلویزیونی گردید .بازجویان وزارت اطلاعات برای رسیدن به اهداف غیر انسانی خود دوشیوه جنایتکارانه را بکار می بردند :یک قرار دادن زندانی سیاسی تحت شکنجه های شدید روحی و جسمی و از طرفی دیگر با بکار بردن وعده های دروغین که در صورت همکاری با آنها و انجام مصاحبه تلویزیونی و تکرار گفته های آنها در مصاحبه های تلویزیونی او را آزاد خواهند کرد.
اما بازجویان بعد از گرفتن اعترافات تلویزیونی و تعهد کتبی همکاری با آنها اقدام به پخش مصاحبه های تلویزیونی وی نمودند و اعترافات تلویزیونی را بعنوان اتهام علیه او بکار بردند. ازجمله اتهامات او؛محاربه،اقدام علیه امنیت ،عضویت در انجمن پادشاهی و اتهامات متعدد دیگری می باشد.
خانم زهرا بهرامی مقیم کشورهلند می باشد و دارای ملیت ایرانی- هلندی هستند او برای دیدن فرزندش به ایران سفر کرده بود.
اسامی مستعار تعدادی از بازجویان وزارت اطلاعات در بند 209 زندان اوین که در شکنجه های قرون وسطائی و غیر انسانی علیه زندانیان سیاسی مشغول هستند عبارتند از ؛ علوی( او از درنده خو ترین و وحشترین بازجویان و زارت اطلاعات در زندان اوین است این جنایتکار علیه بشریت علاوه به شکنجه های جسمی و روحی با وقاحت و بیشرمی از قربانیان خود می خواهد که با او در جرم و جنایت و جاسوسی همکای کنند در غیر اینصورت احکام ستکینی را علیه آنها بکار خواهد برد. او همچنین به کسانی که با وثیقه های سنگین آزاد شده اند دائم تماس تلفنی برقرار می کند و آنها را با تهدید به مرکز شکنجه وزارت اطلاعات تحت عنوان ستاد پیگیری احضار می کند این احضارها بصورت تلفنی صورت می گیرد . اقدامات او در روزهای اخیر علیه دستگیرشدگان شدت یافته است با این عمل ضدبشری خود سعی در ایجاد فشارهای روحی علیه خانواده و زندانی سیاسی است). یاسر،سعید شیخان،محمدی،سید و احدی می باشند.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،وادرار کردن زندانیان سیاسی به اعترافات تلویزیونی تحت شکنجه های قرون وسطائی و بکار بردن آن علیه قربانی تحت عنوان اتهام بعنوان یک عمل جنایتکارانه و غیر انسانی محکوم میکند و از کمیسر عالی حقوق بشر ،گزارشگر ویژه زنان و دستگیریهای خودسرانه سازمان ملل خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت است.

7 اردیبهشت 1389 برابر با 26 آپریل 2010
گزارش فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
گزارشگر ویژه زنان و دستگیریهای خودسرانه سازمان ملل متحد
وزارت امور خارجه هلند

پستان- لرزه" 185 هزار زن در واکنش به رابطه زنا و زلزله


جنبش اعتراضی جهانی علیه خرافات رژیم ارتجاعی حاکم برایران

پستان- لرزه" 185 هزار زن در واکنش به رابطه زنا و زلزله


شهرزادنیوز: پس لرزه‌های سخنان صدیقی، امام جمعه موقت تهران، که مدعی شده بود بی حجابی باعث زنا و زنا باعث زلزله می‌شود، همچنان ادامه دارد و موجب آن شده است که 185 هزار زن آمادگی خود را برای نمایش پستان- لرزه در پورتال اجتماعی فیس بوک اعلام کنند.

به گزارش روزنامه آلمانی "زود دویچه تسایتونگ"، دختر دانشجوی 22 ساله‌ای در آمریکا به نام جین مک کریت، با شنیدن سخنان امام جمعه، طی فراخوانی در فیس بوک از زنان خواسته است که در آکسیونی به نام "پستان لرزه" Boobquake شرکت کنند. تاکنون بیش از 185 هزارنفر، اکثرا ً زنان، به این فراخوان پاسخ مثبت داده‌اند.

این دختر 22 ساله که خود را آتئیست می داند، از استقبال داوطلبان غافلگیر شده و می‌گوید اگر می خواستم به بحثی جدی علیه سخنان صدیقی بپردازم، شاید این واکنش فوق العاده به فراخوان خود را دریافت نمی‌کردم.

دختر دانشجوی آمریکایی در این میان تی- شرتی هم با شعار" کی میگه علم کسالت آوره"، تولید کرده که درآمد آن به صرف امور خیریه خواهد رسید.

در این میان، زنان در سایت‌های فیس بوک و تویتر خود را با دکولته نشان می‌دهند و در تویتر، در هر دقیقه، صدها خبر با واژه " پستان لرزه" منتشر می‌شود.

Thursday, April 22, 2010

Friday, April 16, 2010

جایزه «آزادی بیان» گزارشگران بدون مرز به ژیلا بنی‌یعقوب تعلق گرفت


جایزه «آزادی بیان» گزارشگران بدون مرز به ژیلا بنی‌یعقوب تعلق گرفت

۱۳۸۹/۰۱/۲۷
ژیلا بنی‌یعقوب، روزنامه‌نگار، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق زنان، جایزه سازمان گزارشگران بدون مرز سال ۲۰۱۰ با عنوان جایزه «آزادی بیان» را برای وبلاگ خود با عنوان «ما روزنامه‌نگاریم» از آن خود کرد.

مراسم اهدای این جایزه به «بهترین وبلاگ‌ها» در ماه ژوئن سال جاری در چارچوب «تریبون رسانه‌های جهانی» دویچه‌وله در شهر بن آلمان برگزار خواهد شد.

سازمان گزارشگران بدون مرز در بیانیه خود به مناسبت اهدای این جایزه می‌گوید: «ژیلا در خط مقدم تلاش برای آزادی بیان در کشور خود ایستاده است. او و خانواده‌اش تاکنون بهای سنگینی برای تعهدات او پرداخته‌اند.»

به دنبال اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران که اعتراض گسترده مردم را به دنبال داشت، ژیلا بنی‌یعقوب و همسرش، بهمن احمدی امویی، در میان حدود ۲۰ روزنامه‌نگاری بودند که توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شدند.

خانم بنی‌یعقوب پس از تحمل حدود دو ماه حبس از زندان آزاد شد، اما بهمن احمدی امویی که اکنون از زندان به مرخصی رفته است به پنج سال حبس محکوم شد.

ژیلا بنی‌یعقوب در واکنش به اعلام نام خود به عنوان برنده این جایزه معتبر حقوق بشری از دیگر روزنامه‌نگاران زندانی ایران همچون شیوا نظرآهاری، احمد زیدآبادی، عیسی سحرخیز و بدرالسادات مفیدی یاد کرده و گفته است که آنها «بیشتر از من شایسته این جایزه هستند».

بر اساس آخرین آمار کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران در نیویورک، تا پایان هفته دوم فروردین‌ماه دست‌کم ۳۵ روزنامه‌نگار در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌بردند، و ۱۸ روزنامه‌نگار دیگر با مرخصی‌های کوتاه‌مدت به مناسبت تعطیلات نوروز از زندان‌ها بیرون رفته بودند تا بار دیگر به زندان بازگردند.

پیشتر همین کمیته در اواسط اسفندماه گفته بود که جمهوری اسلامی ایران با ۵۲ روزنامه‌نگار زندانی «بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان» است. این نهاد مدافع حقوق خبرنگاران می‌گوید که یک سوم روزنامه‌نگاران زندانی جهان در ایران به سر می‌برند.

جایزه آزادی بیان سازمان گزارشگران بدون مرز سال گذشته به وبلاگ زنگ جین‌یان، همسر هو جیا، فعال حقوق بشری چینی، تعلق گرفت.
آقای هو اکنون تقریبا دو سال است که به دلیل فعالیت‌های خود در زندانی در چین به سر می‌برد.

Friday, April 09, 2010

فحاشی دیپلمات حکومت اوباش سالاران در مونیخ

؛ فحاشی دیپلمات حکومت اوباش سالاران در مونیخ
این ویدئو چهره یکی از نمایندگان رژیم ولایت اسلامی را افشا میکند که از حضور ایرانیانی که برای اعتراض به حضور رسمی نمایندگان ولایت اسلامی و رحیم مشائی در شهر مونیخ در جلوی هتل بایریش هوف تجمع کرده بودند, وحشت زده با الفاظ رکیک که لایق رهبر کبیرشان است به مقابله با هم میهنمان می پردازد. این صحنه زشت توسط یکی از هم میهنان شجاع مان فیلمبرداری شده که آنرا برای نشان دادن ماهیت مامورین چاقوکش این رژیم منتشر می کنیم. لطفا این ویدئو را به همه دوستان خود بفرستید و اسم و نشانی این مزدور را افشا کنید تا دیگر کسی جرات چنین رفتاری را نداشته باشد


تحویل نامه ۳۵۰۰ امضایی در حمایت از روزنامه‌نگاران به نمایندگی ایران

تحویل نامه ۳۵۰۰ امضایی در حمایت از روزنامه‌نگاران به
نمایندگی ایران



چهار شنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۹ - ۰۷ آپريل ۲۰۱۰
سه تن از نویسندگان امضاکننده نامه به آیت‌الله خامنه‌ای: (از راست به چپ) ماریو بارگاس یوسا، نیدین گوردیمر، مارتین ای‌میس

رادیو فردا : گروهی از سازمان‌های بین‌المللی طرفدار آزادی بیان روز سه‌شنبه نامه‌ای را با امضای نویسندگان برجسته‌ای چون ماریو بارگاس یوسا و مارگرت اتوود در دفاع از روزنامه‌نگاران دربند ایرانی به دفتر ایران در سازمان ملل تحویل دادند.
نامه سرگشاده این سازمان‌های بین‌المللی خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، و در ادامه کمپین جهانی «جامعه ما جامعه‌ای آزاد خواهد بود» بیش از ۳۵۰۰ امضا دارد که در میان آنها می‌توان نام برخی از بزرگ‌ترین نویسندگان دنیا را هم دید.
از جمله امضاکنندگان برجسته این نامه که از رهبر جمهوری اسلامی آزادی روزنامه‌نگاران دربند ایرانی را خواستار شده‌اند می‌توان به ماریو بارگاس یوسا، نویسنده پرویی، مارگرت اتوود، نویسنده کانادایی، مارتین ای‌میس، بزرگ‌ترین نویسنده زنده انگلیس، ای. ال. داکترو، نویسنده آمریکایی، و نی‌دین گوردیمر، نویسنده‌ آفریقایی و برنده نوبل ادبیات، اشاره کرد.
در کنار نام بزرگان ادبیات جهان در این نامه، نام روزنامه‌نگاران بزرگی چون تامس ال. فریدمن و مجری برنامه تلویزیونی «دیلی‌شو»، جان استیوارت، نیز دیده می‌شود.
شانزده سازمان معتبر طرفدار آزادی بیان از جمله «کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران»، قلم (پن)، گزارشگران بدون مرز، شاخص سانسور، «روزنامه‌نگاران کانادایی حامی آزادی بیان» و انجمن بین‌المللی ناشران همزمان با ۲۲ بهمن‌ماه سال گذشته برای اعمال فشار بر حکومت ایران و آزادی روزنامه‌نگاران دربند ایرانی کمپینی جهانی به راه انداختند که تا پایان بهار سال جاری در آمریکای شمالی و اروپا ادامه خواهد داشت.

این سازمان‌های حامی آزادی بیان نام کمپین جهانی خود را «جامعه ما جامعه‌ای آزاد خواهد بود» گذاشتند که برگرفته از یکی از سخنرانی‌های آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۵۷ و بحبوحه انقلاب ایران است. بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در این سخنرانی وعده داده بود که حکومت جدید ایران حامی آزادی بیان و مطبوعات خواهد بود.
این در حالی است که ایران در ماه‌های پس از اعلام نتیجه انتخابات ۲۲ خردادماه در حبس روزنامه‌نگاران از کشور چین نیز پیشی گرفت و به گفته چندین سازمان بین‌المللی حمایت از اصحاب مطبوعات به بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان بدل شد.
بر اساس آخرین آمار کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران، تا هفته گذشته دست‌کم ۳۵ روزنامه‌نگار در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌بردند، و ۱۸ روزنامه‌نگار دیگر با مرخصی‌های کوتاه‌مدت به مناسبت تعطیلات نوروز از زندان‌ها بیرون رفته بودند تا بار دیگر به زندان بازگردند.
در نامه خطاب به رهبر جمهوری اسلامی که به دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل ارسال شده آمده است:‌ «از شما نمی‌خواهیم که پای خود را از محدوده قوانین‌تان یا آرمان‌های انقلاب ایران فراتر بگذارید؛ بلکه می‌خواهیم به وعده‌ها و قول‌های آیت‌الله خمینی عمل کنید.»‌
سازمان‌های حامی آزادی بیان در نامه خود به آیت‌الله خامنه‌ای اشاره کرده‌اند که در بخش اعظم سال‌های پس از انقلاب و به‌ویژه ماه‌های پس از انتخابات، جهان شاهد «سرکوب آشکار و علنی مخالفان، ساکت کردن روزنامه‌نگاران و نویسندگان و زندانی کردن شهروندانی بوده است که به راه‌پیمایی‌های مسالمت‌آمیز پیوسته‌اند».

بدون نسیم «بهار»ان و در نبود نغمه های «سحرخیز»ان...

بدون نسیم «بهار»ان و در نبود نغمه های «سحرخیز»ان

گزارشی کوتاه از تولد بهار هدایت و دیدار با همسر عیسی سحرخیز

چهار شنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۹ - ۰۷ آپريل ۲۰۱۰





مدرسه فمینیستی: وقتی روز را آغاز می کنی می دانی در گوشه ای از خاک میهن ات، همسری وجود دارد که به رغم دلواپسی های شبانه برای همسر دربندش، و نگرانی برای دخترش،از صبح تا شام تلاش می کند و می دود و روزها را به قامت سالها، می شمارد. و وقتی شب را به پایان می بری باز هم می دانی که مرد جوانی در نبود نوعروس اش، بهار را اندک اندک انتظار می کشد، و حالا هرچقدر هم که به خودت دلداری بدهی و تظاهر کنی به بازگشت به زندگی «هر روزه»، انگار که باز هم نمی شود. در عمق وجودت، شاید ته قلب ات، حدافل پیش وجدانت می دانی که اوضاع به سامان نیست و چیزی این وسط تغییر کرده، خیلی چیزها... مثلا همین که بهاره چندین ماه است که جایش در خانه خالی است و شوهرش امین احمدیان هر روز و لحظه، سرگردان و عصبی است از بلاتکلیفی همسر نازنین اش در زندان اوین، و دوستان نگران بهاره : عباس حکیم زاده، نسیم سرابندی، مهدی عربشاهی، محمد هاشمی، و بقیه دوستانش که نگرانی شان دستکمی از نگرانی های شوهر بهاره ندارد، آره خیلی چیزها تغییر کرده مثلا زن و دختر عیسی سحرخیز که بدجوری دلتنگ اش هستند...



هر کسی که قدم به خانه عیسی سحرخیز گذاشته باشد نمی تواند منکر شخصیت احترام برانگیز و پرطاقت زنی شود که هر روز درحالی که «مهتاب اش» را _ آن دختر یکی یک دانه پدر را _ دلداری می دهد تا روزهای دوری از پدر را تحمل کند، از صبح تا شام در تکاپو و تلاش برای گرداندن چرخ زندگی است.



منزل عیسی سحرخیز
هنگام دیدار با همسر عیسی سحرخیز، که تازه از ملاقات با عیسایش بازگشته، با مهربانی در باره او می گوید که چگونه تمام دقایق مکالمات تلفنی اش از زندان اوین و تمام لحظات ملاقات باخانواده اش را به جای پرداختن به انبوه مشکلات زندگی شان، یا حرف زدن از پهلوی شکسته و جسم بیمارش، صرف کارهایی می کند که باید برای هم بندیانش و رتق و فتق مشکلات شان انجام دهد.
وقتی محسن امین زاده و همسرش وارد می شوند، می توان رنج مشترک ماه ها دوری از همسران را در آن دو زن در فضا احساس کرد.



همسر عیسی سحرخیز در نامه ای به مهتاب، دختر 20 ساله اش می نویسد:
«سلام مهتابم ، سلام دختر گلم: وقتي چند روز پيش از من پرسيدي كه عيد آمد چرا پدر نيامدوهمه باباها آمدند ولي بابايي من نيامد ، دلم بيشتر گرفت . مي دانم براي تو كه در اين نه ماه زينب وار صبر كردي ودر پيچ و خم هاي اوين براي 20 دقيقه ملاقات، بیش از 4 ساعت در صف و انتظار همراهم بودي - هميشه آرام بودي و صبور و در اين روزهاي سخت تنهايي دم نزدي ـ چقدر سخت است كه پدر نيامد.
ولي دلبندم همه باباها شب عيد به خانه نيامدند كه اوين هنوز پر است از پدران و فرزندان اين ملت ....
....
من در اين 31 سال كه در كنارش بودم شاهد فراز و نشيب هاي زندگي يك خبرنگار بودم كه خبرنگار بي پناه است و پر تلاش. امروز ديگر پدر، جوان نيست و 56 سالگي را با دنده هاي شكسته و هيكل تا شده از ضعف و بيماري در اوين تجربه كرده ولي همچنان با روح مقاوم و اراده آهنين وبه قول بازجو ها نستوه.
دخترعزيزم غمگين مباش كه پدر خواهد آمد و عيد واقعي روزي است كه ديگر در سرزمين ما نه زنداني باشد ونه دربندي.
شايد آن روز دل مادران نداها و سهرابها و... نيز آرام گيرد و زندگي روي صلح و آرامش ببيند.»



منزل بهاره هدایت
وقتی با اعضای گروه های مختلف به منظور دیدارهای نوروزی از زندانیان و خانواده های شان، همراه می شوی وقبل از راه افتادن،قرار می گذاری که حداقل به خانه چندین نفر از زندانیان یا کسانی که به مرخصی آمده اند سر بزنی، و پیش از درآمدن از خانه با خبر می شوی که امروز، از قضا روز تولد بهاره هدایت هم است که با روز ازدواجش هم مصادف شده، آن وقت است که دیدار با خانواده چنین زندانی، حال و هوای دیگری پیدا می کند. و در چنین حال وهوایی است که راه های پر ترافیک و شلوغ شهر را تا رسیدن به خانه بهاره، با شعرهایی به یاداو و همه زندانیان سیاسی پر می کنی.
در خانه بهاره و در خلال این دیدار صمیمی و بی تکلف، از همه رنگ پیدا می شد از مادران صلح تا حقوق بشری ها و فعالان دانشجویی. همه آمده بودند که روز تولدش را در کنار همسر بهاره باشند.



از بازداشت بهاره هدایت این عضو پرتلاش و مقاوم شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و مسوول روابط عمومی این اتحادیه دانشجویی چند ماه گذشته است. او را درست درشامگاه روز چهارشنبه ۹ دی‌ماه بود که به زندان بردند. و از همان موقع بود که همه در قلب مان گفتیم: «بهار بی بهار، پاییز است».