Wednesday, June 27, 2007

با آغاز سهميه بندی نه جیره بندی بنزین

با آغاز سهميه بندی نه جیره بندی بنزینبنزين روی آتش خشم و نارضائی مردم
تهران پيش از نيمه شب ديشب












Tuesday, June 26, 2007

سخنرانی شهلا انتصاری در جمع فعالان "برابری حقوق زن و مرد"


sndlراديکاليسم را خشونت طلبی ترجمه نکنيم

جنبش های اجتماعی در ايران از هم می آموخته اند

کمپين(يک ميليون امضاء برای برابری حقوق زن و مرد در جمهوری اسلامی) يکی از نشانه های رشد جنبش اجتماعی ايران است. رشد يافتگی حرکت کمپين در وحدت طلبی، رابطه مستقيم با توده های مردم، استفاده از ابزارهای مدرن ارتباط جمعی و ايجاد اشکال نوين و خلاق سازماندهی و در اعتلای روحيه حق طلبی و اعتراضی است. اين تلاش تمام ويژگی ها و تجارب جنبشهای چندين ساله اخير را در خود متبلور دارد. گسترش کمپين در بين اقشار مختلف مردم، خود معلول رشد يافتگی جنبش های اجتماعی سالهای اخير است و بصورت ديالکتيکی، الهام بخش و رشد دهنده ديگر جنبش های اجتماعی شده است. ما زمزمه های تحسين و الهام پذيری را از زبان سخنگويان ساير جنبش ها می شنويم .
شيوه جمع آوری امضاء در سالهای گذشته توسط بخش کارگری در جريان احيای سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تجربه ای توام با موفقيت بوده است .
سنديکاليست ها از ابتدای مسير تا انتهای خط، بشکل چهره به چهره امضا جمع می کردند و از آنجايی که به آنها گفته شده بود طبق قانون در يک واحد صنفی تنها يک تشکل می تواند حضور داشته باشد و در زمانی که شورا هست سنديکا غير قانونی است آنها مطرح می کردند اولا از سال 1347 سنديکای ما تشکيل شده است و ثانيا با روش مدنی واز طريق جمع آوری امضا در طومارهايی طولانی به روشی کاملا مدنی قانونمند و مسالمت آميز و فراگير توده ای، نشان دادند که شورا مورد استقبال کارگران نيست. نه تنها مورد استقبال نيست بلکه کارگران خواهان سنديکا هستند و اساسا ماهيت صنفی سنديکا با شورا که ماهيت غير صنفی دارد متفاوت می باشد.
با وجود دستگيری 700 کارگر اخراج بيش از 50 تن از آنان، همچنان بر خواسته خود پای فشردند و همگی شاهد بوديم همسران اين کارگران بودند که در غياب آنان با جسارت و شهامت پيگيرِِِی مطالبات و مسئوليت خانواده راعهده دار بودند. همچنين به ياد داريم يکی از کارگران بعد از دستگيری همسر و فرزندانش خود را به پليس معرفی کرد و همسرش به محض ديدن او در مقابل ماموران با اعتراض به همسرش گفت: چرا خودت را معرفی کردی؟ اگر تو سنديکا را رها کنی، من ادامه خواهم داد!
کارگران با همدلی و همراهی صميمانه از تجمع قانونی و مسالمت آميز 22 خرداد 84 ، 85 و 8 مارس حمايت کردند و در تجمع قانونی 22 خرداد 1385 چند نفر از همسران آنان دستگير شدند.
به عنوان نمونه ای ديگر، می توان از حرکت رفراندوم نام برد که با استفاده از اين جمله معروف آقای خمينی که مطرح می کردند "قانون اساسی برای نسل قديم نوشته شده است نمی تواند برای نسلهای بعدی لزوما مورد استفاده قرار گيرد و آنها حق دارند برای تهيه قانون اساسی جديد تلاش کنند"، رفراندوم قانون اساسی را پيش کشيدند و حدود 40 هزار امضای اينترنتی جمع کردند که در نوع خود با همه کاستی هايی که داشت، کم نظير بود.
خواسته معلمان نيز اگرچه در حال حاضر صد درصد صنفی است، اما از بهترين نمونه های حرکت دموکراسی خواهانه است که توانست توده وسيع معلمان را حول خواسته های ملموس و واقعی جلب کند. معلمانی که بنيادهای شخصيت فرزندانمان توسط زحمات شبانه روزی شان شکل می گيرد. می توانيم بگوييم هر کدام از ما به نوعی تحت تاثير معلمان و مدرسان خود بوده ايم .
آنها برای تامين حداقل معيشت خود در مضيقه هستند و حرکت حق طلبانه آنها نيز سرنوشت کارگران را پيدا می کند که می بينيم چگونه ريشه های اين خواسته ها که همانا خواسته های صنفی و طبقاتی است به هم گره می خورد.
در مورد ارتباط جنبش دانشجويی و کمپين، من در اينجا فقط اشاره می کنم که جنبش دانشجويی به علت ويژگی هايی که دارد بسرعت سياسی می شود، اما پايگاه طبقاتی دانشجو سيال است. به دليل همين سيال بودن است که در معرض تغيير قرار دارد و اين خطر وجود دارد که در مقابل منافع توده زحمتکش قرار بگيرند، که نياز به توضيح بيشتری دارد.
حرکت های برابری طلبانه زنان و ساير جنبش های اجتماعی هرکدام يکی از اضلاع چند وجهی حرکتهای دموکراسی خواهانه هستند که نيروهای طرفدار عدالت اجتماعی وظيفه دارند با تمام قوا و امکانات، از آنها حمايت کنند و برای تثبيت و تعميق آن کوشش نمايند .
تثبيت و تعميق دمکراسی عبارت است از تلاش برای گسترش آن در عرصه های مختلف رفاه اجتماعی و تامين حقوق زحمتکشان که اين معنای درست راديکاليسم است، بر خلاف تعابير نادرستی که رايج شده و برخی آن را با خشونت طلبی و افراط گرايی يکی می گيرند. تا با خلط مبحث با دمکراسی واقعی رقابت و مبارزه کنند و در چارچوب روابط ناسالم اقتصادی و رانت خواری به منافع نامشروع خود برسند .
در برخی نوشته های دوستانی که خود را مدافع زحمتکشان و عدالت اجتماعی می دانند و واقعا هم هستند، شاهد دغدغه هايی هستيم مبنی بر اينکه گويا دفاع ما از کمپين باعث سردرگمی مردم و ارائه راه حل های ناکافی و ناقص می باشد و مردم را از رسيدن به سرمنزل مقصود باز می دارد .
حتی برخی از اين دوستان با طرح سول هايی از قبيل اگر دولتمردان با چند مورد از خواسته ها از قبيل برابری ديه يا شهادت برابر مرد و زن و يا قصاص موافقت کردند آنوقت شما چه خواهيد کرد؟! يا اينکه می پرسند چرا شما در چارچوب حوزه علميه و چارچوب های قانونی موجود تلاش می کنيد؟ و سوآلاتی از اين قبيل ...
در پاسخ بايد گفت نيروهای مترقی هيچ گاه به دست آوردهای کوچک دموکراتيک کم بها نمی دهند و آن را زمينه ای برای تلاش برای دستاورد های بعدی و خواسته های مهم تر می سازند. همانطوری که کارگران اگر دستمزد يا امکان رفاهی بهتری بدست بياورند رهبران کارگری از اين دستاوردها استقبال می کنند و نگران نمی شوند !
از بحث زنان دور نشويم ! حال ببينيم شما چه جنبش اجتماعی ، سياسی و فرهنگی را در سراسر جهان سراغ داريد که در آن زن حضور نداشته باشد ؟
پيوند جنبش زنان و ساير جنبشها از اين واقعيت ساده و بديهی ناشی می شود که زنان در تمام اين جنبشها حضور فعال ، پيگير و همراه داشته اند . بنابراين تلاش برای دمکراسی زن و مرد نمی شناسد
.

Wednesday, June 20, 2007

چند ساعت فرصت برای اعتراض به سنگسارمکرمه و پدر فرزندش


خبر فوري: يک زن و يک مرد پنجشنبه در تاکستان قزوين سنگسار مي شوند


"خبر فوري: 5 شنبه 2007.6.21 ساعت 9 صبح روبه روي بهشت زهراي تاکستان دو نفر را سنگسار مي کنند."
اين پيغامي بود که امروز بعد از ظهر از طريق موبايلهاي به موبايل بعضي از فعالان کمپين مبارزه با سنگسار رسيد. ناباوري لحظات اوليه جاي خود را به نتايج تکان دهنده تحقيقات و اخبار موثق داد. شوراي تامين استان مجوز اجراي حکم سنگسار يک زن و يک مرد را در ملاء عام صادر کرده است. قاضي شعبه يکم دادگاه جزايي تاکستان که حکم رجم را صادر کرده، خود در محل اجراي حکم حضور خواهد يافت و اولين سنگ را خواهد زد. قرار بوده اين حکم روز يکشنبه 26 خرداد اجرا شود که شوراي تامين استان اجراي آن را به 5 شنبه 31 خرداد موكول كرده است.
مکرمه ابراهيمي، 43 ساله، 11 سال است که به همراه مردي که از او يک فرزند دارد در زندان چوبين قزوين در انتظار اجراي حکم سنگسار به سر مي برد. يک منبع مطلع با تاييد خبر اجراي حکم سنگسار در تاکستان به خبرنگار ميدان گفت: "حتي گودالي را که قرار است حکم در آن اجرا بشود در بهشت زهرا کنده اند.
وي افزود: براي اين مرد و زن به دليل زناي محصنه حكم رجم صادر شده و اين حكم نه با اقرار يا شهادت بلکه بر اساس علم قاضي بوده است. اين مرد و زن فرزندي دارند كه اكنون 11 ساله است. گفته مي شود اين دو نفر که مدتي نيز با هم زندگي مي کرده اند از همان اوايل زندگي عملي خود با هم در زندان به سر مي بردند. البته روايت ها درباره زن متفاوت است. برخي مي گويند همسرش او را بيرون از خانه انداخته بوده است و زن به مدت 2 سال جدا در خانه مادرش زندگي مي كرده است. مرد و زن هر دو از ازدواج هاي قبلي خود فرزند دارند. مکرمه که مادر 3 فرزند است به شدت در زندان پريشان و بي تاب است.
شنيده ها حاکي از آن است که حکم رجم پس از رد درخواست مکرمه در کميسيون عفو و بخشودگي به اصرار يکي از مقامات قضايي استان قزوين قرار است اجرا شود.
در حالي است که قرار است با اعلان رسمي در محل اجراي حکم، فردا از مردم دعوت شود تا در اجراي سنگسار در تاکستان شرکت کنند، مقامات قضايي ايران اجراي هرگونه حکم سنگساري را تکذيب کرده و مي کنند.
کمپين قانون بي سنگسار از همه فعالان جنبش زنان، کوشندگان حقوق بشر و زنان و مردان آزاده مي خواهد همه تلاش خود را براي جلوگيري از اجراي اين حکم انجام دهند
.

Friday, June 15, 2007

اولین نفر" مینا اسدی "

«اولین نفر» که جلای وطن کرد، سیاسی بود. بعد پدر و مادرش که دلتنگ و نگران فرزندشان بودند آمدند. بعد همه ی فامیل، برادران، خواهران، عمه ها، خاله ها، عموها و دایی ها با اهل بیت سرازیر شدند و این هجرت، بخاطر اولین نفر بود که ممنوع الورود بود و فامیل تاب هجرانش را نداشت.


روی عکس کلیک کنید

کاروان هوشنگ ابتهاج

دیراست گالیا
در گوش من فسانه دلدادگی مخوان
دیگر ز من ترانه شوریدگی مخواه
دیر است گالیا! به ره افتاد کاروان
عشق من و تو ؟ آه
این هم حکایتی است
ما درین زمانه که درمانده هر کسی
از بهر نان شب
دیگر برای عشق و حکایت مجال نیست
شاد و شکفته در شب جشن تولدت
تو بیست شمع خواهی افروخت تابناک
امشب هزار دختر هم سال تو ولی
خوابیده اند گرسنه و لخت روی خاک
زیباست رقص و ناز سرانگشتهای تو
بر پرده های ساز
اما هزار دختر بافنده این زمان
با چرک وخون زخم سرانگشت های شان
با چرک وخون زخم سرانگشت های شان
جان می کنند در قفس تنگ کارگاه
ز بهر دستمزد حقیری که بیش از آن
پرتاب می کنی تو به دامان یک گدا
وین فرش هفت رنگ که پامال رقص توست
وین فرش هفت رنگ که پامال رقص توست
از خون و زندگانی انسان گرفته رنگ
در تار و پود هر خط و خالش هزار رنج
در آب و رنگ هر گل و برگش هزار ننگ
اینجا به خاک خفته هزار آرزوی پاک
اینجا به باد رفته هزار آتش جوان
دست هزار کودک شیرین بی گناه
چشم هزار دختر بیمار ناتوان
دیر است گالیا
هنگام بوسه و غزل عاشقانه نیست
هرچیز رنگ آتش و خون دارد این زمان
هنگامه رهایی لبها ودست هاست
عصیان زندگی ست
در روی من مخند
شیرینی نگاه تو بر من حرام باد
بر من حرام باد ازین پس شراب و عشق
بر من حرام باد تپش های قلب شاد
یاران من به بند
در دخمه های تیره و نمناک باغشاه
در عزلت تب آور تبعیدگاه خارک
در هر کنار و گوشه این دوزخ سیاه
زود است گالیا
در گوش من فسانه دلداگی مخوان
اکنون ز من ترانه شوریدگی مخواه
زود است گالیا ! نرسیده ست کاروان
روزی که بازوان بلورین صبحدم
برداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافت
روزی که آفتاب
از هرچه دریچه تافت
روزی که گونه و لب یاران هم نبرد
رنگ نشاط و خنده گم گشته بازیافت
من نیز باز خواهم گردید آن زمان
سوی ترانه ها و غزلها و بوسه ها
سوی بهارهای دل انگیز گل فشان
سوی تو
عشق من

Wednesday, June 13, 2007

مراسم سالگرد 22 خرداد

منصوره شجاعی، آنچه ما در دبستان دشوار زندگی سیاسی جدیدخود آموخته ایم این نکته است که فرهنگ بشری به هیچ روی آن چیز ثابت و مستحکمی که زمانی می پنداشتیم نیست.........همیشه باید آماده زمین لرزه های سخت باشیم که ممکن است جهان فرهنگ ما و نظام اجتماعی ماراازبیخ و بن بلرزانند ":«کمپین یک میلیون امضا به عنوان تجسمی واحد از مطالبات حقوقی زنان نیز از آن دست زمین لرزه هایی است که تکانه هایش نه ویرانی که امید آبادانی را به جنبش زنان پیشکش کرده است




روی عکس کلیک کنید


Sunday, June 03, 2007

آهای جَوون




شعر: مینا اسدی



وقتی صدای سُرخ تو در کوچه های شهر، جاری شد تو، بهترین شعر مرا گفتی آهای جَوون تو می تونی یه شِعر تازه تر بگی از درد و رنج آدمااز شهر پُِر خطر بگی از شورو شوق باغهااز شعله های پُر شرراز دیده های تر بگی هو کُن ها کُن شورش کُن غوغا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کن هو کُن ها کُن قیامتی بپا کن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کن تو می تونی کلید باشی، قفل درا رو وا کنیدستهای پینه بسته رو از زنجیرا جدا کنی تو می تونی دیو شبو رسوا کنی رسوا کنی هو کُن ها کُن شورش کُن غوغا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کن هو کُن ها کُن قیامتی بپا کن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کن شورشو شرر شوموج شو خزر شوفریاد خشم مردم جنبش پُر ثمر شوسرو شو سمن شومشعل شب شکن شوداس شو درو کُن زمینو زیر رو کُن هو کُن ها کُن شورش کُن غوغا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کن هو کُن ها کُن قیامتی بپا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کُن رود شو روان شوپناه بی کسان شوگندم کشتزاران چاره ی درد نان شوراه شو رها شوغُرش توپ ها شوچشم و چراغ مردماز نو دوباره پا شوهو کُن ها کُن شورش کُن غوغا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کُن هو کُن ها کُن قیامتی بپا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کُن تو می تونی اگه بخوای قیامتی بپا کنی کبوترای خسته رو از قفسا رها کنی تو می تونی برکه ها رو دریا کنی دریا کنی هو کُن ها کُن شورش کُن غوغا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کُن هو کُن ها کُن قیامتی بپا کن توها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کن هو کُن ها کُن هو کُن ها کُن آهای جَوون تو می تونی یه شعر تازه تر بگی از درد و رنج آدمااز شهر پُر خطر بگی از شور و شوق باغهااز شعله های پُر شرراز دیده های تر بگی هو کُن ها کُن شورش کُن غوغا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کُن هو کُن ها کُن قیامتی بپا کُن ها کُن هو کُن دنیا رو زیرو رو کُن هو کُن ها کُن