Wednesday, July 07, 2010

فراخوان به شرکت در گردهمائی 18 تیر در مونیخ /آلمان



فراخوان به شرکت در گردهمائی 18 تیر در مونیخ /آلمان - جمعه 18 تیر (9 یولی)ساعت19 تا 21
مکان
Neuhauserstr. 8, (Fußgängerzone) ,
München
آلمان / مونیخ- کانون ایرانیان آزادیخواه مونیخ

چراغ خاموش و بدون رسانه ای کردن فعالیت ها پیش می رویم / گفت و گو با جلوه جواهری



چراغ خاموش و بدون رسانه ای کردن فعالیت ها پیش می رویم / گفت و گو با جلوه جواهری


گفتگو با جلوه جواهری

چهار شنبه۹ تیر ۱۳۸۹


مصاحبه کودیر (کمیته دفاع از حقوق مردم ایران) با جلوه جواهری

کودیر: نقش و حضور پررنگ زنان در جنبش سبز را چگونه ارزیابی میکنید؟

جلوه جواهری: البته این اولین باری نیست که زنان حضور پر رنگی در صحنه مبارزات سیاسی و اجتماعی دارند. در مبارزات نهضت مشروطه نیز زنان حضور پررنگی داشتند. در زمان انقلاب ۵۷ هم همین طور و شاید به همین دلیل هم پس از انقلاب ۵۷ بسیاری از سیاست گذاری های جمهوری اسلامی در رابطه با زنان متناقض بود. به این شکل که از یک طرف رهبران سیاسی به ویژه روحانیونی هم چون آیت الله خمینی در پی بسیج زنان برای اهداف نظام بودند و از طرف دیگر سعی در مهار زنان داشتند. یعنی سیاست متناقضی که به نظر من جمهوری اسلامی در قبال زنان پیش گرفت ناشی از ترس از حضور گسترده آنها از یک طرف و نیاز به بسیج آنها از سوی دیگر بود. در جنبش سبز هم حضور زنان بسیار نمایان و غیرقابل چشم پوشی است و البته که این حضور از انقلاب ۵۷ بیشتر است. این مسئله به نظر من در طول زمان به دلیل ارتقاء آگاهی زنان و فاصله بین خواسته ها و تحقق این خواسته ها به وجود آمده است. نوع دیگری از این حضور را در انتخابات ۱۳۷۶ می بینیم که زنان به صندوق های رای هجوم آوردند تا بلکه بتوانند از این طریق به خواسته های شان نزدیکتر شوند و در همه انتخابات بعد از آن این حضور در کنار صندوق ها نمایان بوده برای اینکه زنان خواسته هایی ملموس داشتند. ولی نه تنها به خواسته های آنها پاسخی داده نمی شد بلکه این خواسته ها به صورت آشکار و پنهان مهار می شدند. این گپ و فاصله عمیقی که میان عینیت و ذهنیت خواسته های زنان ایجاد شد باعث شده تا بسیاری از زنان ایرانی در این سال ها در طول زندگی روزمره شان در حال مبارزه باشند. همین امر باعث شده تا جنبش اجتماعی زنان در سال های گذشته مبارزات خود را گسترده تر سازد چرا که مسئله های آن عمیق تر و عمومی تر از گذشته در میان بوده. و همین مبارزان فردی و اجتماعی به نوعی به زنان هم امید به تغییر بخشیده و هم نیروی مقاومت و پایداری در مبارزه شان افریده است تا انها در کنار جنبش سبز که خواهان تغییراتی است حضور پررنگ و چشم گیری داشته باشند.

کودیر: رابطه جنبش سبز و جنبش زنان چیست و چگونه میتوان مبارزات برابرخواهانه و جنسیتی را با میارزات دمکراتیک مردم پیوند زد بدون اینکه از خواسته های مستقل زنان چشم پوشی و به تعمیق مبارزات دمکراتیک و آزایخواهانه کمک کرد؟

جلوه جواهری: دموکراسی پیامد حقوق به دست آمده در زمینه زنان، حقوق بشر، محیط زیست و … است. به همین دلیل زنان خواه ناخواه برای مبارزه در راه به دست آوردن حقوق شان، در مبارزات دموکراتیک نیز وارد می شوند. با این وجود باید بر روی خواسته های خود به صورت مستقل تاکید داشته باشند. و فکر نکنیم اگر بر فرض در راه مبارزات دموکراتیک گام بر می داریم لزوما به خواسته های زنان می رسیم.

بسیاری از کنشگران جنبش زنان فکر می کنند که خواسته های مردم گسترده تر و رادیکال تر شده است و دیگر جنبش زنان به ویژه کمپین یک میلیون امضاء نمی تواند جوابگوی توقعات مردم باشد. برخی نیز فکر می کنند به دلیل فشارهای امنیتی، کار با دشواری مواجه است و ممکن است مردم ناامید از تغییر باشند. من تصور دیگری دارم و فکر می کنم که اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری در قالب جنبش سبز، فضای پویا و کنشگرانه ای ایجاد کرده است که برای بحث در مورد حقوق زنان هم جامعه را می تواند آماده تر کند. به ویژه که در کنار حضور پر رنگ زنان در این اعتراضات گسترده مردمی، بارها بر المان های تبعیض علیه زنان تاکید شده است و برفرض ندا اقا سلطان نمادی بود از تبعیض علیه زنان و شجاعت و مقاومت زنان در برابر آن. در هر حال من فکر می کنم الان مردم بیشتر به سرنوشتشان حساس هستند ضمن آنکه مبارزات سالیان گذشته زنان باعث شده تا حضور زنان در مبارزات مردمی، تبعیض علیه زنان را به ذهن ها متبادر سازد. از طرف دیگر، عملا هم که تغییری در وضعیت زنان حاصل نشده یعنی همچنان خواسته هایی مانند تغییر قوانین تبعیض آمیز برجا هستند. بنابراین با تدبیر به موقع و درست می توان از این پتانسیل بالای مردم برای کنش جمعی استفاده کرد و به ویژه زنان را که آمادگی برای تغییر سرنوشتشان دارند با این حرکت همراه کرد. بنابراین نه تنها جنبش های اجتماعی در کنار هم می توانند در فضای کنونی اعتراضاتشان را رساتر کنند و این خود به خود هم به این جنبش ها و گسترده ساختن آنها کمک خواهد کرد و هم بر تنوع و پویایی فضای کنونی می افزاید و خواسته های ملموس تر و مرتبط با گروه های مختلف از جمله زنان، کارگران، دانشجویان و … را مطرح می کند. خواسته هایی که مردم از قشرها و طبقات مختلف به خاطر رسیدن به آنها وارد مبارزات دموکراتیک شده اند. برآیند این حرکت های جمعی اگر که در حمایت از هم باشد، میتواند به رشد دموکراسی کمک کند. در واقع اکنون میان جنبش های مختلف موجود در ایران نقطه مشترکی ایجاد شده که پیوند دهنده همه ما برای یک عمل مشترک است. در واقع ما همه خواهان رسیدن به ابزاری دموکراتیک از جمله نهادهای مدنی، اجتماعات آزاد و رسانه های مردمی هستیم.

کودیر: آیا در اشکال متنوع مبارزاتی قبلی مثل تجربه کمپین یک میلیون امضا یا کمپین های دیگر که تجربه مثبت در سازماندهی و بردن گفتمان جنسیتی در جامعه بجای گذاشتند را باید در شرایط فعلی بازبینی کرد و روش های دیگری را جایگزین کرد؟

جلوه جواهری: به نظر من هم بله و هم خیر. یعنی به ویژه در کمپین یک میلیون امضاء می توان هم بر کنش قبلی تاکید کرد چرا که به نظر من در نبود رسانه های عمومی مردمی، رفتن و چهره به چهره با مردم سخن راندن هم چنان کارآمدیِ بالاتری دارد، کما آنکه این روش مقبول جنبش سبز نیز واقع شد و حتا پیش از انتخابات نیز به کار گرفته شد. در اعتراضات بعد از انتخابات نیز بسیاری از مردم سینه به سینه همدیگر را از حضور در تجمعات آگاه می کردند. و نه به این لحاظ که بالاخره ما هیچ گاه نباید تهی از فضا حرکت کنیم و در فضاهای جدید باید تاکتیک های جدیدی را در کنار روش های کارآمد پیشین در پیش گیریم.

کودیر: با توجه به اینکه جنبش صد ساله زنان در همگانی کردن خواسته های جنسیتی در اقشار معینی موفق بوده است لطفاٌ در مورد خواسته های زنان زحمتکش و کارگر و زمینه های سازماندهی و بردن آگاهی به میان آنان برای خوانندگان ما بگوئید؟

جلوه جواهری: در مورد زنان کارگر، متاسفانه به نظر من کاری جدی در این زمینه تا کنون در ایران صورت نگرفته علت آن هم شاید این باشد که هیچ نهادی در زمینه زنان کارگر که برآمده از زنان کارگر باشد یعنی آنها خود بتوانند دراین نهادها حضور داشته باشند به دلیل حساسیت بالای جمهوری اسلامی در زمینه شکل گیری هر نهادی در زمینه کارگران به وجود نیامده است یا اگر به وجود امده نتوانسته حرکتی مستمر و فراگیر داشته باشد. گرچه در حرکت هایی نظیر کمپین سعی بر این بوده تا به میان گروه ها و طبقات مختلف زنان رفته و در قالب فعالیت چهره به چهره، درد و رنج آنان به تصویر کشیده شود. اما به طور مستقیم خواسته های زنان کارگر مطرح نشده. در واقع حتا کمپین که بسیار سعی در جذب و درگیر کردن نیروهای مختلف اجتماعی داشته، توانسته خواسته های حقوقی خود را که فراطبقاتی است به میان زنان کارگر هم ببرد اما نتوانسته به سازماندهی آنان حول این خواسته ها بپردازد. به نظر من لازم است در این زمینه حرکت هایی مستقل از جانب زنان کارگر ایجاد شود و در این راستا دیگر نیروهای اجتماعی از جمله زنانِ دیگر طبقات در این راستا حمایت همه جانبه داشته باشند. یعنی به نوعی باید آگاهی عملی در میان زنان کارگر ایجاد شود.

نگاهی به بازگشت دوباره گشت های ارشاد به خیابانهای شهر

نگاهی به بازگشت دوباره گشت های ارشاد به

خیابانهای شهر

محمدرضا نسب عبداللهی، روزنامه نگار در شیراز
کانون زنان ایرانی - بحث بازگشت گشتهای ارشاد به میدان های اصلی شهر این روزها دوباره از سوی مسولان دنبال می شود .خودروهای ونی که طی سالهای گذشته ودوره نخست ریاست جمهوری احمدی نژاد در شهر تهران هم دیده می شد . گشتهایی که با حضور زنان و مردان سبز پوش نیروی انتظامی وظیفه اصلی شان برخورد با زنان بی حجاب قرار گرفته بود. وجود این گشتها گاه حتی مورد انتقاد حامیان دولت هم قرار می گرفت چرا که حتی آنها نیز معتقد بودند باید برای تغییر پوشش در جامعه اقدامهای فرهنگی انجام داد.بعد از انتخابات ریاست جمهوری و حوادث پس از آن این گشتها از خیابانها ناپدید شدند خیلی ها این موضوع را دلیل تغییر سیاست دولت و نیروی انتظامی تلقی کردند و برخی دلایل دیگری برایش آوردند .اما ظاهرا در تمام این مدت مسوولان به فکر زمان مناسب برای اجرای دوباره این طرح بوده اند . طرحی که همواره با انتقادهای شدید مواجه بوده است . مطلب زیر با تمرکز بر وجود این گشتها در شهر شیراز تحلیلی نیز از وجود آنها ارایه داده است .

ماشین هایی با آرم "پلیس امنیت اخلاقی" این روزها مانند شهرهای دیگر ایران،بیش از همیشه در خیابان های شیراز نیز دیده می شوند،آن ها همه جا هستند به ویژه در مراکز عمده تجاری شهر مانند مرکز های تجاری "ستاره و آفتاب" و خیابان شلوغ مانند عفیف آباد،قصردشت،سینماسعدی،زند،چمران و جاهای دیگر.

دو مامور پلیس مرد به همراه یک پلیس زن سوار بر سمند و الگانس های نیروی انتظامی در حال گشت زنی پوشش زنان و دختران را کنترل می کنند تا به آنهایی که پوشش آزادانه تری دارند، موضوع طرح "حجاب و عفاف"را یادآوری کنند.این طرح را شورای عالی انقلاب فرهنگی برای کنترل بیشتر بر پوشش زنان تصویب کرده است.

در موارد عمده ای ، آن هایی که تذکر پلیس را ورود به حوزه شخصی خویش می دانند کارشان به درگیری لفظی با ماموران پلیس می کشد . کسانی پس از این درگیری لفظی توسط پلیس بازداشت می شوند و عده ای دیگر که خوش شانس ترند به خانه هایشان باز می گردند .

مدتی پیش در خیابان عفیف آباد شاهد یکی از این درگیری های لفظی دختری جوان با ماموران پلیس امنیت اخلاقی بودم.وقتی دختر جوان به تذکرهای ماموران پلیس برای پوشاندن موهایش توجهی نکرد،پلیس زن با چهره ای خشن رو به مادر دختر جوان گفت که ما آموزش های رزمی دیده ایم و اگر بخواهیم می توانیم همین حالا با استفاده از آموزش هایی که دیده ایم،دخترتان را بازداشت کنیم.مادر دختر هم که انگار می خواست زودتر رها شود گفت که به دخترش تذکر می دهد

گشت ارشاد و حقوق شهروندی

سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم،فرمانده پلیس ایران فروردین ماه گذشته گفته بود که کمیسیون رعایت حقوق شهروندی در پلیس تشکیل می شود.

اکنون باید از این مقام پلیس پرسید هنگامی که ماموران نیروی انتظامی در پلیس امنیت اخلاقی به حریم خصوصی شهروندان وارد می شوند و به نوع پوشش و مدل مو ایراد می گیرد؛چگونه از رعایت حقوق شهروندی سخن می گویید؟ تا آن هنگام که "پلیس امنیت اخلاقی"وجود داشته باشد نمی توان از رعایت حقوق شهروندی توسط پلیس سخن گفت.چون پلیس امنیت اخلاقی دقیقا به حریم خصوصی افراد وارد می شود و حقوق شهروندی آن ها را نادیده می گیرد. با این حال اما به نظر می رسد روزهای آينده براي زنان و دختران و جوانان،روزهای پر از حادثه ای باشد. روزهایی كه مانتوها و لباس ها بايد "اندازه گیری " شوند تا از اندازه اي تعیین شده كوتاه تر نباشند و در صورت "كوتاه و روشن و چاك دار و تنگ بودن"،عاقبت بدي در انتظار صاحبان شان خواهد بود.

حکومت از زبان مردم سخن می گوید

دخالت در نوع پوشش افراد جامعه،یکی از مصداق های آشکاردخالت در حوزه خصوصی مردم است یعنی حکومت تا بدانجا پيش مي رود كه اشخاص را حتی در انتخاب پوشش خود ازاد نمی گذارد

حسين بشيريه،استاد علوم سیاسی دانشگاه سیراکیوز در نیویورک می گوید:"از ديدگاه حکومتهای این چنینی ،مردم همواره مصلحت واقعي خود را تشخيص نمي دهند؛بلكه حزب يا گروه حاكم از زبان مردم سخن مي گويد و خود را نماينده ي منافع راستين و خواست هاي واقعي ا كثريت مردم مي داند."

او در کتاب"مبانی علم سیاست نظری" تاکید می کند که در این موارد ،خواست مردم بدون در نظر گرفتن خواست مردم تعيين مي شود ."

باشگاه خبرنگاران جوان در دهه هشتاد،فيلم مستندي را به نام"شبيخون" توليد کرد.اين فيلم مستند كه به نظر مي آيد به شكل ناخواسته در سطحي گسترده توزيع شد؛ روابط دختران و پسراني را به نمايش مي گذارد كه از ديدگاه توليدكنندگان اين فيلم مستند،جواناني هرزه هستند نمایش می دهد . در بخشي از فيلم،دختري در پاسخ به سوال خبرنگار كه مي پرسد سرگرمي شما چيست،جواب مي دهد:"در ايران هيچ سرگرمي براي ما وجود ندارد."

دختر مصاحبه شونده در ادامه ،سرگرمي جوان هاي آمريكايي را به عنوان يكي از خواسته هاي خود مي داند. خبرنگار مي گويد:"مگر(اينگونه سرگرمي ها را) نداريد؟" دختر جوان كه در حال آرايش كردن است،جواب مي دهد:"داريم اما به علت غيرقانوني بودن،همه دست و پاهاشون مي لرزه..." اين گفت و گوي ساده علاوه بر اينكه نشان مي دهد كه جوانان بدون توجه به محدودیت ها ،خواسته هاي خود را به هر نحوي برآورده مي كنند،از يك نكته مهم تر پرده برمي دارد.اين نكته مهم،سايه افكني فضاي ترس و وحشت در جامعه است كه در طولاني مدت،به "نابودي روابط ميان شهروندان و گسترش فضاي ترديد،دورويي و عدم اعتماد" مي انجامد. به گونه اي كه انسان ها،از سايه خويش نيز می ترسند .

به نظر می رسد این روزها که بازگشت طرح امنیت اجتماعی یا همان گشتهای ارشاد هر روز جدی تر می شود ترس و بیم مردم هم افزایش می یابد و به قول برخی از جامعه شناسان مثل این می ماند که حکومت با این کار دفن زندگي ، شادي و بازگشت اندوه را بار دیگر به جامعه تقدیم می کند .

سنگسار، ایران، اسلام و حقوق بشر

سنگسار، ایران، اسلام و حقوق بشر


راهپیمائی ایرانیان مقیم مونیخ در حمایت از مردم ایران/1