Wednesday, May 30, 2007

اینجا پلی تکنیک تهران است

و اینک ما مانده ایم و زندانهای آباد،دانشگاههای ویران و جامعه ای رنجور.دانشجو و استاد هر دو تاوان استقلال خود را خواهند داد


روی عکس کلیک کنید و ببینید

Monday, May 28, 2007

حکم اعدام دلارا تایید نشده

روی عکس کلیک و پتیشن را امضاء کنید





نامه پر سوز و گداز پدر دلارا به هاشمی شاهرودی
پدر دلارا دارابی دختر نقاش متهم به قتل با ارسال نامه به رییس قوه قضاییه تقاضا کرد دخترش را به زندانی در تهران منتقل کنند.
پدر دلارا در نامه اش اورده است : دلارا ۳ سال است که در رنج و عذاب ز ندگی میکند. او سه سال است که سایه طناب دار را به گردنش می بیند اما لب فرو بسته و از این رنج و عذاب برای من و مادرش چیزی نمی گویید. من اطمینان دارم که او بی گناه است و این بی گناهی ثابت خواهد شد . اما خواهش می کنم تا زمان روشن شدن تکلیف پرونده اش او را به تهران منتقل کنید.
دلارا در روز ۱۵ قرص اعصاب می خورد و همانطور که قبلا گفته شده به شدت ناراحت است و لاغر شده .
اقای شاهرودی شما خود فرزند دارید و می دانید که زمانی فرزندی از دیدن پدر و مادرش سر باز می زند که در وضعیت بسیار بدی باشدو روحیه دیدن انها را نداشته باشد. دلارای ۲۰ ساله من هم در چنین شرایطی است . دوبار است که از دیدن ما سرباز می زند .
شرایط بد روحی دلارا حتی او را تا پای مرگ برد و دخترم در زندان خودکشی کرد اما او حالا نجات یافته پس اجازه ندهید به خاطر گناه نکرده ذره ذره آب شود و از شما می خواهم کمکش کنید.
در شرایطی که دلارا باید در دانشگاه باشد و برای ایندهای بهتر تلاش کند در زندان است و به جای کس دیگری مجازات می شود . از شما خواهش می کنم او را از این وضعیت جهنمی نجات دهید.
این در حالی است که وکیل دلارا در اخرین مصاحبه خود اعلام کرد پرونده دلارا همانطور که انتظار می رفت از دفتر رییس قوه قضاییه و مرحله استیذان به شعبه تشخیص فرستاده شده است و البته باید یگویم که اخبار درج شده در رسانه ها مبنی بر تایید حکم اعدام دلارا کاملا کذب است . شعبه تشخیص هنوز به این پرونده رسیدگی نکرده است و طی ۲ ماه اینده این کار را انجام خواهد داد . حتی اگر تشخیص حکم را تایید کند باز مرحله دیگری هست و پرونده باید برای استیذان به دفتر رییس قوه قضاییه فرستاده شود و در این مرحله هم احتمال نقض حکم بسیار زیاد است.
خرمشاهی گفت:تلاشها بسیاری برای انتقال دلارا به تهران انجام گرفته است و با توجه به دیداری که انجمن دفاع از حقوق زندانیان انجام داده است و نامه هایی که من و پدر دلارا فرستاده ایم احتمل انتقال دلارا به تهران بسیار زیاد است و فکرمی کنم رییس قوه قضاییه در این خصوص اقداماتی انجام دهد

Saturday, May 26, 2007

موج جديد سركوب و ضرب و شتم وحشيانه و تحقير آميز زنان و جوانان توسط پاسداران و ماموران نقاب زده تحت عنوان مبارزه با «بدحجابي» و «گردآوري اراذل و اوباش»

دیگه بسه

این قصه نیست حقیقت است، باورش کنید / میرا قربانی فر



زنگ تلفن در بعدازظهر جمعه ای که هیچ برنامه ای نداری، در بعدازظهرهای دلگیر جمعه، باید برایت نوید شادی بخش باشد اما برای من نبود... زمانی که صدای پر از بغض دوستی را می شنوم که بی سلام می کوید الهام در بیمارستان است بیمارستان... سریع بیا... زنگ خطر بدی درمغزم، در قلبم به صدا در می آید... یعنی باز هم دعوایشان شده؟ زمانی که به بیمارستان می رسم فقط و فقط صورت الهام قصه ما از ۳ جا شکسته... می دانم نباید گریه کنم اما... الهام... الهام قصه ما... .
الهام زنی ست ۲۸ ساله. چند سالی بزرگتر از من و چند صد سال زجرکشیده تر. عاشق شده و ازدواج عاشقانه داشته با ۱۴ سکه بهار آزادی مهریه و حالا در هم شکسته با کودکی ۸ ماهه که حتی دیدار فرزندش از او دریغ شده. با نداری همسرش ساخته و بدبختی هایش . ۱۰ سال سختی و بی پولی و حالا که زندگی به بهای پیر شدن این زن ۲۸ ساله در حال پا گرفتن است... اولین بار که دیدمش در دادگاه خانواده بود. زمانی که بعد از خرید به خانه رفته همسرش را در خانه (خانه خودش ) با زنی دیگر دیده بود و بعد از کتک ها و رنج های بسیار به دادگاه آمده بود و قاضی با وقاحت گفته بود از تو چیزی کم شده یا برایت کم گذاشته؟ هیچ کس نخواسته بود قلب شکست خورده اش را ببیند، زمانی که مرد با وقاحت گفته بود صیغه اش کردم حاج آقا خلاف شرع که نبوده. چرا زمانی که این شرع را می نوشتند قلب ما زنان را ندیده بودند؟ و چه بد که این آغاز شکست حرمت هایی بود که در نهایت به اینجا رسیده بود که مرد روزی که در خانه بود با ۱۴ سکه. گفته بود مهرت آماده است... ناراحتی برو.
با کمک مشاور خانواده و دوستان او به خانه بازگشته بود تا امروز که این بار اور ا بر تخت بیمارستان می دیدم و در حالی که بدون ماسک اکسیژن حتی قادر به نفس کشیدن نبود.
نمی دانم الهام چندمین زنی است از سرزمین فلک زده ی من که دچار این سرنوشت شده اما می دانم که اولین نیست و آخرین هم نخواهد بود. تا زمانی که این قوانین پوسیده ضد بشری هست امثال الهام نازنین ما هم هست.
نمی دانم چرا ... اما می دانم که نمی خواهم. دیگر زنان آگاه این سرزمین هم نمی خواهند امتداد آن نقش تاریخی و همیشگی باشند. دیگر نمی خواهیم و نمی شود با عذاب الهی و دنیا و آخرت در برابر این سیل ایستاد. نمی شود. این سیل به راه افتاده.
حالا الهام نازنین من از همان روی تخت بیمارستان بسیار قاطع می گفت می خواهد آنقدر امضا بگیرد تا تغییر دهد آنچه را باید تغییر کند.
لینک مطلب: http://www.weforchange.info/spip.php?article646

Sunday, May 13, 2007

پشتیبانی از مبارزه زنان در ایران


شماری از شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی آلمان با انتشار اطلاعیه‌ای از مبارزه زنان ایران علیه قوانین تبعیض‌آمیز و احقاق حقوق مدنی خود و نیز لغو سنگسار از قوانین کیفری ایران پشتیبانی کردند.
فعالان حقوق مدنی زنان در ایران از تابستان گذشته دو کمپین در دفاع از حقوق زنان به راه انداخته‌اند که با استقبال زیادی مواجه شده است. این دو کمپین یکی "یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان" و دیگری لغو مجازات سنگسار از قوانین کیفری ایران است.

در اطلاعیه‌ی شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی آلمانی گفته می‌شود:
« این دو کمپین از سوی فعالان حقوق زنان پیش برده می‌شود و هدف‌های آن حقوق بشر و برابری زنان و مردان است.»

در اطلاعیه شخصیت‌های آلمانی آمده است:
«بخاطر موفقیت این دو کمپین و حمایت گسترده مردم از آنها، این حرکت اکنون هدف حمله‌ی دستگاه حکومتی ایران قرار گرفته است. دهها نفر از زنان به اتهام "اخلال در امنیت ملی" بازداشت شده‌اند. با این اقدام می‌خواهند از یک سو فعالان حقوق زنان را بترسانند و از سوی دیگر این دو کمپین را غیرقانونی و کاری مجرمانه جلوه‌گر سازند.»

در ماه مارس گذشته، در یک گردهمایی در برابر دادگاه انقلاب، به خاطر همبستگی با گروهی از زنانی که در دادگاه محاکمه می شدند، بیش از ۳۰ تن از زنان بازداشت شدند. شماری از آنها را بدون هیچ دلیلی تا ۱۷ روز در بازداشت انفرادی نگه داشتند و سپس در برابر وثیقه آزاد کردند. برای تعدادی از آنها پرونده قضایی باز کرده‌اند.

شخصیت‌های آلمانی در اطلاعیه مطبوعاتی خود نوشته‌اند:
« دو تن از فعالان مشهور حقوق زنان، پروین اردلان و نوشین احمدی خراسانی هر یک به سه سال حبس محکوم شدند. در روزها و هفته‌های آینده، تعقیب قضایی در انتظار دیگر فعالان حقوق زنان نیز هست. این زنان کاری نکرده و گناهی مرتکب نشده‌اند ، جز آنکه از حقوق زنان در ایران دفاع کرده‌اند.»

در ادامه‌ی اطلاعیه امده است:
«سرنوشت محکوم‌شدگان به‌روشنی نشان می‌دهد که در ایران حقوق زنان در کانون مبارزه برای حقوق بشر، دموکراسی و برقراری دولت حقوقی قرار دارد. درست به همین خاطر این کمپین‌ها برای حکام اسلامی در ایران بسیار خطرناک شده است. ما نگران زنان محکوم به حبس و تحت پیگرد هستیم. از این رو ما ساکت نمی‌نشینیم.»

این اطلاعیه را ۳۷ تن از شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی آلمان، از جمله خانم کلودیا روت، رهبر حزب سبزهای آلمان، فولکر بک، رئیس فراکسیون حزب سبزها در پارلمان آلمان، یوتا ابلینگ، شهردار شهر فرانکفورت امضا کرده‌اند.

م.

Saturday, May 12, 2007

فیلم سینمائی و مستند سنگسار




کاترین دختر آمریکائی تبار که با یک دنیا عشق و آرزو با حمید ازدواج کرده و به ایران می رود او از احکام قرون وسطائی جمهوری اسلامی (زندان،شلاق و سنگسار) بی بهره نماند

روی عکس کلیک کنید

Tuesday, May 08, 2007

بر زنان ما چه مي گذرد

بر زنان ما چه مي گذرد


جنبشهاي اجتماعي مردم ايران عليه حكومت ديكتاتوري اسلامي نشان از به ستوه آمدن آنان ازظلم وستم است .ايشان تلاش مي كنند تا صداي حق طلبانه خود رابه گوش مردم جهان برسانند. اين گونه جنبش هاي ( دانشجويان ، فرهنگيان، پرستاران و...) از طرف رژيم اسلامي سركوب مي شود. سران رژيم ازاين حركتها وحشت بسياري دارند و سرنگوني خود را در ادامه اين جنبشها مي ببنند.ترديدي وجود ندارد كه زنان ايران اولين وبيشترين قربانيان جنبش ها ي اجتماعي هستند. حكومت زن ستيز اسلامي دراين مدت 28 سا ل به انحاء مختلف اعتراضا ت زنان را که براي احقاق حقوق اوليه شان بوده ، سركوب كرده و از حضور فعال ايشان در جنبش هاي اجتماعي جلوگيري مي كنند.
در جامعه اسلام زده ايران دختران از زمان كودكي با اعتقادات مذهبي در محيط خانواده و تهديدهاي خانوادگي و جامعه روبرو بوده وهستند كه اين گونه محدوديتها ترفند اين رژيم استبدادی بوده است. زيرا آنان مي خواهند که انسانهاي مطيع احکام اسلامي باشند. حال مي توان متوجه شد چرا همين زنان زماني كه پا به عرصه جامعه ميگذارند نگاهي ديگرگونه دارند. اين آموزشهاي كه اززمان كودكي درمغز آنها فرو رفته و جز زنجيري براي بسته شدن دست وپاي آنها از فعاليتهاي اجتماعي نبوده است را به کناري مي گدارند .هنگامي ايشان وارد اجتماع ميشوند.
جامعه اي كه الگوي سياسي ، اجتماعي واقتصادي آن ازقوانين ارتجاعي نشات مي گيرد وبراساس تفسيرخميني ازچنين قوانيني، قانون اساسي رژيم اسلامي پايه ريزي گرديده ا ست به مردم تحميل شد. در اين قانون اساسي ارتجاعي شديدا خقوق اوليه زنان پايمال شده است.
ازنظربنيادگرايان وازديد محافظه كاران (زن به عنوان انسان برابر در جامعه مطرح نيست بلكه تنها به عنوان يك مادر وهمسر مطرح ميگردد نه يك موجود صاحب اختيار)كه اين تفسيرات براي مردان زمينه را مساعد ميسازد كه اجازه ي هر كاري ازقبيل ضرب وشتم و قتل را بر زنان روا مي دارند. مردان طبق قوا نين ا سلامي اين موارد را حق مسلم خودمي دانند .متاسفانه اين قوانين ارتجاعي مرد سالار نه تنها جلوي اين مسائل رانمي گيرد بلكه مجوزي علني هم براي آنها صادر ميكند . حوادثي كه درجامعه اتفاق ميافتد بازگو كننده تمام اين فجايع است مانند: پدر66ساله اي كه به علت مظنون بودن به دخترش او را ميكشد . ويا همسري به علت ناموس وشرف خانوادگي خود همسرش را به سيم برق وصل مي كند واورا به قتل مي رساند.
خانواده براي دختران بدون نظر خواهي همسر انتخاب ميكند.اومي بايست با مرد مورد نظر خانواده ازدواج كند واگر او تن به اين عمل ندهد ، تهديد به مرگ ميشود . موارد خودسوزي زنان بر اثرسركوب هاي خانوادگي و اجتماعي ديگر در ايران بيشمار است .همه اينها سرمنشاء قوانين مرتجع اسلامي است كه درآن اثري ازآزادي فردي زنان وجود ندارد. نه تنها قانون ولايت فقيه آنها را مجازات نمي كند بلكه تبصره اي براي تبرئه آنها وجوددارد با اين قوانين مهر تائيد به اعمال آنها ميزند وزمينه را براي جرايم بعدي هموار ميسازد. اين گونه است سرنوشت زنان در
جامعه اسلامي که تحت احكام ديني هدايت مي شود
.