Saturday, August 30, 2008

مشکل اینها چگونگی مرگ صمد بهرنگی است یا تفکراو؟!



مشکل اینها چگونگی مرگ صمد بهرنگی است یا تفکراو؟!
به بهانه ۹ شهریورماه روزی که به طورمشکوکی صمد در ارس غرق شد
درهمه جاودررابطه با همه چیزدرخدمت اربابان دست بالائی داشته باشند، دررابطـه با چگونگی مرگ صمد،این نویسنده ومعلم کمونیست، به بهانه های مختلف متاعی ناچیزازمغـــزهای پـهن گرفته شان به بارگاه اربــــــاب صادرمی کنند، آنها برای پنهــــان کردن زبـــونی ووحشت شان ازقلم رادیــــــکال وانقـــــلابی اوکه به افشاء چاکرمنشی، چوخ بختیاریسم وتلاش برای حفظ بقاء به هرشکل روشنفـکران قلم به مزدمی پردازد، قصــــه های شیرین وسرگرم کننده به مــــــذاق اربابان جعـــل می کنند، اینکه دروغ است که تـــوده ای های جاسوسی مثل فـــراهتی درغرق کردن او با ساواک همکاری کردند ویا خودش شنا نمی دانست وغرق شد، چشمــــــانش ضعیف بود که نتوانست عمق آب را تشخیص دهدومزخرفاتی از این دست ...

البته تمام چرندگوئی ها ازاین دست به هیچ وجه تطهیــــــرکننده ساواک جهنمی سرمایه داران سلطنتــــــــــی وجاسوسان تــــوده ای جنایتکارآن نمی تواند بشود،نقش ومــــاهیت جنایت بار سیستـــم سرکوب طبقــه حاکم ازهرنوع و درهرکجای دنیا، ازتعداد جنــایاتش مشخص نمی شود، بلکه مــــــاهیت کثیــــف ماشین ســـــــــــرکوب دررابطه باحفـــظ سیستـــــم استثمـــــــــارگر، که با جنایتکارانه ترین ووحشیانه ترین شیوه هاعمل می کند، نشان داده می شود.

به فرض توده ای های مزدوربا ساواک برای غـــــرق صمـــــد همکاری نکرده باشند، آیا ماهیت مزدوربودن این حزب پوشالی وکیثف رابا این غزعبلات می توان پنهان کرد.

پادوهای سرمایه امثال آل احمدها ونوچه هایشان سرــ کوهی،فراهتی، مسعود نقره کار،بهروزحقی وامثال اینها، ضعیف بودن چشمان صمد را بهانه ای برای پنهان کردن مزدور بودنشان علم می کنند،ولی مشکل اصلی این پــــــادوها چشمان تیزبین وعصیان گرصمد است که تا عمق مغزعلیل آنها نفوذ می کند وتفــــکرنوکرمنشی ونان به نرخ روزخوردن آنها را درمعرض نگاه استثمارشوندگان یعنی کارگران وزحمتکشانی که توسط سیستم گنــــــــدیده ای که آنها برای حفظ آن خودشان را درکثـــــــــافات سرمایه داران غــــــــرق می کنند، قرارمی دهد.

خادمان سرمایه ازماهی سایه کوچولوی اووحشت دارند، که درآن مصلحت انــــــدیشی، محافظه کاری، تن دادن به وضع موجود روشنفکران کاسه دریوزگی به دست را افشــــــاء ومخــــــــل آسایش وآرامش فسیــــــــــــل وارگی آنهاست.

ماهی سیاه کوچولو، ماهی های پیروخرفتی را که برای حفظ وضع موجود ومخفی کردن پستی وحقارتشان، بذریــــاس و ناامیدی می پاشند، رسوا می کند.

آل احمـدها درماهی سیاه کوجولو، خود را درنقش همان خرچنگ هائی می بینند، که بعدازکودتای امریکائی ٢۸ مــــرداد سال ۳٢ وخیانت رهبران زباله دانی توده، با پنجه های زهرآگین، برجنبش انقـــلابی چنگ انداخته اند، تا به کمک ماشین سرکوب آن را به زعم خودشان به طورکامل خفه کنند.

آل احمدهای مزدورکه ازماهی های سیاه کوچولوهائی که خنجــررا درکمرپنهـــان کرده اند که پنجـــــه های مــزدورآنها را کوتاه کنند،به وحشت افتاده وبا جعــــــل مزخرفاتی خوش آیند به مــــــذاق ساواک مخوف سرمایه داران سلطنتی در رابطه با مــــرگ مشکوک صمدعصیــــــــان گرمـاهی های سیاه کوچولو خنجربه کمررا افســـــــانه عــــــوام جا بزنند.

وبک باردیگر،نــوچه های حقیراو،امثال سرــ کوهی درنشریه مشــــــکوک آدینـــــه اش،درحالیکه مـاشین ســـــــرکوب سرمایه داران اسلامی، با کشتارهای خیابانی، رعـــب ووحشت را حاکم کرده اند، مضحکه تـاریخی آل احمـــدهای خائن وآلوده را تکرارمی کنند، تا لطیف ها این فرزندان کــــــــارگران وزخمتکشان ٢۴ ســــاعت درخـــواب بیداری صمد، که هنوزطمع شیرین روزهای قیام را که با بــــــازوهای مســـــلح درمقابل، ارتش ضــــــد خلقی تا بن دندان سرمایه داران سلطنتی،جنگ خیابانی به راه انداختند، افسانه عوام جا بزنند، تا کارگران وزحمتکشانی که ازغـــارت، چپاول، سرکوب وخفقان سرمایه داران اسلامی به جان آمده اند، به فکر بدست آوردن مسلســـــــــل های پشت ویترین مغازه ها نیفتند.

ولی دریوزگان وجاسوسان باید بدانند که ماهی سیاه های کوچولوی صمد خودشان چشــــــم وگــــــــوش دارند وبا گوشت،پوست وشکم های گرسنه شان قتل وغارت سرمایــه داران اسلامی واربـــابان خارجی آنها را لمس می کنند، وروزبه روزبه کینــه ونفرتشان نسبت به این زالوصفتــــــان شدت می گیرد و به زودی روزی خواهد رسید که مسلســـــل های پشت ویترین ها، به زعم این فــــاسدین افسانه عوام صمد بهرنگی ها نخواهد بود.

به امید آن روزبزرگ وبا شکوه که بدون هیچ شک وتریدی خواهد رسید!

٢ سپتامبر٢٠٠٧

صبا اسکوئی

No comments: