Tuesday, April 29, 2008

درنشست كانون مدافعان حقوق بشر مطرح شد:


كارگر و معلم قربانیان خشونت

«روز معلم» و «روز كارگر» فرصتی شد تا كانون مدافعان حقوق‌بشر اولین نشست مطبوعاتی خود را در سال جدید به این دو قشر از جامعه اختصاص دهد. «حقوق معلم و حقوق كارگر» عنوان این نشست بود كه در روز دوشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۷ برگزار شد تا حاضران هر یك از زاویه‌ای به نقش و جایگاه معلمان و كارگران و نقض حقوق شهروندی آنان بپردازند.محمدعلی دادخواه عضو شورای عالی نظارت كانون مدافعان حقوق بشر در ابتدای جلسه از خانم دكتر امام خواست تا به عنوان یكی از پیشكسوتان عرصه آموزش، نشست مطبوعاتی كانون مدافعان حقوق بشر را آغاز كند.دكترامام ضمن ارائه شرحی از چگونگی تدریس در دوران فعالیت آموزشی خود از عشق و علاقه در این حرفه سخن گفت. به گزارش روابط عمومی كانون مدافعان حقوق بشر دكتر امام در دوران فعالیتش تنها به تدریس قانع نبوده و در كنار تدریس یك مددكار اجتماعی نیز به حساب می‌آمد.با پایان سخنان این معلم پیشكسوت نوبت به دكتر شیرازی عضو شورای عالی نظارت كانون مدافعان حقوق‌بشر رسید تا او با ارائه تبیینی از بحث خشونت در جوامع بشریت به نقد كسانی بنشیند كه با استفاده از ابزار خشونت، سعی در تنظیم روابط انسان‌ها دارند. او گفت خشونت اگر چه به ارعاب می‌انجامد اما از سوی دیگر نفرت را بازتولید می‌كند. شیرازی با بیان اینكه نفرت باعث تكثیر خشونت می‌شود از تقویت اراده‌های قوی برای كنترل و از بین بردن خشونت یاد كرد. او گفت در شرایط امروز با توجه به تحولات جهانی باید با گسترش جنبش صلح‌خواهی در جامعه، راهكارهای قانونی برای رسیدن به حقوقی كه كرامت انسان‌ها را تامین می‌كند، ایجاد شود. دكتر مجد سخنران بعدی این نشست از زاویه تخصص خود یعنی روانپزشكی بحث خشونت را مورد واكاوی قرار داد. او به ۳ عامل در ایجاد خشونت اشاره كرد. «وجود ریشه‌های خشونت در همه افراد»، «برخوردها در خانواده» و «جامعه».دكتر مجد با بیان اینكه خشونت یكی از صفات رذیله انسانی است، گفت: كنترل خشم انسان علامت سلامت روان و تمدن است و بروز خشم علامت عقب‌ماندگی است. بنابراین افرادی كه خشم خود را نمی‌توانند كنترل كنند باید معالجه شوند. این روانپزشك ادامه داد: خشونت اعتماد به نفس را از انسان می‌گیرد و سپس او را متاثر می‌كند و بعد از آن انسان را وادار می‌كند تا تلافی كند. نقد خشم و خشونت باعث شد تا آقای معارفی نماینده كانون صنفی معلمان ایران نیز به این موضوع بپردازد؛ مسئله‌ای كه به اعتقاد این عضو كانون صنفی معلمان ایران گسترش آن می‌تواند به فرونشستن مهربانی و عشق بینجامد.داوود رضوی عضو سندیكای شركت واحد در ادامه جلسه فشارهایی را كه در طول سال‌های گذشته بر كارگران وارد آمده است یادآوری كرد. احضارها، بازجویی‌ها، فشارهای اقتصادی و فشارهای روحی مشكلاتی بود كه به اعتقاد این عضو سندیكای شركت واحد بر كارگران و خانواده‌های آنان وارد شده است.او با ابراز تاسف از اینكه منصور اسالو رئیس‌ هیات ‌مدیره سندیكای شركت واحد با وجود حمایت‌های بسیار همچنان در زندان است، به عدم ابلاغ حكم زندان به اسالو اشاره كرد و گفت: هر موقع ما از منزل بیرون می‌رویم این استرس برای خانواده‌های ما وجود دارد. علاوه بر این ما كارگریم اما نمی‌توانیم حتی در شركت‌های خصوصی كار كنیم.او تلاش برای ایجاد سندیكاها توسط كارگران را مورد اشاره قرار داد و تأكید كرد كه این خواسته‌ای است كه با تشكیل تشكل‌های آزاد كارگری تحقق می‌یابد.تاكید رضوی بر ضرورت تشكیل تشكل‌های كارگری حمایت ایران‌نژاد عضو كانون صنفی معلمان ایران را به همراه داشت.حمایتی كه با این جمله همراه شد: در جامعه‌ای كه آزادی نباشد، عدالت اجتماعی هم در آن جامعه نخواهد بود و جامعه‌ای كه در آن عدالت اجتماعی نباشد آن جامعه متلاشی می‌شود.او با اشاره به ضرب و شتم معلمان در اواخر سال ۸۵ و اوایل سال ۸۶ كه در مقابل مجلس شورای اسلامی صورت گرفت این اتفاق را ضربه‌ای بزرگ بر جامعه معلمان ارزیابی كرد.تاكید این عضو كانون معلمان بر ضرورت رفع هرگونه خشونت از جامعه نوبت به كاظم فرج‌اللهی فعال در حوزه كارگری رسید تا او با طرح این سوال كه كارگران چه كسانی هستند و چه می‌خواهند؟ تعریف خود را از كارگر و طبقه كارگر ارائه داد. «همه كسانی كه كار می‌كنند، ارزش اضافی و سود و منافع مادی تولید می‌كنند، خودشان از آن بی‌بهره هستند و فقط دستمزد می‌گیرند».او با تفكیك كارگران به دو گروه «تولید و خدمات» گفت كه كارگران صنعتی به خاطر اجتماعشان در كارگاه‌هایی كه به آنها همبستگی می‌دهد موقعیت خاص خود را دارند. او سپس به وجه مشترك همه گروه‌های حقوق‌بگیر اشاره كرد. «همه حقوق‌بگیران تمایل دارند شرایط كارشان مناسب باشد و «كارفرمایان برای كسب سود بیشتر تمایل دارند دستمزد كمتری بپردازند».او با بیان اینكه كارگر را با كار و زحمت و محرومیت تعریف نمی‌كنند، گفت كه كارگر را با قدرت و توانایی كه بر جامعه اثر می‌گذارد تقسیم می‌كنند. این فعال در حوزه كارگری تقسیم حقوق ‌بگیران را به كارمند و كارگر تفكیكی دانست كه صحیح نیست. او با طرح این سوال كه كارگران چه می‌خواهند، گفت كه آنان شغل مناسب می‌خواهند تا با این شغل مناسب، درآمدی داشته باشند و با آن درآمد، زندگی مناسبی را بگذرانند. فرج‌اللهی گفت كه شغل مناسب و درآمد مناسب چیزی نیست كه كارفرمایان به آسانی به آن تن دهند.او ادامه داد: ایجاد تشكل‌های صنفی حقی است كه بر اساس منشور حقوق بشر به كارگران داده شده است كه متاسفانه بسیاری از كارفرمایان و دولت‌ها به شكل‌های مختلف در راه دستیابی به این حق و به شكل‌های مختلف سنگ‌اندازی می‌كنند.فرج اللهی نیز همچون ایران‌نژاد عضو كانون صنفی معلمان ایران كه از ضرب و شتم معلمان در اواخر سال ۸۵ و اوایل سال ۸۶ در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی سخن گفت به ضرب و شتم، اخراج و فشارهای وارده بر كارگران اشاره كرد. بنابراین لازم دید تا از مصادیق نقض حقوق بشر در مورد كارگران سخن بگوید.«اكثریت كارگران به دلیل شرایط غیرعادلانه دستمزد، از داشتن یك زندگی شرافتمندانه محرومند»، كارگران ایران عملا در پی ابهام در قانون از داشتن تشكل‌های آزاد كارگری محروم هستند، «به دلیل سیاست‌های نادرست ضدتولید و بیكاری‌ساز ۴ میلیون كارگر بیكار وجود دارد یعنی از حقوق شغلی محروم هستند و امنیت شغلی ندارند و مجبورند به انواع قراردادهای موقت تن دهند.»«سوء مدیریت در پرداخت بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی» و «تبعیض در محیط كار» شناسایی و اخراج كارگران سندیكایی، گزینش كارگرها و وجود تبعیض جنسی از مواردی بود كه این فعال حوزه كارگری از تبعیض در محیط كار از آن یاد كرد.او در ادامه گفت: «سوءاستفاده از كارگران زن بسیار بالاست و كارگران زن امنیت ندارند. كارگران زن به خاطر مادر بودن مجبورند از فرصت شغلی و ارتقای شغلی بی‌بهره باشند.»طرح مصادیق نقض حقوق بشر در خصوص كارگران باعث شد تا باقری عضو كانون صنفی معلمان ایران نیز از ضرب و شتم معلمان و انتقال آنان به زندان و صدور احكام محكومیت معلمان انتقاد كند؛ انتقادی كه با قرائت بیانیه كانون صنفی معلمان ایران همراه شد.«اشاره به عدم انعكاس اخبار معلمان در رسانه‌ها»، «انتقاد از بی‌توجهی مسوولان تصمیم‌گیر به نظر معلمان برای انتخاب وزیر»، «عدم مدیریت صحیح نسبت به صندوق ذخیره فرهنگیان» و «وعده‌هایی كه اجرای آن با تعلل همراه می‌شود» از جمله مواردی بود كه در این بیانیه به آن اشاره شده بود.دكتر غلامعباس توسلی جامعه‌شناس پشت‌تریبون قرار گرفت تا به عنوان آخرین سخنران این نشست از دو قشری كه یكی تولیدكننده همه كالاهایی كه نیاز داریم و دیگری تولیدكننده فرهنگ و رشد هستند، سخن بگوید. توسلی با ابراز تاسف از اینكه این دو قشر از محروم‌ترین اقشار جامعه هستند این سوال را مطرح كرد: «چه باید كرد؟»این جامعه شناس گفت كه متاسفانه افراد مجرب و كاردان در جای خود قرار نگرفته‌اند كه بتوانند تورم را مهار كنند.معتمدی‌مهر وكیل دادگستری در تأیید گفته‌های توسلی بر ضرورت عمل جمعی و حمایت مشترك و اتحاد تمامی نیروهای آزادیخواه تاكید كند؛ تاكیدی كه با قرائت بیانیه كانون مدافعان حقوق بشر به عنوان پایان‌بخش نشست «حقوق معلم و حقوق كارگر» همراه شد.بنابراین محمد سیف‌زاده عضو شورای عالی نظارت كانون مدافعان حقوق بشر بیانیه این نهاد را با عنوان پویندگان راه علم و صنعت قرائت كرد: «بی‌گمان نقش نخست در ساختن و پرداختن جهان به عهده آموزش و پرورش بوده است. اگر ابتدای جهان كلمه بود و در پی آن عظمت و ابهت گیتی پایه‌ریزی شد، این تغییر و تحول بدون تردید به اندیشه آموزش‌گران و دستان پرتوان كارگران، مدنیت و معنویت یافت. بدون تردید این رسالت خطیر و گران، بر دوش معلمان كه پایه‌ریزان تمدن و انتقال آن از طریق تعلیم و تعلم بوده و آن را در زمره وظایف و تكالیف خویش دانسته و با عشق و مرارت آن را قبول كرده و به انجام رسانده‌اند، می‌باشد. اما آیا تاكنون بر این مهم پافشرده‌اند كه جایگاه قانونی و منزلت اجتماعی این اقشار ارجمند كجاست و تا چه پایه و مایه به عدالت و انصاف در حق این پایه‌ریزان ستون‌های استوار مدنیت، اندیشه‌مند نگریسته شده است.اگر اصول، مبانی و مبادی هر امر به نحو صحیح رعایت شود، می‌توان انتظار منطقی از بازده توازن و كار در آن طرح داشت. ناهنجاری هنگامی رخ می‌دهد كه هر موضوع در موضع خود قرار نگیرد و توازن شایسته در صحنه اجتماع نسبت به ارزش و اعتبار مسائل رعایت نگردد.امری كه به نحو غمباری در جامعه ما جلوه‌گر است. اگر به درآمد سرانه كارگران كه گردانندگان چرخ سرزمین ما هستند، توجه كنیم و معیشت معلمان را در نظر گیریم و با یك حساب ساده به تطبیق این گروه‌ها با دیگر اقشار جامعه بپردازیم، نتایج فاجعه‌باری را به‌دست خواهیم آورد.رسالت مدیران جامعه آن است كه از سازندگان انسان‌ها به گونه‌ای دفاع و حفاظت كنند كه بتوانند فارغ از دغدغه و تشویش، مسوولیت خود را پذیرفته و عمل كنند. قانون اساسی اعلامیه جهانی حقوق بشر به ویژه در تفسیر و تبیین اصول آن در میثاق فرهنگی، اجتماعی تا بدان حد بر این مهم تاكید شده كه در صدر تكالیف دولت‌ها، آموزش و پرورش مجانی را قید نموده است. بدیهی است تلاش در تامین معاش و بهداشت و فراغت بال این اقشار می‌تواند تاثیر شگرف در پیشرفت و ترقی و تكامل جامعه داشته باشد. پس برای دستیابی به اهداف مزبور، تكلیف اولیه حكومت‌گران توجه وافی به اندیشه‌سازان جامعه و گردانندگان چرخ كار و صنعت می‌باشد

No comments: