
چند زنی، وقاحتی با مجوز قانون
شهرزادنیوز: "کارغیر قانونی یا غیر شرعی که نمیکنم. پولش را دارم و می خواهم یک زن دیگر بگیرم!"
این جمله را بسیاری از زنهای ایرانی شنیدهاند. از زبان شوهر خودشان هم که نشنیده باشند، حتما یکی از مردهای فامیل به شوخی و جدی اینها را به زنش گفته است.
بر اساس دین اسلام مردان میتوانند چهار زن عقدی و بی نهایت زن صیغهای بگیرند و قوانین ایران نیز با وجود این که بر این مسئله تصریح نکردهاند اما هیچ منعی نیز برای تعدد زوجات قائل نشدهاند و در قوانین مختلف به وضعیت همسر دوم و سوم و... اشاره شده است.
بر اساس همین مجوزهای مستقیم و غیر مستقیم است که تعدد زوجات همچون شمشیر داموکولوس بر سر زنان ایرانی سایه انداخته است و امنیت روانی آنان را تهدید می کند. نصیحتهای گیسسفیدهای فامیل به تازه عروسها نشانهای از همین عدم امنیتی است که سالها با آن زندگی کردهاند: "حواست به خورد و خوراک مردت باشه تا زیر سرش بلند نشه"، "مرد که دلخوشی نداشته باشه میره پی یک زن دیگه"، "تو صبوری کن و بساز باهاش، وگرنه فردا دست یکی دیگه را میگیره میاره خونه و میگه هووته" و ...
این هشدارها فقط ریشه در تجربه گیس سفیدهای فامیل ندارد، بلکه اقدامات و سخنان برخی مسئولان و قانونگزاران نیز مهر تایید بر این هراسهای زنانه است. تعدد زوجات هنوز فراگیر نشده و در ایران قاعده همچنان به تک همسری استوار است، اما آن قبحی که از چند دهه پیش برای مرد دو زنه وجود داشت، کم کم در حال فرویختن است.
رضا، مرد 60 سالهای که دامادش زن دوم گرفته، می گوید: "وقتی ما جوان بودیم از این خبرها نبود. اگر هم کسی می خواست زن دوم بگیرد، قانون به همین راحتی کوتاه نمیآمد. باید زن اول رضایت می داد و اگر نمیداد و مرد مخفیانه زن میگرفت، شوهرش و عاقد هر دو باید میرفتند حبس. حالا اما همه چیز راحت شده، رفته سر دختر جوان من هوو آورده و می گوید اگر خرجیاش را ندادم برود شکایت کند. انگار همه چیز پول است."
برخی ازدلائل تعدد زوجات همچون قبل، نازایی زن و بیماری و پیریاش است. دلائلی که همیشه بهانه هوسرانی مردانی بوده که انتظار دارند همسرشان به پای نازایی و بیماری و پیری آنها بمانند، اما خودشان رویهای دیگر پیشه می کنند.
ثریا که هنوزازشوک زن گرفتن شوهرش بیرون نیامده است، میگوید: "نمی گویم چرا رفت زن گرفت، میگویم: چرا به من نگفت؟ چرا اول طلاق من را نداد تا بروم دنبال زندگیام؟ چرا باید بعد از پنج سال بفهمم که چه کلاهی سرم رفته؟"
او اینها را در جلسه دادگاهی ابراز می کند که برای رسیدگی به دادخواست طلاق او تشکیل شده. قاضی اما دلائل ثریا را برای طلاق کافی نمی داند: "خرجیات را که میدهد. یک شب در میان هم که خانه تو است. دست بزن هم که ندارد. فقط رفته زن گرفته که نه خلاف شرع است و نه خلاف قانون. اگر خدای نکرده میرفت سراغ زنهای خراب خوب بود؟"
با وجود این حمایتهای قانونی، بسیاری از ازدواجهای مجدد مخفیانه صورت می گیرد. هوشنگ 47 ساله که چند ماهی است با یک دختر 20 ساله ازدواج کرده میگوید: "اگر زن اولم بفهمد شر به پا می کند و نمیگذارد آب خوش ازگلوی هیچ کداممان پایین برود. من هم مرد هستم، دلم زن جوان میخواهد. اززندگی او و بچه هایم هم که کم نگذاشتهام. شبهایی که اینجایم میگویم رفتهام ماموریت و او هم باور میکند."
او زن اولش را طلاق نمیدهد برای این که ادامه ی یک زندگی 20 ساله است، با فرزندانی همسن زن دومش. ازطرف دیگر شجاعت بهم ریختن آن زندگی و شنیدن حرف مردم را ندارد. خودش میگوید: دلم به حال زنم میسوزد. بعد این همه سال زندگی کجا برود؟ چرا طلاقش بدهم و بیخود زن بیچاره و بچههایش را آواره کنم؟ این طوری به نفع خودش است. خب سرشت مردها اینطور است که تنوع طلبترند."
آوار همه این تحقیرها ومخفیکاریهای شوهران خیانتکار اغلب پس ازمرگشان بر سر زن اول هوارمیشود. سمیرای 50 ساله، وقتی سر قبر شوهرش زن جوانی با دو بچه کوچک را دید که ادعای ارث و میراث می کرد، از هوش رفت و تا یک هفته باورش نمیشد که این همه سال فریب خورده و حالا باید خانهای را که با هزار مکافات آجر به آجرش را ساخته است با زن تازه وارد نصف کند.
بر اساس قوانین ایران سهم زن از اموال شوهرش یک هشتم اموال منقول و قیمت ساختمان است و اگر مرد دو زن داشته باشد این سهم الارث یک هشتمی بین این دو زن نصف میشود.
با وجود همه تبلیغات مستقیم و غیرمستقیمی که دراین سالها برای چند همسری میشود و تلاش برخی قانونگذران برای تسهیل و ترویج چند زنی، اما هنوز این مسئله درعرف جامعه پذیرفته نشده است.
علیرضا که خودش دو دختر جوان دارد، میگوید: "شما کدام آدم درست و حسابی و معقولی را میشناسید که سرزنش هوو آورده باشد. از قدیم گفتهاند یار یکی، خدا یکی."
بسیاری از مردان جوان نیز پس از اقدام مجلس برای در دستور کار قرار دادن لایحه حمایت از خانواده که بند 23 آن به صراحت از چند زنی دفاع میکرد، به مخالفت با این لایحه برخاستند و با پخش بروشور در بین مردم از آنها خواستند که به این لایحه اعتراض کنند. به گفته سعید، دانشجوی سال سوم پزشکی، این بند هم توهین به زنان است و هم توهین به مردان. وقتی قانون به مرد میگوید اگر پول داری میتوانی بروی هر چند تا زن که خواستی بگیری یعنی احساس آن مرد و قلبش را نادیده گرفته است."
او میگوید: "درست است که معشوقه داشتن هم خیانت است و ضربهای بزرگ برای زن، اما این که تو دست یک زن دیگر را بگیری بیاوری خانهات و با وقاحت بگویی حق قانونی من است که یک زن دیگر داشته باشم و تو هم باید بمانی و تحمل کنی، با هیچ معیاری پذیرفتنی نیست."
شاید به خاطر همین تحقیرهای علنی و بی شرمانه است که آمار افسردگی و اضطراب در زنان ایرانی روز به روز بالاتر میرود و هر از گاهی خبر خودکشی یک زن به گوش میرسد.
این جمله را بسیاری از زنهای ایرانی شنیدهاند. از زبان شوهر خودشان هم که نشنیده باشند، حتما یکی از مردهای فامیل به شوخی و جدی اینها را به زنش گفته است.
بر اساس دین اسلام مردان میتوانند چهار زن عقدی و بی نهایت زن صیغهای بگیرند و قوانین ایران نیز با وجود این که بر این مسئله تصریح نکردهاند اما هیچ منعی نیز برای تعدد زوجات قائل نشدهاند و در قوانین مختلف به وضعیت همسر دوم و سوم و... اشاره شده است.
بر اساس همین مجوزهای مستقیم و غیر مستقیم است که تعدد زوجات همچون شمشیر داموکولوس بر سر زنان ایرانی سایه انداخته است و امنیت روانی آنان را تهدید می کند. نصیحتهای گیسسفیدهای فامیل به تازه عروسها نشانهای از همین عدم امنیتی است که سالها با آن زندگی کردهاند: "حواست به خورد و خوراک مردت باشه تا زیر سرش بلند نشه"، "مرد که دلخوشی نداشته باشه میره پی یک زن دیگه"، "تو صبوری کن و بساز باهاش، وگرنه فردا دست یکی دیگه را میگیره میاره خونه و میگه هووته" و ...
این هشدارها فقط ریشه در تجربه گیس سفیدهای فامیل ندارد، بلکه اقدامات و سخنان برخی مسئولان و قانونگزاران نیز مهر تایید بر این هراسهای زنانه است. تعدد زوجات هنوز فراگیر نشده و در ایران قاعده همچنان به تک همسری استوار است، اما آن قبحی که از چند دهه پیش برای مرد دو زنه وجود داشت، کم کم در حال فرویختن است.
رضا، مرد 60 سالهای که دامادش زن دوم گرفته، می گوید: "وقتی ما جوان بودیم از این خبرها نبود. اگر هم کسی می خواست زن دوم بگیرد، قانون به همین راحتی کوتاه نمیآمد. باید زن اول رضایت می داد و اگر نمیداد و مرد مخفیانه زن میگرفت، شوهرش و عاقد هر دو باید میرفتند حبس. حالا اما همه چیز راحت شده، رفته سر دختر جوان من هوو آورده و می گوید اگر خرجیاش را ندادم برود شکایت کند. انگار همه چیز پول است."
برخی ازدلائل تعدد زوجات همچون قبل، نازایی زن و بیماری و پیریاش است. دلائلی که همیشه بهانه هوسرانی مردانی بوده که انتظار دارند همسرشان به پای نازایی و بیماری و پیری آنها بمانند، اما خودشان رویهای دیگر پیشه می کنند.
ثریا که هنوزازشوک زن گرفتن شوهرش بیرون نیامده است، میگوید: "نمی گویم چرا رفت زن گرفت، میگویم: چرا به من نگفت؟ چرا اول طلاق من را نداد تا بروم دنبال زندگیام؟ چرا باید بعد از پنج سال بفهمم که چه کلاهی سرم رفته؟"
او اینها را در جلسه دادگاهی ابراز می کند که برای رسیدگی به دادخواست طلاق او تشکیل شده. قاضی اما دلائل ثریا را برای طلاق کافی نمی داند: "خرجیات را که میدهد. یک شب در میان هم که خانه تو است. دست بزن هم که ندارد. فقط رفته زن گرفته که نه خلاف شرع است و نه خلاف قانون. اگر خدای نکرده میرفت سراغ زنهای خراب خوب بود؟"
با وجود این حمایتهای قانونی، بسیاری از ازدواجهای مجدد مخفیانه صورت می گیرد. هوشنگ 47 ساله که چند ماهی است با یک دختر 20 ساله ازدواج کرده میگوید: "اگر زن اولم بفهمد شر به پا می کند و نمیگذارد آب خوش ازگلوی هیچ کداممان پایین برود. من هم مرد هستم، دلم زن جوان میخواهد. اززندگی او و بچه هایم هم که کم نگذاشتهام. شبهایی که اینجایم میگویم رفتهام ماموریت و او هم باور میکند."
او زن اولش را طلاق نمیدهد برای این که ادامه ی یک زندگی 20 ساله است، با فرزندانی همسن زن دومش. ازطرف دیگر شجاعت بهم ریختن آن زندگی و شنیدن حرف مردم را ندارد. خودش میگوید: دلم به حال زنم میسوزد. بعد این همه سال زندگی کجا برود؟ چرا طلاقش بدهم و بیخود زن بیچاره و بچههایش را آواره کنم؟ این طوری به نفع خودش است. خب سرشت مردها اینطور است که تنوع طلبترند."
آوار همه این تحقیرها ومخفیکاریهای شوهران خیانتکار اغلب پس ازمرگشان بر سر زن اول هوارمیشود. سمیرای 50 ساله، وقتی سر قبر شوهرش زن جوانی با دو بچه کوچک را دید که ادعای ارث و میراث می کرد، از هوش رفت و تا یک هفته باورش نمیشد که این همه سال فریب خورده و حالا باید خانهای را که با هزار مکافات آجر به آجرش را ساخته است با زن تازه وارد نصف کند.
بر اساس قوانین ایران سهم زن از اموال شوهرش یک هشتم اموال منقول و قیمت ساختمان است و اگر مرد دو زن داشته باشد این سهم الارث یک هشتمی بین این دو زن نصف میشود.
با وجود همه تبلیغات مستقیم و غیرمستقیمی که دراین سالها برای چند همسری میشود و تلاش برخی قانونگذران برای تسهیل و ترویج چند زنی، اما هنوز این مسئله درعرف جامعه پذیرفته نشده است.
علیرضا که خودش دو دختر جوان دارد، میگوید: "شما کدام آدم درست و حسابی و معقولی را میشناسید که سرزنش هوو آورده باشد. از قدیم گفتهاند یار یکی، خدا یکی."
بسیاری از مردان جوان نیز پس از اقدام مجلس برای در دستور کار قرار دادن لایحه حمایت از خانواده که بند 23 آن به صراحت از چند زنی دفاع میکرد، به مخالفت با این لایحه برخاستند و با پخش بروشور در بین مردم از آنها خواستند که به این لایحه اعتراض کنند. به گفته سعید، دانشجوی سال سوم پزشکی، این بند هم توهین به زنان است و هم توهین به مردان. وقتی قانون به مرد میگوید اگر پول داری میتوانی بروی هر چند تا زن که خواستی بگیری یعنی احساس آن مرد و قلبش را نادیده گرفته است."
او میگوید: "درست است که معشوقه داشتن هم خیانت است و ضربهای بزرگ برای زن، اما این که تو دست یک زن دیگر را بگیری بیاوری خانهات و با وقاحت بگویی حق قانونی من است که یک زن دیگر داشته باشم و تو هم باید بمانی و تحمل کنی، با هیچ معیاری پذیرفتنی نیست."
شاید به خاطر همین تحقیرهای علنی و بی شرمانه است که آمار افسردگی و اضطراب در زنان ایرانی روز به روز بالاتر میرود و هر از گاهی خبر خودکشی یک زن به گوش میرسد.
No comments:
Post a Comment