Tuesday, February 26, 2008

شلاق بر گرده کارگران





شلاق بر گرده کارگران








بوسه بر دست پینه بسته کارگر یا شلاق بر پشت خمیده او
صدیق امجدی ،فارس گویلیان و حبیب الله كلكانی کارگران اخراجی نساجی کردستان متحمل 10 ضربه شلاق وپس از آن مبلغ 65000 هزارتومان بعنوان جریمه پرداخت شدند ،این جریمه هم حتما بعنوان دستمزد شلاق زنان دریافت میشود،البته این3 تنها نیستند8 نفر دیگر هم در نوبت شلاق وجریمه قراردارند.اتهام وجرم آنها هم شرکت در مراسم روز جهانی کارگر در سنندج بوده؟؟؟
در اینکه رژیم سرمایه داران اسلامی تاکنون از هیچ جنایتی نسبت به کارگران ،زنان،دانشجویان،معلمین ودیگر اقشار زحمتکش وحتی مرفه غیر وابسته به خود کوتاهی نکرده هیچگونه شک وشبهه ای وجود ندارد.ولی چرا اکنون سرکوب را به این سطح رسانده است؟ما بخوبی میدانیم که طی 29 سال عمر ننگین جمهوری اسلامی کارگران ایران همیشه در مقابل این رژیم قرار داشته ودارند.( رویارویی در برابر قوانین یا در برخورد با مسائل صنفی در محیط های کارهمواره وجود داشته ودارد)
رژیم اسلامی قبل از بقدرت رسیدن باسوء استفاده از سرکوب وبی عدالتی وبی حقوقی کارگران دردوران رژیم سرمایه داران سلطنتی که در آن نیزکارگران وزحمتکشان ایران از بی حقوقی کامل رنج میبردند،با استفاده از نامتشکل بودن آنان ضمن پنهان نمودن چهره کریع خود، به طرح شعارهای عوامفریبانه مانند پیامبربر دست پینه بسته کارگر بوسه میزد!!!!؟؟؟ ،تا عرق کارگر خشک نشده باید مزد او را پرداخت!!!!؟؟ یا اینکه پیامبران وامامان همه زحمت میکشیدند و حاصل دسترنج خود را میخوردند!!!!؟؟ما میخواهیم عدالت اجتماعی !!! برقرار کنیم واز این دست شعارهای عوام فریبانه ،توانسته بود با بهره گیری از عقاید مذهبی وسنتی اکثرزحمتکشان جامعه وبا معصوم نشان دادن خودشان اینکه به مال دنیا نیازی ندارند وبه آخرت خود فکر میکنند!!!!؟؟؟؟فاجعی بنام جمهوری اسلامی ایران را برای ما رقم بزند.
زمانیکه در سال 1357قدرت را بدست گرفتند تازه برای زحمتکشان آشکار شد که در پس آنهمه عوامفریبی چه موجودات جنایتکار و مرتجع وضد بشری وجود دارد .در همان اولین روزبقدرت رسیدن اعدام وقتل عام دست اندرکاران رژیم جنایتکار شاهنشاهی بدون هیچ ضوابط حقوق بشری، بدون انکه آنان اجازه دفاع از خود داشته باشند ،اجرا شد تا همگان بدانند که این رژیم به هیچ قانونی پایبند نیست ، دراین میان کارگران وزحمتکشان وروشنفکران جامعه که جنایات رزیم شاه را با گوشت وپوست خود لمس کرده بودند نه تنها سکوت نموده بلکه ابراز شادمانی وهمراهی نیز مینمودند.
حکومت اسلامی در اولین سال به قدرت رسیدن توی خیابانها با شعار روسری یا توسری زنان را به زیر روسری وچادر کشاند تا بدینوسیله جامعه رو بدونیم تبدیل نماید وهیچ زنی احساس انسان بودن بخود راه ندهد !!زنان جامعه درگیر مسائلی شدند تا توان آنان در مبارزات طبقاتی محدود شود .گام بعدی کارگران بودند که روز 11 اردیبهشت 58 به خیال اینکه باید آزادانه مراسم روز جهانی کارگررا برگزار گنند در شهرهای مختلف مورد هجوم چماقداران سرمایه قرار گرفته تا فکر نکنند که آزادند ومیتوانند به خودشان بعنوان یک طبقه اجتماعی باور داشته باشند.و یک وقت هوس کارهای مهمتری بسرشان نزند !!دقیقافردی (احمد توکلی) رابعنوان وزیر کار اسلامی معرفی کردند که سرسپردگی او به سرمایه داری جهانی علی الخصوص (انگلیس )برای همه کاملا آشکار بود تا بدینوسیله به کارگران وزحمتکشان بگویند که چه نقشه های شومی در سر دارند همان وزیری که بیشرمانه اسم کارگررابه کار پذیر تعویض نمود و میگفت بازنشتگی یعنی چه؟ما در کشور اسلامی زندگی میکنیم ومعتقد به صله رحم هستیم هرکس پیر واز کار افتاده شد ونتوانست کار کند باید اقوام بعنوان صله رحم یا اگر بیکس بود از صندوق صدقات( در حد بخور ونمیر )به او کمک شود!!!!!یا در پست وزارت نفت افرادی مثل غرضی وتندگویان مامور مقابله با کارگران نفت شدند تا فکر نکنند اگر اعتصاب کردند وبدینوسیله حکومت شاه را سرنگون نموده ،اکنون برای خود سهمی میتوانند داشته باشند !!!در این میان طبقه کارگر ساکت ننشسته و با تشکیل شورای کارخانه وسندیکاها درمقابل حملات رژیم اسلامی مقاومت نمود، حکومت فاشیستی اسلامی که حالا تمامی ابزار های سرکوب را بدست گرفته با توجه به خطری که از جانب طبقه کارکر متوجه کل نظام سرمایه داری میشد در وحشیانه ترین حالت ممکن لحظه ای درنگ بخود راه نداده وشروع به دستگیری وزندان، ترورواعدام نمودن فعالین کارگری نمود.از طرفی بوسیله مزدوران خود تشکلاتی بنام خانه کارگر وشورای اسلامی کار را جایگزین تشکلات واقعی ومستقل کارگری نمود.البته باید یاد آور شد که کشورهای سرمایه داری وسازمانهای به اصطلاح حقوق بشری و در آن زمان با سکوت خود نقش بسزایی در این سرکوب ها ایفاءنموده وبه باور ما در نوع سرکوب با این رژیم همکاری مینمودند آیا ماجرای روابط پنهای ایران وامریکا به گفته خود سران رژیم یا روابط علنی رژیم با کشورهای اروپایی سر چه مسائلی بوده؟؟؟؟یک نمونه کوچک آن ماجرای مک فارلین معروف به ایران کنترا است.
.
اینها کوشه کوچکی از فجایحی است که بر ما رفته وهیچگاه فراموش نخواهد شد .اما چه مناسبتی با خبر شلاق خوردن کارگران دارد؟
کارگران ایران درطی این 29 سال مرتب از این حکومت شلاق خورده اند ولی نه اینگونه علنی، هر فعال کارگری یا دیگر اقشار زحمتکش جامعه که تعداد زیادی را شامل میشوند در ابتدای دستگیری توسط بازجویان ومامورین رژیم مستقیم به اطاق تعزیر(شکنجه )هدایت میشود.پس این امر غیر عادی برای فعالین ومبارزین نیست !رژیم اسلامی نیز اینرابخوبی میداند .
اگر به سیر حوادث 29 ساله توجه داشته باشید ،رژیم خونخوار وجنایت پیشه اسلامی یکی از شیوه های سرکوب خود راتمرکز روی نابودی شخصیت افراد قرار داده تا بدینوسیله آنها را از صحنه اجتماعی محونماید .در اوایل سال 60 این کار را با تجاوز به زنان ،دختران وحتی مردان زندانی سیاسی آغار نمود این عمل آنقدرشنیع ووحشیانه بود که باور آن برای خیلی ها امکان نداشت ،امروز دیگر تقریبآ همه آن را میدانند ،این سیاست آنهم با آن ابعاد زیاد برای تهی نمودن زندانی از آرمانهای خود و گرفتن شخصیت سیاسی او صورت میگرفت زیرا این مسائل متاسفانه در سنت ها وباورهای ما وجود داشته که در اینگونه مواقع ما به اصلاح عامیانه نتوانیم در جامعه سر بلند نمائیم !!!!!در بین همبندان حتی ابرازش نتوانیم ودر این رهگذر عده ای چنان مرعوب جانیان شده که حتی برای خلاصی خود به همکاری با آنان کشیده شدند.این اعمال با شدت بیشتری نسبت به زندانیان موسوم به عادی رواج دارد زیرا در آنجا دیگر افشاگری وجود ندارد، زندانی بدون آنکه بداند علت مجرمیت او وجود همین حکومت های ضد مردمی است ،در مقابل هرگونه تجاوزی هیچگونه مقاومتی در خود نمی بیند وبعد از زندان نیز همه چیز را برای خود از دست رفته می بیند عده ای به اعتیاد در داخل خود زندان کشیده شده و بیرون ادامه میدهند عده ای که مورد تجاوز وتعرض قرار گرفته با توجه به همان سنتهای غلط جامعه از خانه طرد یا روی برگشت به خانه راندارند در نتیجه به حاشیه خیابانها وخانه های فحشاءیا توسط همان زندانبان مهربان!!!برای صدور به کشورهای دیگر برنامه ریزی میشوند .این شیوه در زندانهای مخوف جمهوری اسلامی رایج شده ،اما رژیم اسلامی که درتمامی زمینه های سیاسی واجتماعی درگیر بحرانهای خود ساخته است برای بقاء عمر کثیف خود نیاز به ایجاد جو رعب ووحشت بیشتری دارد به همین دلیل چند سال اخیر موج اعدام ها و دستگیری وضرب وشتم وحشیانه جوانان بنام مبارزه با مفاسد اجتماعی واراذل واوباش !!!در ملاءعام شدت بیشتری یافته . سیاست های غارتگرانه سرمایه داران حاکم باعث بیکاری کسترده جوانان وکارگران صنایع وکارخانجات میباشد .سرمایه داران حاکم که خود را به هیچکس پاسخگو نمیدانند با آسودگی خاطر قوانین ضدکارگری را برعلیه کارگران تصویب نموده ،صنایع ملی ما را مفت و ارزان در اختیار عوامل خود بعنوان حق السکوت یا پاداش جنایتکاری در حفظ نطام یا افراد فامیل خود، بصورت اقساط تحت عنوان خصوصی سازی قرارداده وآنها نیز با پشتوانه تمام دستگاههای سرکوبگر رژیم ،کارگران را به برده گی واداشته و یا بنام صنعت به تجارت می پردازند چراکه سود بیشتری را با استفاده از امکانات دولتی که در اختیارشان است بدست آورده و با فروش ملک ومستغلات بدست آمده ،کارخانجات وصنایع غنیمتی را به تعطیلی کشانده وخود را از شر کارگران راحت نموده تا با خیالی آسوده ثروت های کلان اندوخته نمایند ودر موقع لزوم با فرار به کشورهای امن (برای سرمایه گذاری وادامه زندگی )مشکل مصادره وبازپس گیری سرمایه وجود نداشته باشد.بیهوده نیست آیت الله های بقدرت رسیده که تا دیروز از طریق روضه خوانی ورمالی در پناه تجار محترم!! روزگار سختی رو میگذراندن،امروز با راهنمایی ومشارکت همین تجاروپاسداری فرزندان سپاهی خود انحصار واردات تمامی کالاهای مورد نیاز جامعه را بدست گرفته (بدون توجه به تولید داخلی محصولات اساسی مانند شکر،چای،صنعت نساجی )باتوجه به استفاده از ارز دولتی و عدم پرداخت مالیات به ثروت های باد آورده میرسند، از آنطرف صنایع تولیدی تعطیل و کارگران بیشتری به صف بیکاران اضافه میشوند .حال با توجه به بیکاری روز افزون وعدم یک افق روشن برای بهبود اوضاع ،بخشی از جامعه به سمت دلالی وواسطه گری ،دستفروشی، تکدی گری ،فحشا،فروش اعضاءبدن،سرقت ،فروش موادمخدر واجناس قاچاق( که مدیریت آن هم با خود حاکمیت است)روی آورده که از اینان در 2مورد سوءاستفاده میشود هم بعنوان بزه کار!برای سرکوب وهم بعنوان عاملی برای انتقال و فروش کالا .در مقاطعه ای که سرکوبگران نیاز داشته باشند جامعه رو مرعوب نمایند همین انسانهای بیدفاع را به بدترین شکل در انظار عمومی اعدام ،قصاص ،گرداندن بطور مضحک وشلاق زدن برای( به اصطلاح خودشان )عبرت دیگران به نمایش میگذارند.رژیم ضد مردمی تاکنون شیوه های ننگین خود را تجربه نموده وتوانسته میلیونها ایرانی را دارای سابقه کیفری نماید، اکثرا با وثیقه های سنگین به اصطلاح آزاد میشوند، این ها همه گرو کشی هایی است که حکومت اسلامی انجام داده تا بدینوسیله نیروی بلقوه برای دگرگونی را منفعل نماید .در این رابطه است که برای هشدار به فعالین کارگری ،دانشجویی ،زنان وروشنفکران سیاسی اجتماعی دست به اقدامی تحقیر آمیز میزند .در آبان 86 دلارم علی فعال جنبش زنان به زندان وشلاق محکوم میشود .درتاریخ 27 بهمن و2اسفند86سه تن از فعالین جنبش کارگری بجرم برگزاری اول مه روز جهانی کارگرمتحمل ضربات شلاق میشوند. این حکم ضدانسانی وشنیع را درست در کردستان این دژسازش ناپذیرجنبش کارگران وزحمتکشان به اجرا میگذارند.شما فکر میکنید سرمایه داران حاکم آنقدر احمقند که ندانند 10 ضربه شلاق برای کارگری که تمامی عمر مفیدخود را به سختی کار کرده درد آور نیست؟ جانیان حاکم که تا کنون از هیچ جنایتی نسبت به مردم ما دریغ نورزیده اند مسلما اهداف دیگری را دنبال میکنند .آنها راحت دانشجویان ومبارزین را زیر شکنجه میکشند وتوسط مزدوران خود که ملبس به لباس پزشکی میباشند تاییدیه خودکشی میگیرند.محمود صالحی و منصور اسانلو را با وجود بیماری وعلیرغم فشار مجامع بین المللی وفعالین کارگری ،دانشجویی با وجود خطر مرگ ونقص عضو همچنان در زندان نگه میدارند .مجید حمیدی را در روز روشن ترور میکنند تا به همه بگویند به هیچ قاعده وقانونی پایبند نیستند.
اینها میخواهند با شلاق زدن روحیه مقاوم کارگران را در هم بشکنند ،اینها بدینوسیله میخواهند طبقه کارگر رو تحقیر کنند.این سرکوب عریان همراه با قلدری است .این هوشیاری بیشتر کارگران ،دانشجویان ، زنان واقشار زحمتکش جامعه رو میطلبد این نشان میدهد که باید جهت تشکل یابی تلاش بیشتری نمود ،حکومت اسلامی نیز مانند حکومت سلطنتی نابود شدنی است ،ما با پراکندگی خود دست این رژیم را برای غارت ،سرکوب،ونابودی انسانیت باز گذاشته ایم.نباید منتظر کسی ماند، کس ندهد آزادی بما ،دولت های سرمایه داری وبنگاههای سرمایه داری ساخته فقط میخواهند شیوه استثمار وبرده گی را عوض کنند .نیروی ما اکر متحد شویم به اندازه کافی زیاد است که حکومت سرمایه را سرنگون نمائیم.
نابود باد جمهوری اسلامی
نابود باد نظام سرمایه داری
پیروز باد جنبش کارگران وزحمتکشان
22-02-2008
جمعی از کارگران پیشرو تبعیدی - سوییس
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران -سوییس

No comments: