Tuesday, February 26, 2008

اسفندگان ؛ جشن زن و زمين و زندگي / با رويش ناگزير جوانه چه مي‌كنيد؟





اسفندگان ؛ جشن زن و زمين و زندگي / با رويش ناگزير جوانه چه مي‌كنيد؟



فهیمه خضر حیدری/7 اسفند 1386



« اینک زمین را می ستاییم؛ زمینی که ما را در بر گرفته است. ای اََهوره مَزدا ! زنان را می ستاییم. زنانی را که از آن ِتو به شمار آیند و از بهترین اَشَه برخوردارند، می ستاییم. » اوستا - یسنا 38 - بند 1



بهار، خوش قول مثل هميشه از راه مي‌رسد و در تدارك آمدنش يك بار ديگر جهان را با همه سياهي‌ها و تلخي‌هايي كه بر آن گذشته به جشن زندگي دعوت مي‌كند.پنج‌شنبه گذشته ، جمعي از دوستداران فرهنگ و آيين‌هاي ايرانيان به همت بنياد جمشيد در تالار دبیرستان فیروزبهرام تهران دور هم جمع شدند تا دعوت بهار را پاسخ بگويند و «اسفندگان » را كه بر اساس گاهنامه ايرانيان باستان در روز پنجم اسفند ماه برگزار مي‌شده با هدف پاسداشت زن و زمين جشن بگيرند.
در اين جشن كهن ايراني كه امسال عنوان « بزرگداشت چکامه‌سرایان زن ایران » را هم بر خود داشت ، پوران فرخزاد ، نويسنده و پژوهشگر ، گیتی پورفاضل، حقوق‌دان و فیروزه ماوندادی ، چکامه‌سرای زرتشتی با تاكيد بر رابطه متقابل زن و زمين ، از ستايش زن در فرهنگ ايراني سخن گفتند.زنان و مردان ايراني دور هم جمع شدند تا اسفندگان را جشن بگيرند و اين جشن اگرچه مانند جشن‌هاي اسفندگان ايران باستان عظيم و پرشكوه نبود اما يادمان آورد كه يك بارديگر از زمستان‌هايي كه پشت سرگذاشتيم بپرسيم: «گيرم كه مي‌زنيد ، گيرم كه مي‌بريد...با رويش ناگزير جوانه چه مي‌كنيد؟ »
اسفند ؛ ماه زن ، ماه زمين
« در ايران باستان چيزي به نام « هفته » به آن شكل كه امروز مرسوم است وجود نداشت.در عوض هر يك از 30 روز ماه براي خود نام مخصوصي داشتند .هر ماه با نام اهورمزدا آغاز مي‌شد و هر روز نام يكي از مقدسان را به خود مي‌گرفت. ايرانيان حتي براي ماه‌هاي مختلف سال هم جنسيت قائل بودند و در اين ميان چهار ماه از ماه‌هاي سال را مونث يا « زنينه » در برابر « مردينه » مي‌دانستند : خرداد ، امرداد ، آبان و مهم‌ترين آنها اسفند.» پوران فرخزاد ،‌نويسنده و پژوهشگر با بيان اين مقدمه درباره آيين‌هاي باستاني ايرانيان و ويژگي‌هاي ماه‌هاي « زنينه » مي‌گويد : « اسفند ماه را ايرانيان سپندارمز مي‌گفته‌اند و سپندارمز نمايانگر بردباري ، صبر ، مهرباني و ملايمت جنس زن است. فرشته موكل ماه اسفند كه همان سپندارمز يا « آرمه‌ئيتي » است در واقع نماد زن و زمين و زندگي است . چرا كه زن و زمين شباهت‌هاي بسياري به هم دارند و از همه مهم‌تر اينكه هر دو زاينده‌اند و زندگي‌بخش.»
با وجود اين پوران فرخزاد صفات و نمادهاي ديگري هم در سپندارمز مي‌بيند : « من فكر مي‌كنم علاوه بر اين نمادهايي كه درباره سپندارمز و جشن اسفندگان گفته‌اند بايد آن را نماينده عشق و انگيزه هم بدانيم. در اسفند ماه زمين يك بار ديگر از خواب بيدار مي‌شود، درختان جوانه مي‌زنند و بار ديگر آماده زايش مي‌شوند درست همان‌طور كه زنان بارور و آماده زايش مي‌شوند و اين نيروي عشق و انگيزه است كه آنها را وامي‌دارد تا در هر شرايطي همچنان به فكر آفرينش دوباره و دوباره و دوباره زندگي و فصل‌هاي تازه باشند، درست مثل زمين و طبيعت .»
زنان و روح شادناك آريايي
به گفته اين پژوهشگر آريايي‌ها كه روح شادناك و زيبايي داشتند در طول هر ماه جشن‌هاي مختلفي برگزار مي‌كردند كه از آن جمله جشني بود كه در روز هم‌نام هر ماه برگزار مي‌شد.فرخزاد مي‌گويد : « پنجم اسفند كه اسفندگان نام دارد از آنجا كه بهم‌نام ماه اسفند است در ايران باستان جشن گرفته مي‌شود همان طور كه مثلا تيرگان يا مهرگان در ماه‌هاي تير و مهر جشن گرفته مي‌شدند.» اما چرا جشن اسفندگان به نام و به افتخار زنان برگزار مي‌شده است؟
فرخزاد در پاسخ به اين پرسش از ابوريحان بيروني ، دانشمند ايراني قرن چهار و پنج هجري ياد مي‌كند و مي‌گويد: « اگر ابوريحان بيروني ماجراي جشن اسفندگان را ثبت نكرده بود ما امروز اصلا نمِي‌دانستيم كه چنين جشني روزگاري وجود داشته است.اين دانشمند ايراني ثبت كرده است كه روز پنجم اسفند ماه در نزد ايرانيان باستان روز «مردگيران » يا « مزدبگيران » و البته به نظر من « مژده‌بگيران » بوده ؛ روزي كه همه زنان ، مادران ، خواهران ، همسران و خلاصه همه « زنينه‌» ها قدرداني و ستايش مي‌شدند. در اين روز زنان پا روي پا مي‌انداختند ، بهترين لباس‌هايشان را مي‌پوشيدند، بهترين غذاها از قبل براي اين روز آماده مي‌شد و زنان ايراني در جشن اسفندگان هيچ كاري انجام نمي‌دادند.مردان ايراني در اين روز به نشانه سپاس و عشق به زنان هديه مي‌دادند و از آنها پذيرايي مي‌كردند و به اين ترتيب اسفندگان روز ستايش از زن بود.»
اسفندگان را به تقويم رسمي ببريم
در متون زرتشتي ، اسفندگان ، روز زن و مادر نام گرفته ؛ روزي كه ايرانيان از جايگاه و مقام زن در جامعه و خانواده تجليل مي‌كردند و به اين ترتيب از هزاران سال پيش ، فرهنگ والاي برابري و همراهي زن و مرد در جامعه را در روحيه و آداب خود به نمايش مي‌گذاشتند.با وجود اين ريشه‌هاي كهن و ديرينه‌سال اما امروز «جشن اسفندگان» در هجوم انوع جشن‌ها و مراسم غيرايراني به فراموشي سپرده شده است.پوران فرخزاد دراين باره مي‌گويد : «امروز ما روز مادر و روز زن را در تقويم رسمي كشور داريم و با فضايي كه موجود است حق دخالت در تعيين روز مادر و يا زن را هم نداريم.البته روز هشتم مارس هم به عنوان روز جهاني زن وجود دارد اما من پيشنها مي‌كنم كه براي احياي اسفندگان تلاش كنيم تا آن را به نام « روز سپاس و قدرداني از زن » وارد تقويم رسمي كشور كنيم.در اين روز زنان ايراني مي‌توانند براي يك روز هم كه شده پا روي پا بياندازند و به مردان بگويند امروز نوبت شماست كه كار كنيد و هديه بدهيد و پذيراي ما باشيد».
پوران فرخزاد همچنين درباره استقبال جامعه مردان از نامگذاري چنين روزي در تقويم رسمي كشور به حضور فعال و تشويق‌هاي مردان در جشن اسفندگان پنج‌شنبه گذشته اشاره و تاكيد مي‌كند : « مردان در اين جشن استقبال خيلي خوبي كردند . با علاقه بحث‌ها را دنبال مي‌كردند و من فكر مي‌كنم شايد در همه مردان جامعه ما آمادگي براي پذيرش بهتر از جايگاه زن وجود نداشته باشد اما در عموم مردان فهيم اين پذيرش وجود دارد.»
زنان تحقير نمي‌شدند !
گیتی پورفاضل، حقوق‌دان و نویسنده هم كه در اسفندگان امسال حضور داشت در سخن از اسفندگان و جايگاه زن در فرهنگ ايراني به گذشته‌هاي دور بازمي‌گردد؛ به زماني كه "افلاطون" زنان را حیوانات دراز گیسو معرفی می‌کرد و همزمان ، ایرانیان ارتشی از زنان داشتند. پورفاضل با تاكيد بر اينكه در اوستا و گاتاها هیچ واژه‌ای در تحقیر زنان نیامده است به ساختار خانواده در ايران باستان اشاره مي‌كند و مي‌گويد :«در ساختار حقوقی ایران باستان روش ویژه‌ای وجود داشت تا دختر خانواده نیز بتواند نام خاندان را منتقل کند».
فیروزه ماوندادی ، چكامه‌سراي زرتشتي نيز از ديگر سخنران جشن اسفندگان بود ؛ زني با لباس ویژه زنان زرتشتی یعنی مکنا و شوال . اين زن چكامه‌سرا معتقد است : « با اشاره به اينكه ایرانیان از دیرباز و حتي پیش از آیین زرتشتی به جایگاه مهم زنان در پیشرفت زندگی بشری پی‌برده بودند .» او مي‌گويد : « از هفت امشاسپند زرتشتي ، سه امشاسپند مونث هستند و سپندارمز هم یکی از آنهاست. این امشاسپند جایگاه ویژه‌ای داشته و نماد فروتنی، عشق، جایگاه زنانگی است و از همین روی است هرچیز بزرگی را با استفاده از واژه مادر بیان می‌کنند مانند مام میهن، مادر طبیعت و زبان مادری.»

No comments: