Saturday, April 11, 2009

تبعیض طبقاتی و فقر و گرسنگی در بند زنان زندانی

خدیجه مقدم - عالیه اقدام دوست



گفتگوی دو زندانی یکی آزاد شد و دومی در زندان ماند

تبعیض طبقاتی و فقر و گرسنگی در بند زنان زندانی

خدیجه مقدم، آخرین فرد از گروه 12 نفره ای که در آستانه سال نو و به جرم قصد دیدار نوروزی با خانواده برخی زنان زندانی جنبش برابری طلبی بازداشت شده بود، از زندان بیرون آمد. البته با وثیفه.
او در زندان با عالیه اقدام دوست یک مصاحبه خواندنی کرده است. گفتگوی دو زندانی که یکی در زندان ماند و دیگری موقتا بیرون آمد. بخش هائی از این مصاحبه را به نقل از سایت "برابری" می خوانید:
- چگونه وارد فعالیت در حوزه ی زنان شدی و چرا در تجمع22خرداد 1385 شرکت کردی؟
عالیه اقدام دوست - من از کودکی طعم تبعیض را چشیده و در طول دوران زندگی ام نیز بارها با نابرابری قوانین مواجه شده بودم، به طور مثال زمانی که قصد داشتم از همسرم جدا شوم قوانین طلاق تمام حقوق من به عنوان یک انسان را نادیده می گرفت در حالی که همسرم می توانست بدون هیچ دلیل موجهی از من جدا شود.
اما این که چگونه وارد فعالیت در حوزه ی زنان شدم روایت دیگریست. من همیشه پیگیر اخبار زنان و فعالیت های گروه های مختلف بودم اما تجمع 22 خرداد اولین باری بود که به دلیل اعتقاد جدی ام به تغییر قوانین تعیض آمیز پا به این حوزه گذاشتم و متاسفانه در همان روز نیز دستگیر شدم. البته برابری جنسیتی تنها خواسته و دغدغه من نیست، من خواسته های دیگری نیز دارم که در جهت ان ها نیز فعالیت می کنم.همان طور که در نامه ام از زندان نیز نوشته بودم بحث تبعیض طبقاتی، افزایش نرخ تورم و بیکاری، کاهش خدمات بهداشتی، گسترش اعتیاد، فقر و فحشا و افزایش نابسامانی های اقتصادی مخصوصا با بالا رفتن پرداخت حق السهم مردم از جمله دغدغه های جدی من است.
- ساعاتی پس از بازداشت شما در منزل شخصی خبری انتشار یافت که نشان می داد شما در منزلتان در فومن توسط مامورین بازداشت شده و تحت الحفظ به زندان منتقل شده اید.

عالیه اقدام دوست - من در تاریخ 12 بهمن ماه سال گذشته (1387)در منزل شخصی ام در فومن توسط دو مامور با حکم بازداشت از سوی دادگستری فومن بازداشت شدم. آنها به همراه یک مامور زن مرا به تهران منتقل کردند.حوالی ساعت 11 شب به همراه مامورین به تهران رسیدیم. هیچیک از ماموران نشانی دادگاه انقلاب تهران را نداشتند بنابراین با راهنمایی شخص من به آنجا مراجعه کردیم و همان گونه که انتظار می‌رفت با درهای بسته مواجه شدیم. سپس باز با راهنمایی من به بازداشتگاه وزرا رفتیم، من شب را در آن بازداشتگاه سپری کردم و صبح روز بعد پیش از باز شدن در سلول ها یعنی کمی قبل از ساعت 7 صبح مجددا به دادگاه انقلاب منتقل شدم. جالب این که تمام هزینه های ایاب ذهاب از فومن به تهران و سپس از وزرا به دادگاه انقلاب از من گرفته شد.
پس از انجام مراحل اداری، من به دستور شعبه ی 6 اجرای احکام دادگاه انقلاب به زندان اوین منتقل شدم و اکنون نزدیک به 2 ماه است که در بند نسوان زندان اوین به سر می برم.
مقدم- زمان دستگیری اولیه یعنی 22 خرداد ماه 1385 چند روز در بازداشت بودید و عمدتا چه سوالاتی از شما پرسیده شد؟
عالیه اقدام دوست - من در آن زمان 7 روز در بند 209 نسوان زندان اوین بازداشت بودم و سوالاتی بسیار فراتر از تجمع و مطالبات آن از من پرسیده شد، چرا که من سابقه ی 6 سال حبس در دهه ی 1360 را داشتم که دو سال آن را در قرنظینه سپری کرده بودم . بخش عمده ای از سوالات در رابطه با فعالیت سیاسی من در آن دوران بود.
مقدم- شما که سابقه ی زندان در سال های گذشته را داشته اید ، اکنون وضع بند نسوان زندان اوین را چگونه ارزیابی می کنید؟
عالیه اقدام دوست - در حال حاضر بند نسوان با مشکلات فراوانی روبه روست. تعداد زیادی از زنان زندانی بیمار هستند، برخی به بیماری های جسمی مبتلا هستند و برخی به بیماری های روحی اما متاسفانه زندان اقدام موثری جهت بهبود این افراد انجام نمی دهد. بسیاری از بیماران جسمی احتیاج به مداوای جدی دارند و بسیاری از بیماران روحی نیازمند جلسات مشاوره هستند که متاسفانه امکان هیچ یک فراهم نمی شود. وضعیت غذای زندان بسیار نامناسب است. هیچ گونه مواد پروتینی به زندانیان داده نمی شود و متاسفانه در هیچ یک از وعده های غذایی گوشت یا مرغ وجود ندارد. گاهی حتی 10 شب متوالی به زندانیان سیب زمینی داده می شود. همین وضعیت نامناسب غذا زندانیان را با مشکلات گوارشی مواجه کرده است.از طرف دیگر فروشگاه زندان محصولات غیرمفیدی را با قیمت های بسیار بالا به فروش می رساند که یا در توان خرید زندانیان نیست یا خاصیت چندانی ندارد.هم چنین وضعیت ناعادلانه ای نیز در توزیع امکانات موجود به چشم می خورد.
از دیگر مشکلاتی که زندانیان در طولانی مدت با آن مواجه می شوند آلودگی صوتی در محیط بند و اتاق هاست. تعداد زندانیان در هر اتاق زیاد است و بدین ترتیب به هیچ وجه آسایش افراد تامین نمی شود.
اما یکی از جدی ترین مشکلات بند عمومی که متاسفانه به وضوح هم قابل رویت است طبقاتی شدن فضای زندان است. در طول زندگی روزمره در زندان افرادی که پول بیشتری داشته باشند سایرین را مورد استثمار قرار می دهند و هیچ کس نیز قادر به اعتراض به آن ها نیست این مشکل باعث سرخوردگی بسیاری از زندانیان شده است و همچنین سلسله مراتب را در بین زندانیان به شدت تقویت کرده است .در اثر این سلسله مراتب پدید آمده زندانیان با دست خود زندان های دیگری درون زندان ساخته اند که افراد کم توان را به شدت آزرده می کند و صدای آن ها هیچگاه به گوش کسی نمی رسد.
مقدم- در این مدت ایا موفق شده اید با حضورتان در زندان تاثیری در زندگی زنان زندانی بگذارید؟
عالیه اقدام دوست- خودم احساس رضایت می کنم. صحبت از قوانین و حقوق زنان برای زنان زندانی بسیار جالب است. در کنار این گفتگو ها سعی کرده ام در حد توانم برای زندانیان کمک هایی نیز فراهم کنم. بخشی از این کمک ها مالی است که در ارتباط با زندانیان بند مالیست و بخشی نیز جذب حمایت های معنوی است، مثلا در رابطه با زندانیانی که در معرض اعدام هستند، چون در بسیاری از موارد نیاز است که در کنار پیگیری های حقوقی و مشاوره های روانشناختی تلاش هایی نیز برای گرفتن رضایت شاکی ها صورت گیرد یا خانواده زندانی تسلای خاطر داده شوند. من سعی می کنم وضعیت برخی از این زندانیان که نیاز به اینگونه حمایت ها دارند را به دوستانم اطلاع دهم تا آنان در خارج از زندان فعالیت هایی در این زمینه انجام دهند. به عقیده من مجموع این تلاش ها در طولانی مدت تاثیر بسزایی در بهبود وضعیت زنان زندانی خواهد داشت و موجب ایجاد حس همدلی در بین آن ها نیز می گردد

No comments: