Thursday, June 05, 2008

ا نادر ابراهيمي درگذشت


نادر ابراهيمي درگذشت

نادر ابراهيمي داستان‌نويس، بعد از يک دوره طولاني بيماري امروز، پنج‌شنبه 16 خردادماه، در سن 73 سالگي درگذشت.

مصاحبه با همسر نادر ابراهیمی. بشنوید
خبرگزاري ميراث فرهنگي_ گردشگري_ نادر ابراهيمي داستان‌نويس، بعد از ظهر امروز، پنج‌شنبه 16 خردادماه، در سن 73 سالگي بر اثر بيماري درگذشت.
نادر ابراهيمي كه سال‌ها از وجود تومور در سر رنج مي‌برد، ساعت 15:15 بعد از ظهر امروز پنج‌شنبه دار فاني را وداع گفت. به گفته پزشکان؛ اين تومور به تازگي فعال‌ گشته و در نهايت منجر به فوت نادر ابراهيمي شد.
مراسم تشييع پيكر اين هنرمند طبق اعلام خانواده‌اش بعد از تعطيلات انجام خواهد شد و زمان دقيق آن متعاقبا اعلام مي‌شود.
«بين من و دنيا شيشه‌اي است! نوشتن راهي است براي گذر از اين شيشه بي‌آنكه بشكند. يك روز عاقبت قلب‌ات را خواهم شكست. يك روز عاقبت نه با سفري يك روز نه با سفري بلند بل آخرين سفر مرگ ... .» 14 فروردين سالروز تولد نادر ابراهيمي است. بيشتر پژوهشگران ادبي دهه سي را آغاز دوره سرخوردگي و نوميدي در ادبيات و هنر ايران مي‌داننداما معتقدند اين ياس ناشي از شكست و وقوع كودتاي 28 مرداد زمينه‌اي براي پويايي و تحول ادبيات متعهد و خلاق در دهه چهل و پنجاه شد. در اين دو دهه نويسندگان، شاعران، پژوهشگران و هنرمنداني ظهور كردند كه در داستان‌نويسي، شعر، نمايش‌نامه‌نويسي، نقد ادبي و تحقيقات تاريخي و اجتماعي، توانستند با تكيه بر ميراث نسل‌هاي پيش از خود دست به خلاقيت بزنند. در اين دوره نويسندگاني چون سيمين دانشور، غلامحسين ساعدي، ابراهيم گلستان، بهرام صادقي، ناصر ايراني، احمد محمدي، محمود دولت‌آبادي، بهرام بيضايي، اكبر رادي، هوشنگ گلشيري و نادر ابراهيمي ظهور كردند. نادر ابراهيمي يكي از نويسندگان نسل چهل است. وي كه در چهاردهم فروردين 1315 به دنيا آمد طي فعاليت ادبي خود به دنبال سبك تازه‌اي در نگارش بود. ابراهيمي چنان كه خود مي‌گويد: «از كمك كارگري تعميرگاه سيار در تركمن صحرا و كارگري ساده چاپخانه به مسئوليت يك موسسه بزرگ رسيد.» قصه‌هاي ابراهيمي در بخش‌هاي گوناگون سير مي‌كند. محمدعلي سپانلو معتقد است: «حكايت‌هاي نيمه فلسفي و قصص‌الحيوانات هر دو با نثري شبه كلاسيك. قصه ماجرايي درباره ياغي‌ها، خان‌هاي و تركمن كه توصيفات ماهرانه و نيرومندي به شيوه قصه‌هاي آمريكايي دارد و قصه رئاليستي درباره مسائل نسل ديروز و امروز»او داستان نويسي را از نوشتن آثاري براي كودكان آغاز كرد. در داستان‌هاي نخستين او از جانوران و وقايع اسطوره‌اي به شكل استعاري استفاده شده است. نخستين كتاب او «خانه‌اي براي شب» در سال 41 منتشر شد. او در اين مجموعه دو دسته داستان را ارايه مي‌دهد يكي فابل ها (داستان‌هايي از زبان حيوانات) و ديگري فلسفه‌بافي‌هاي تمثيلي. «حسن ميرعابديني» در خصوص استفاده از تمثل‌ها در آثار نادر ابراهيمي معتقد است: «ابراهيمي در آرش در قلمرو ترديد (1342) و مصايا و روياي گاجرات (1343) نويسنده قطعه‌هاي استعاري، قصه حيوانات فلسفه‌بافي‌هاي تمثيلي با نثري توراتي و شبه كلاسيك است.» به عقيده اين پژوهشگر ادبي اين داستان‌ها كه با تاثير از روحيه شكست و نوميدي سال‌هاي پس از كودتاي 1332 نوشته شده‌اند و آشوب فكري نويسنده جواني را نشان مي‌دهند كه در يك داستان از اميد و اراده انساني مي‌گويد و در داستان ديگر مروج ياس است. او در داستان «دوگانه» خصلتي استعاره‌اي خلق مي‌كند. حسن ميرعابديني در خصوص استفاده ابراهيمي از فابل (داستان حيوانات) معتقد است: «ابراهيمي در فابل‌ها، از وراي كنايه‌هايي درباره حيوانات، به توصيف شرارت‌هاي اجتماعي مي‌پردازد. در داستان «خانواده بزرگ» پرنده‌اي اسير قفس زندگيش را براي مرغي تعريف مي‌كند كه به زودي ذبح مي‌شود. داستان «دشنام» ماجراي سنجابي است كه به خاطر دشنام دادن به شير از جنگل رانده مي‌شود و هيچ جايي پناه نمي‌يابد، تا عاقبت زير چرخ گاري مي‌رود و مي‌ميرد.» نويسنده كتاب صد سال داستان‌نويسي ايران داستان«دشنام» را نشانه استعداد نادر ابراهيمي در فابل‌نويسي مي‌داند. ابراهيمي بعدها رو به نوشته‌هاي كاملا تمثيلي مي‌آورد و داستان‌هايي به تقليد از تورات مي‌نويسد: «داستان‌هاي واقع‌گريزانه كه قدم در فضاي وهمي مي‌گذارند و تمام كوشش نويسنده صرف ايجاد موقعيت‌هاي بيمارگونه ماليخوليايي مي‌شود.» اين گونه داستان‌هايي كه اكثرا خسته‌كننده بود. ميرعابديني اگرچه داستان‌هاي تمثيلي ابراهيمي را قوي نمي‌داند اما معتقد است او را به سمت موضوع مورد علاقه‌اش يعني پرداختن به افسانه‌ها و اسطوره‌ها قومي به خصوص اقوام تركمن مي‌كشاند. ابراهيمي در سه داستان مجموعه «هزارپاي سياه» و «قصه‌هاي صحرا» «آتش بدون دود» واقع‌گرايي را با رمانيستي افسانه‌اي درمي‌آميزد. او مدت‌ها به عنوان تعميركار ماشين كشاورزي به صحرا و دل اوبه‌ها (چادرهاي تركمن) رفته بود و همين عاملي شد تا از افسانه‌هاي تركمن رمان هفت جلدي و سپس سريال آتش بدون دود را خلق كند. آتش بدون دود براساس يكي از افسانه‌هاي تركمني كه عشق گالان اوجا از قبيله يموت و سولماز اوچي از قبيله كوگلان دو قبيله بزرگ تركمن صحرا زمينه‌ساز يك داستان بلند مي‌شود. اين داستان بعدها به كارگرداني ابراهيمي تبديل به يك سريال شد. آتش بدون دود شايد به نظر بسياري از منتقدان بهترين اثر ابراهيمي است اما برخي از منتقدان نيز آن را پر از شعار مي‌دانند. ابراهيمي در سال‌هاي پس از انقلاب به نوشتن ادامه داد و كتاب‌هاي «بار ديگر شهري كه دوست مي‌دارم»، «چهل‌نامه كوتاه به همسرم»، «ابوالمشاغل»، «ابن المشغله» ... خلق كرد اگر چه بيماري نابهنگامش او را از قلم زدن دور كرده است
.

No comments: